موضع و شيوه رفتار مهاجران تبعه آلمان در انتخابات

از جمله اين افراد، همچنين بايستى از خارجيانى نام برد كه بصورت مهاجر به آلمان آمده و اينك به عنوان اتباع اين كشور از حق راى برخوردارند. اگر چه هنوز تحليلى از موضع گيرى اين مهاجران در انتخابات در دست نيست، با اين وجود، شناختهاى كلى در اين زمينه وجود دارند. در نظر سنجيهائى كه در چارچوب سنجش ماهانه و منظم نوسانات سياسى در آلمان، طى سالهاى اخير انجام گرفته اند، مهاجران نيز مورد پرسش قرار گرفتند. طى اين نظر پرسيها، مشخص گرديد كه، رفتار و موضع مهاجران نيز، تا حد بسيار زيادى با شيوه رفتار خود آلمانيها مطابقت دارد. خانم فهيمه فرسائى گزارشگر صداى آلمان با نماينده ترك حزب سبزها خانم Ciler Firtna و خانم Maria Klassen كه يك مهندس عكاسى ميباشد و در قزاقستان متولد شده است، درباره اين مطالعات و راجع به موضوعاتى كه براى مهاجران مهم ميباشند، صحبت كرده است.

مهاجران خارجى كه اينك از اتباع آلمان ميباشند، نه در بارها و مشروب فروشيها، بلكه در چايخانه ها، مساجد و در مجامع كليسائى درباره سياست و انتخابات به گفتگو ميپردازند. ماريا كلاسن ۴۵ ساله، يك خانم روس كه از قزاقستان منشا ميگيرد و از سال ۱۹۷۶ با سن ۱۸ سالگى به آلمان آمده است نيز، اين گفته را تائيد ميكند.

اينكه آنها Tamara نام دارند، Mehmet، Alexander يا شيرين، فرق چندانى نميكند. مهاجران داراى حق راى، كاملآ آگاهانه تصميم ميگيرند كه چه حزبى را قصد دارند، انتخاب كنند. خانم چيلر فيرتنا يكى از كردهاى تركيه، كه اينك ۳۹ ساله است و با سن ۷ سالگى به آلمان آمده، معتقد است كه، حتى شايد مهاجران، آگاهانه تر با حق راى خود روبرو ميشوند تا بسيارى از آلمانيها. او در اين رابطه توضيح ميدهد:”اين پديده به اين دليل است كه، وقتيكه يك فرد مهاجر، تابعيت آلمان را ميپذيرد، در اين جامعه به نقطه اى رسيده است كه، معتقد است، اينجا خود را در خانه خويش حس ميكند. مايل است، بطور دائمى در اينجا بماند و علائق خود را در آلمان دنبال كند. بدين ترتيب، شركت در انتخابات نه با توجه به وطن نخستين او، بلكه با توجه به آلمان انجام ميگيرد. من در اينجا در نظر ميگيرم كه، با ديد و علائق من انتخاب كدام حزب صحيحتر است.”

نبايد به اين تصور بود كه، سياست احزاب آلمان در زمينه امور مربوط به مهاجران در تصميمگيرى آنها، حتمآ يك نقش اصلى را بازى ميكند. نيازها و علائق مهاجران در درون جامعه آلمان كه در آن زندگى ميكنند، در اين تصميمگيرى از مكان پر اهميتى برخوردارند. خانم فيرتنا در اين مورد ميگويد:”اگر براى مثال يك خيابان فرعى ساخته ميشود تا ترافيك خيابان اصلى، كه من توسط آن به محل كار خود ميرسم سبكتر شده و يا برعكس سنگينتر شود، اين از علائق من است. اما زمانيكه يك حزب موضع مرا عملى ميكند، ولى از سوى ديگر از لحاظ جهانبينى و نگرش خود به جامعه، كاملا در مخالفت با ديد من قرار ميگيرد، اينجاست كه من بايد به بررسى اين بپردازم كه، كداميك از اينها براى من اهميت بيشترى دارد.”

تقريبآ نيمى از مهاجرانى كه اينك از تابعيت آلمان برخورداند نيز، چنين عقيده اى دارند. بر اساس نظر پرسيهاى انجام شده، ۷۳ درصد از اين مهاجران، حزب محافظه كار دموكرات مسيحى را ترجيح ميدهند. اما خانم ماريا كلاسن، كه سالهاى سال از اين حزب طرفدارى كرده است، اينك با دقت بيشترى با اين آمار روبرو ميشود. او ميگويد، اين واقعآ بستگى به آن دارد كه، در سطح منطقه اى، بر حسب اينكه كدام حزب در حاكميت قرار دارد، شيوه رفتار با گروههاى قومى و دينى مهاجران چگونه است. از آنجائيكه حزب سوسيال دموكرات آلمان در دوره حكومت خود در Espelkamp و جاهاى ديگر، كارهاى زيادى براى مهاجران تازه وارد انجام داده است، بايستى روى اين حساب كنيم كه، اكثريت اين مهاجران به اين حزب راى ميدهند. براى مهاجرانى كه در ايالاتى زندگى ميكنند كه، قدرت حكومتى در دست حزب دموكرات مسيحيست و اين اقليتهاى قومى از سوى اين حزب، مورد پشتيبانى قرار ميگيرند، ميتوانيم معتقد باشيم كه آنها، اين حزب را نيز انتخاب ميكنند.

لازم به تذكر است كه، ۶۲ درصد از مهاجران ترك، كه نظر آنها پرسيده شده، به طرفدارى از حزب سوسيال دموكرات آلمان تمايل دارند. طبق مطالعات انجام گرفته، ميزان شركت مهاجران در انتخابات، تقريبا به ميزان شركت كنندگان آلمانى در انتخابات است. بنابراين، در اين زمينه هم تفاوتى بين مهاجران و آلمانيها به چشم نميخورد.