«نبود رقابت انگيزه را از بين مىبرد» / گفتگو با جلال طالبى
۱۳۸۵ مرداد ۲۴, سهشنبهمصاحبهگر: فريد اشرفيان
دويچهوله: شما هم مربى تيم ملى فوتبال ايران و هم تيم ملى فوتبال سوريه بودهايد. در آستانه پيكار مقدماتى جام ملتهاى آسيا بين ايران و سوريه در روز چهارشنبه، اين ديدار را چطور ارزيابى مىكنيد؟
جلال طالبى: بهرحال همانطور که سابقه هم نشان مىدهد، ما ديدارهايى که داشتيم با سوريه ديدارهاى آسانى نبود، غير سال گذشته که تقريبا تيم جوان سوريه ايران آمد و يک بازى را ۱ ـ ۷ و يک بازى را گمان مىکنم ۰ ـ ۴ به ما باخت در بازيهاى غرب آسيا. ما هميشه مشکل داشتيم. البته بيشتر برد با تيم ايران بوده، ولى نتايج معمولا ۰ـ ۱، ۱ـ۱، ۱ـ۲ به اينصورت بوده با تيم ملى سوريه. همينطور تغيير و تحولاتى در فوتبال ما و در جام جهانى بوجود آمده و در هرحال نفرات تغيير کردند، يک تعداد بچههايى که احساس مىکردند سزاوار هستند تا حدودى دعوت شدند. باضافه بازيکنهاى ما که از اروپا خواهند آمد، بازى با سوريه را چهارشنبه انجام مىدهند. ولى سوريه، از تيمهاى ۴ـ۳ سال گذشتهاش ضعيفتر شده، بعلت اينکه تعدادى از بازيکنهاى خوبشان از سوريه بيرون رفتهاند و در کشورهاى عربى مثل اردن، کويت، قطر و حتا عربستان سعودى بازى مىکنند و اينها ديگر کنار تيم ملى نيستند و براى همين مشکلى پيدا کردهاند. اگر توجه کرده باشيد، مربى تيم ملىشان را عوض کردهاند که يک مربى حسابى بوده و با اين مربى وطنى بازى چهارشنبه را انجام مىدهند. اين تيمى که من از سوريه ديدهام بهترين تيمى بوده که دراين مدت سوريه داشته است.
دويچهوله: همانطور که خودتان اشاره کرديد، الان دگرگونى بزرگى در تيم ملى فوتبال ايران روى داده. تا كنون همه مىگفتند، ما به يک مربى ايرانى نيازمند هستيم و مربى خارجى نمىخواهيم. حال امير قلعهنويى مربى سابق تيم استقلال تهران، سرمربى تيم فوتبال ملى ايران شده است. فوتبال ايران با اين راه حل موقتى و با مربى ايرانى خود در چه مسيرى حركت مىكند؟
جلال طالبى: در واقع مسئله به اينصورت نمىتواند ادامه يابد. بايد تکليف مشخص بشود، بايد منتظر بود که فدراسيون انتخاباتش را انجام بدهد و رييس فدراسيون انتخاب بشود. بعد برنامهاى خود را دست كم براى ميانمدت اعلام کنند. همانطور که خودشان اعلام کردهاند و شما هم اطلاع داريد اينکار موقت انجام مىشود، چون فدراسيون فعلا سرپرست موقت دارد و دبير موقت دارد و همانطور که اعلام کردهاند، مربى موقت دارد. بنابراين بايد منتظر بود که در آينده نزديک، فکر مىکنم در آبانماه مشخص خواهد شد که چه جورى مىخواهند ادامه بدهند. ولى من تصورم براين است که تيم ما بايد از همين الان کارش را شروع بکند و براى جام جهانى ۲۰۱۰ صحيحتر و روى برنامه و روى سيستم از پيش تعيين شدهاى پيش برود، تا بتوانيم براى جام جهانى آينده شانسى براى حضور داشته باشيم.
دويچهوله: شما در جام جهانى ۱۹۹۸ سرمربى تيم ملى فوتبال ايران بوديد. اکثر کارشناسها مىگويند تيم ملى ۹۸ ايران از نظر تاکتيکى و فيزيکى خيلى پختهتر بود از تيم ايران در مسابقات جام جهانى ۲۰۰۶. البته بايد منصفانه گفت که آقاى ايويچ هم سهم بزرگى در آماده سازى تيم در آن وقت داشت. شما تفاوتهاى تيم ملى سالهاى ۱۹۹۸ و ۲۰۰۶ را چگونه مىبينيد؟
جلال طالبى: من فکر مىکنم تيم آنموقع تيم با انگيزهترى بود، تيم جمعو جورترى بود، تيمى بود که خوب آماده شده بود، تيمى بود که از حواشى سمپاشىها سعى کرده بوديم خودمان را دور نگهداريم. به فکر تيم بوديم و به فکر بازيهايى که در پيش داشتيم. بخصوص که از لحاظ وزن و قد و اندام فيزيکى، مىخواهم بگويم که آن تيم قويتر از اين تيمى بود که به مسابقات اخير جام جهانى در آلمان رفت. آنموقع ما به لحاظ قدرت بدنى، همانطور که اشاره كرديد، مشکلى نداشتيم و بعلت بودن آقاى ايويچ که بهرحال ۳ ماه با تيم کار کرده بود و فقط ما ۳هفته قبل از مسابقات بود که سعى کرديم اين بچهها را آماده نگه داريم. تغييراتى در سيستم بازىمان داديم، تغييراتى در جابجايى بازيکنهايمان داديم که تيممان بتواند راحتتر در زمين حرکت بکند. همان دليل براين شد که ما، با انگيزهاى که بچهها داشتند، بازيهاى قابل قبولى انجام بدهيم و بهرحال اگر يکمقدارى خوششانس بوديم، احتمالش بود که از گروه خودمان هم بالا برويم. بهرحال، تفاوت زياد بود. اما در جام جهانى ۲۰۰۶ و از لحاظ تجربه، اينکه تعداد بيشتر بازيکنهاى ما در اروپا بازى مىکردند، مسلما سطحاش بالاتر بود، ولى از لحاظ کار گروهى و انگيزه ضعيفتر عمل كرديم.
دويچهوله: به نکته جالبى اشاره کرديد. چرا بازيکنهاى سال ۲۰۰۶ آن انگيزه لازم را نداشتند؟ همانطور که خودتان گفتيد اکثر بازيکنهاى ۲۰۰۶ در خارج از ايران در باشگاههاى حرفهاى اروپا بازى مىکنند و از نظر مالى وضعشان خوب بود، پس چرا اين انگيزه را نداشتند وچرا اين انسجام تيمى وجود نداشت؟
جلال طالبى: من فکر مىکنم که بايد انگيزه را به تيم منتقل کرد و به تيم تزريق کرد. اين انگيزه شايد بخاطر خيلى مسايل وجود نداشت. شايد بخاطر اينکه از دوسال قبل شناخته شده بود که اين نفرات به جام جهانى مىروند، اين نفرات تعويض نمىشوند، كسى جاى اين نفرات را نمىگيرد، اين نفرات بهرگونه و بهر شکلى که بازى کنند، به ميدان خواهند رفت و همين انگيزه ديگران را از بين برد و رقابت را در تيم ملى کم کرد و سبب شد که بهرحال ازقبل مشخص بشود که چه نفراتى وارد زمين مىشوند، از دوسال يا حداقل يکسالونيم قبل از بازيهاى جام جهاني. ما روى جوانهاى ديگرمان کار نکرديم و در پستهاى خاصى که بهرحال خيلى هم حساس بود بازيکن جايگزين بهيچصورتى سازندگى نکرديم و به آنها شانس نداديم که بتواند براى جام جهانى آماده بشود. بطور مثال مىخواهم بگويم، ما آقاى خطيبى را مىآوريم و در مقابل پرتقال مىگذاريم در زمين که بازى بکند. ايشان در ششماه يا يکسال گذشتهاش در مجموع شايد ۳۰ دقيقه براى تيم ملى بازى نکرده بود. و بعد او را مىآوريم در جام جهانى و ازش انتظار داريم که خوب بازى بکند. اينها مشکلاتى بود که وجود داشت و يکى از چيزهايى که سبب انگيزه مىشود، رقابت است. اين رقابت از بين رفته بود و مسلم بود که از قبل چه کسانى بازى مىکنند، سيستم مشخص بود، افراد و پستهايشان مشخص بودند، خواستههاى تيم ملى مشخص بود و هيچ تغيير و تحولى در اهداف تيم، در تاکتيک تيم، در استراتژى تيم بوجود نيامد. و ما بطور کلى آمادگى حضور در جام جهانى را نداشتيم، چه از لحاظ تاکتيکى استراتژى وچه از لحاظ نيروى بدني.
دويچهوله: آقاى طالبى كمى هم راجع به خودتان صحبت کنيم. الان شما در ايران چکار مىکنيد؟
جلال طالبى: در حال حاضر دارم يکمقدارى به زندگى خصوصى خودم مىرسم. بهرحال دور بوديم از زندگى خودمان. از فوتبال دور نيستم و بهرحال اگر جايى باشد که بتوانم خدمتى انجام بدهم حتما اينکار را مىکنم، اگر شرايط براى کار مناسب باشد. چون فقط کار کردن کافى نيست، بايستى آنطور که دلمان مىخواهد کار بکنم و نه اينکه تحت تاثير مسايل حاشيهاى قرار بگيرم.
دويچهوله: در اين زمينه جالب است که بگويم، چندى پيش ما يک گفتگو هم با آقاى ناصر حجازى داشتيم. ايشان هم خيلى مايل هستند که در صحنه فوتبال ايران خدمت بکنند و فعال باشند، ولى ايشان خودشان گفتند که تيم به او نمىدهند، بخاطر اينکه در داخل كشور بلهقربانگو نيستند؟
جلال طالبى: در واقع اينهم يکى از آن فاکتورهاست. يعنى تمام آن فاکتور نيست، ولى يکى از فاکتورهاست که سبب مىشود آدم ترجيح بدهند کنار بنشيند.