1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نقش و رابطه اقتصاد با دولت ناسيونال سوسياليستى هيتلر

۱۳۸۴ اردیبهشت ۱۹, دوشنبه

شصت سال پيش در چنين روزى جنگ جهانى دوم به پايان رسيد. در باره نقش و رابطه اقتصاد با دولت ناسيونال سوسياليتى هيتلر گفتگوئى داشتيم با مارك انگلس، محقق تاريخ اقتصاد كه توجه شما را به آن جلب ميكنم: مصاحبه و برگردان: محمود صالحى

https://p.dw.com/p/A6ad
مارك انگلس محقق و كارشناس تاريخ اقتصاد.
مارك انگلس محقق و كارشناس تاريخ اقتصاد.عکس: DW

آقاى انگلس نخستين سئوالم را با توضيح شرايط آن زمان آغاز ميكنم، پايان جنگ جهانى اول، شكست آلمان، جمهورى وايمار، بحران اقتصاد جهانى و بعد قدرت گيرى سريع ناسيونال سوسياليست ها، شما بفرمائيد رابطه بخش اقتصاد و ناسيونال سوسياليستها چگونه بود؟

انگلس: رابطه اقتصاد با ناسيونال سوسياليستها تا قبل از قدرت گيرى با بد گمانى همراه بود، زيرا حزب كارگران ناسيونال سوسياليست آلمان «ان اس د آ پ» داراى يك فراكسيون قدرتمند ضد كاپيتاليستى و مالكيت شخصى بود كه با توسل به اعمال خشونت و برخوردهاى عوامگرايانه و پوپوليستى سياست خود را پيش ميبرد. چند روز قبل از قدرت گيرى، جلسه اى بين هيتلر و كارخانه داران برگزار شد كه هيتلر در آن مالكيت خصوصى را قبول نمود و به اقتصاد بخش خصوصى ضمانت داد، پس از آن بود كه بخش اقتصاد به حمايت مالى از هيتلر پرداخت و منتظر ماند ببيند پس از سى ام ژانويه سال ۱۹۳۳ يعنى زمان قدرت گيرى هيتلر اوضاع چگونه پيش خواهد رفت.

آقاى انگلس، دولت ناسيونال سوسياليست چه سياست اقتصادى را پيگيرى ميكرد؟

انگلس: با بدست گرفت قدرت، در آغاز، دولت هيتلر به مبارزه با عواقب بحران اقتصادى ناشى از بحران جهانى در شكل مباره با بيكارى، كه در سال ۱۹۳۳ شش ميليون نفر بيكار وجود داشت از طريق يك برنامه سرمايه گذارى تمام عيار پرداخت. كه البته بغير از آن بخشهاى اقتصادى كه در دست يهوديان بود، بقيه از آن بهره جستند. براى بخش اقتصاد اينكه دولت هيتلر با اعمال خشونت و ترور به مقابله با سنديكاها و سوسيال دمكراتها پرداخت بسيار با اهميت بود، زيرا هيتلر سازماندهى كارگران را نابود ساخت و بدين گونه به تقويت موقعيت سرمايه داران در جامعه پرداخت. از سال ۱۹۳۶ به بعد دولت هيتلر سياست تقويت ماشين جنگى و نظامى را پيش برد و بخش صنايع اقتصاد يعنى، ذغال سنگ، فولاد، فلزات و اتومبيل سازى از اين سرمايه گذارى ها سود بردند. از سوى ديگر ميتوان گفت كه صنايع توليد كننده لوازم مصرفى از سياست اقتصادى هيتلر بى بهره ماندند، زيرا نرخ قيمتها و دستمزدها از سوى دولت تعيين شده بودند و با عدم رشد درآمد مردم امكان مصرف نيز وجود نداشت.

خيلى از اسراى جنگى و يهوديان مجبور بودند به هنگام جنگ دوم جهانى در كارخانجات به كار اجبارى بپردازند. در سالهاى گذشته قراردادهائى در زمينه جبران خسارت به امضا رسيده اند. آيا اقتصاد آلمان دين خود در اين زمنيه را ادا كرده؟

انگس: من فكر ميكنم وجوهى كه اكنون به افرادى كه كار اجبارى انجام داده اند پرداخت ميشود، بخصوص اسراى اتحاد جماهير شوروى سابق، در مقايسه با ابعاد استثمارى كه از آنها شد و رنجى كه برده ند، بسيار ناچيز است. از سوى ديگر اين جبران خسارت خيلى دير انجام شد و آنها ديگر نمىتوانند از آن استفاده نمايند، زيرا بسيارى از اسرا اكنون درگذشته اند. قبلا هم قراردادهائى با دولتها به امضا رسيد كه بغير از اسرائيل ديگر دولتها اين پول ها را به قربانيان واقعى منتقل نكردند. من فكر ميكنم پرداخت پول نميتواند اين شكل از استثمار را واقعا جبران نمايد. بنظر من مهم اين است كه اقتصاد آلمان و البته خيلى زود تر از اينها بايد به نقش و گناه خود اعتراف ميكرد تا تحت فشار از بيرون و آنچه كه امروز وجود دارد.

آيا سياست اقتصادى دولت ناسيونال سوسياليستى هيتلر، تاثيرى بر اقتصاد آلمان بعد از جنگ داشت؟

بله، مطمئنا. سياست اقتصادى دولت ناسيونال سوسياليست از همان آغاز نظر به جنگ داشت. نتيجه اقتصاد جنگى و سرمايه گذاريهاى انجام شده اين بود كه تمام ماشين آلات و كارخانجات نو و مدرن بودند. هرچند بر اثر جنگ بخش اعظم صنايع آلمان نابود شد، اما بر اساس همين پتانسيل صنعتى بود كه بعد از سال ۱۹۴۵ معجزه اقتصادى آلمان شكل گرفت. همان بخش هاى اقتصادى كه از سياست اقتصادى ناسيونال سوسياليست ها سود بردند مثل صنايع معادن، فولاد، شيمى، اتومبيل سازى و الكتريكى اينها همان بخش هائى بودند كه معجزه اقتصادى آلمان بعد از جنگ را هم شكل دادند. اين به اين معنى است كه در دراز مدت اين بخش از اقتصاد آلمان از هر دو سيستم بهره بردارى كردند.

با تشكر از وقتى كه در اختيارمان قرار داديد