منتفى شدن خطر حملهى نظامى، در گرو حل بحران هستهاى است / گفتگو با بابك اميرخسروى
۱۳۸۵ اسفند ۱۴, دوشنبهمكان حملهى نظامى به تاسيسات اتمى و پايگاههاى نظامى ايران وجود دارد. دويچهوله براى بررسى اين مسايل گفتگويى داشته است با آقای بابك اميرخسروى، پژوهشگر سياسى و از بنيانگذاران حزب دمكراتيك مردم ايران.
پرسشگر : بهرام محيى
دویچهوله: سیاست خارجی ایران، از آغاز تاسیس جمهوری اسلامی، همواره عنصری از عناد و تنش با جامعه جهانی را دربرداشته. اما به نظر میرسد که این سیاست تاکنون هیچگاه چنین آشکارا در رودررویی با جامعه جهانی قرار نگرفته است. نظر شما در این مورد چیست؟
بابک امیرخسروی: لازم میدانم یک نکتهای را قبلا یادآوری کنم که همواره چنین نبوده. مثلا در دورهی ریاست جمهوری آقای خاتمی، تلاشهای زیادی در جهت کاهش تنش با جامعهى جهانی صورت گرفت. طرح گفتوگوی تمدنهای خاتمی پژواک جهانی بزرگی داشت و حتا از سوی سازمان ملل روز جهانی اعلام شد. مناسبت، مثلا با عربستان سعودی، بسیار عادی و دوستانه شده بود. البته این اصل درست است که در درون حاکمیت جمهوری اسلامی، نیروهایی بودهاند که همواره از سیاست خارجی آمریکاستیزی و فلسطینمحوری پيروى میکردند و این خب عناصری از تنش را داشت و همینها بودند که جلوی ابتکارات خاتمی را هم گرفتند. البته این وضعیت، یعنی این سیاست تنش با جامعه جهانی، درست از زمانی که احمدینژاد و طیف بنیادگرای او روی کار آمدند که متاسفانه از سوی رهبر جمهوری اسلامی نیز حمایت میشوند، بهطور خطرناکی شدت گرفته که هرگز در جمهوری اسلامی ما با چنین چیزی روبهرو نبودیم و این چنین جمهوری اسلامی در جهان منزوی نبود.
آقای احمدینژاد از ابتدای رویکارآمدن خود با اظهارات تحریکآمیز دربارهی نفی هولوکاست و شعار زدودن دولت اسراییل از نقشهی جهان و بحرانآفرینی در مسئلهی انرژی هستهای و همین اظهارات اخیرش که ایران ترمزبریده به سمت اتمیشدن میرود، واقعا جهانیان را به شگفتی دچار کرده است. اما به نظر من در جمهوری اسلامی هنوز نیروهای خردگرا و واقعبین کم نیستند. هماکنون صداهای اعتراضی، مثلا اعلامیهی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، اخیرا موضعگیری آقای احمد شیرزاد، صحبتهای آیتاله رفسنجانی و آقای خاتمی و غیره و غیره، شنيده میشوند. شاهد این هستيم که چنین نیروهایی دارند زیاد میشوند و کوشش میکنند تدبیری بیندیشند که وضع کشور از این حالت خارج بشود و من امیدوارم که اینها بتوانند، یعنی این تلاشها به وضعی بيانجامند که امور سیاست خارجی کشور لااقل و بويژه در مسئلهى هستهای بدست کسانی سپرده بشود که بتوانند این کشتی توفانزدهی ایران را آرام آرام به ساحل نجات برسانند.
دویچهوله: کشورهای عضو دائمی شورای امنیت به اضافهی آلمان، مشغول تدوین قطعنامهى دیگری برای مجازات ایران هستند. به نظر شما تشدید مجازاتها چه پیامدهایی برای ایران خواهند داشت و آیا اساسا میتوانند جمهوری اسلامی را به تمکین وادارند؟
بابک امیرخسروی: البته من شخصا اصولا با تحریم و اقداماتی از این قبیل که دود آن بیش از همه به چشم مردم عادی و محروم کشور میرود مخالفم. اخبار هم حاکیست که قیمتها بشدت بالا رفته، فعالیتهای اقتصادی کشور بشدت کم شده، بیکاری زیاد شده و در نتیجه فشار روی مردم واقعا دارد هر روز بیشتر میشود. ولی متاسفانه وضعیتی بوجود آمده که گویا این زمامداران کنونی جمهوری اسلامی جز حرف زور نمیشنوند. در نتیجه واقعا چارهای نمانده که این تحریمها بطور معقول تشدید بشود، البته در حدودی که عمدتا دولت جمهوری اسلامی را در منگنه قرار بدهد. من شخصا احساس میکنم که همین مقداری که تا امروز صورت گرفته، این تحریمها، بیتاثیر نبوده. من فکر میکنم که اگر این تحریمها با همین شدتی که آغاز شده، یعنی آرام آرام و حسابشده پیش برود، این کم کم حاکمیت جمهوری اسلامی را بالاخره به تعقل واخواهد داشت. هماکنون میبینیم، بعد از تحریمها صدای اعتراضها بلند شده و نه فقط افرادی مثل هاشمی رفسنجانی یا آقای خاتمی صحبت میکنند، بلکه اعلامیهی اخیر سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و اخیرا اظهارات آقای احمد شیرزاد نمونههایی هستند که نشان میدهد مردم دیگر حاضر نیستند در برابر چنین سیاست لگامگسیختهای ساکت بمانند.
بنابراین میشود امیدوار بود که ادامهی این بحرانها و حرکتی که هماکنون در چارچوب جمهوری اسلامی آغاز شده، جمهوری اسلامی را وادارد به اینکه به پیشنهاداتی از قبیل پیشنهاد آقای البرادعی که تعلیق متقابل را میخواهند، یعنی از یکطرف جمهوری اسلامی فعالیتهای هستهای خودش را به حال تعلیق دربیاورد و جامعه جهانی هم تحریمها را به حال تعلیق دربیاورد، تا اینها بتوانند پشت میز مذاکره نشسته و یک راه حل معقولی برای این بحران پیدا بکنند. این به نظر من میتواند بصورت یک راهحلی باشد و این بحران را حل بکند. بنابراین میشود گفت که تحریمها موثر بوده و ادامهی آن موثر خواهد بود. البته بهشرط اینکه همین ۵ باضافه ۱ که شما صحبت کردید واقعا متحد بمانند و بعضی از کشورها، مثل روسیه و چین، بازی درنیاورند. این مسئلهی اتحاد و ادامهی این تحریمها بصورت معقول، به نظر من، اساسا کارساز خواهد بود.
دویچهوله: آخرین پرسش اینکه شما خطر یک حمله نظامی از طرف آمریکا به ایران را تا چه اندازه واقعی ارزیابی میکنید؟
بابک امیرخسروی: من البته خطر حمله را با آنکه امروز جدیتر از هر لحظه و واقعا نگرانآور است، در حال حاضر یعنی در یک چشمانداز نزدیک محتمل نمیبینم. فکر نمیکنم که این یک امر قریبالوقوع است. سرنوشت این ماجرا هم به نظر من در گرو حل بحران هستهایست. اگر این بحران بصورت مسالمتآمیز حل بشود، به نظر من بطور اتوماتیک این موضوع حملهى نظامی و تدارکاتی که دیدهاند کاملا از بین خواهد رفت. منتها بدیهیست که اگر جمهوری اسلامی و همین روش تحریکآمیزی که من نمونههایی از آن را در اظهارات احمدینژاد و یا خود رهبر جمهوری اسلامی آوردم که هیچگونه نرمشی از خود نشان نمیدهند ادامه پیدا بکند، خب طبیعیست که در اینصورت میشود گفت که اجماع بینالمللی برای اینکه احتمالا اقدامات نظامی از سوی آمریکا و اسراییل صورت بگیرد در دستور روز قرار خواهد گرفت. گفتم که این بسته به سرنوشت بحران هستهایست. بنابراین باید امیدوار بود که همهى نیروهای صلحدوست و آزادیخواه، چه در داخل کشور و بويژه در جهان، بتوانند با اعمال فشار و طرح مسئله هرچه سریعتر و زودتر این بحران هستهای موجود را بصورت مسالمتآمیز حل کنند و بنابراین خطر جنگ و حملهی نظامی هم منتفی بشود.
دویچهوله: آقای امیرخسروی از اینکه فرصت این گفتوگو را در اختیار ما گذاشتید، از شما سپاسگزارم.