1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نمایش فیلم مستند “سخن از هایده“ در آخن

کیواندخت قهاری۱۳۸۸ فروردین ۱۵, شنبه

مستند “سخن از هایده“، اثر پژمان اکبرزاده، جمعه شب (۳ آوریل) در آخن به نمایش گذاشته شد. این نخستین مستندی است که به زندگی هنری خواننده‌ی محبوبی در متن وقایع سیاسی و فضای اجتماعی ایران پیش از انقلاب و پس از آن می‌پردازد.

https://p.dw.com/p/HQG3
عکس: Pejman Akbarzadeh

"سخن از هایده" مستندی است ۱۰۰ دقیقه‌ای به زبان فارسی و با زیرنویس انگلیسی که به همت پژمان اکبرزاده، پیانونواز، پژوهشگر و روزنامه‌نگار، ساخته شده است. مصطفی هروی تدوین‌گر و شعله زهرایی فیلمبردار این اثر بوده‌اند. "کانون ره‌آورد"، یکی از فعالترین انجمن‌های فرهنگی ایرانیان در آلمان، برگزار کننده‌ی شب فیلم مستند در مورد هایده بود. حدود ۲۵ نفر برای تماشای فیلم آمده بودند، چیزی که مایه‌ی تعجب و تأسف سازمان‌دهندگان برنامه و خود فیلم‌ساز بود.

ترانه‌های هایده را بسیاری از ایرانیان در خانه‌های خود گوش می‌کنند و دوست دارند. از برنامه‌های "کانون ره‌آورد" در آخن نیز به طور معمول استقبال می‌شود. پس چه چیز هنردوستان را از آمدن به محل برنامه در "خانه‌ی جامعه‌ی کاتولیک‌ها در آخن" دور نگاه داشته است؟ هوای آفتابی شهر آخن که مردم ترجیح می‌دهند در آن آفتاب بگیرند تا در فضای بسته‌ی نمایش فیلم بنشینند؟ برگزاری برنامه در جمعه شب، موقعی که بسیاری از مردم خسته از سر کار به خانه برمی‌گردند؟ یا اینکه فکر می‌کنند هایده را می‌شناسند و چیز خاصی نیست که بخواهند در باره‌ی وی بدانند؟ شاید هم برخی هایده را تنها با "دربار شاهنشاهی" و "موسیقی لس‌آنجلسی" در پیوند می‌بینند و به نوعی او را تحریم می‌کنند. نمی‌دانیم. آنان که حضور دارند، دوستداران صدا و ترانه‌های هایده هستند، حتی اگر همه‌ی ترانه‌های او را نپسندند، حتی اگر به او، در مقایسه با "قمر"، به چشم خواننده‌ای به لحاظ سیاسی "عامی" بنگرند.

مستندی از زندگی هنری بر متن اوضاع اجتماعی و سیاسی

پژمان اکبرزاده باید به راستی عاشق کارش بوده باشد که در فضایی که نسبت به تاریخ و مستندسازی بی‌تفاوت می‌نماید، تا جایی که راه مسدود نبوده، آرشیوها و ویدئوها را دیده و پای صحبت دست اندرکاران موسیقی ایرانی، ترانه‌سرا و آهنگ‌ساز و رهبر ارکستر و منتقد هنری نشسته باشد، تا فیلمی مستند در باره‌ی هایده تهیه کند. او در مصاحبه با دویچه وله شرح می‌دهد که با برخورداری از حداقل پشتوانه‌ای، از جمله از سوی رادیو زمانه، فیلم خود را ساخته است؛ در نتیجه بخش اعظم هزینه‌ی تهیه فیلم بر دوش خود او بوده است. اکبرزاده با "سخن از هایده" ما را با زندگی و فعالیت‌های هنری یکی از محبوبترین خوانندگان ایرانی قرن بیستم آشنا می‌کند، خواننده‌ای که به گفته‌ی فرنوش بهزاد، رهبر ارکستر، «جنس صدایش بی‌نظیر بود» و فرانک سیناترا، خواننده‌ی آمریکایی، از صدای او در مصاحبه‌ای تمجید کرده بود.

پوستر کانون ره‌آورد برای نمایش مستند “سخن از هایده“ در آخن
پوستر کانون ره‌آورد برای نمایش مستند “سخن از هایده“ در آخن

هایده (۱۳۲۱-۱۳۶۸) که نام اصلی‌اش معصومه دده بالا بود، در تهران به دنیا آمد و در سال ۱۳۶۸در سن ۴۷ سالگی در تبعید در لس‌آنجلس درگذشت. پژمان اکبرزاده مراحل گوناگون فعالیت هنری هایده را در فیلم خود نشان می‌دهد: از زمانی که هایده در دهه ۱۳۴۰ نخستین ترانه‌اش را ‌خواند، اما ناشناخته ماند، تا کشف او توسط علی تجویدی برای برنامه‌ی گلهای رنگارنگ رادیوی ملی ایران و سپس روی آوردن هایده را به موسیقی پاپ.

در "سخن از هایده" بر نقشی که ترانه‌سرایان و آهنگسازان برای موفقیت یک ترانه دارند نیز تاکید شده است و از اهمیتی که به گفته‌ی خود این هنرمندان "دست تصادف" در موفقیت ترانه‌ها بازی می‌کند. کارهای هایده را بر متن وضعیت اجتماعی و فرهنگی و وقایع سیاسی ایران بازمی‌شناسیم. از تاثیر کار خوانندگی او بر زندگی خصوصی‌اش آگاه می‌شویم، از رقیبان او، انتقادهایی که به او می‌شده است، چون موسیقی سنتی و برنامه‌ی گلها را رها کرده بوده و برای کسب درآمد در کاباره‌ها می‌خوانده است، جایی که در چشم منتقدان دوره‌ی پهلوی جلوه‌ای از غرب‌زدگی ایرانیان به شمار می‌رفت. فیلم مستند سخن از "هایده" ما را به یاد کنکاش‌های آزاردهنده‌ی مجله‌های رنگارنگ ایران در زندگی خصوصی این هنرمند می‌اندازد، و به یاد روابطش به عنوان خواننده با دربار شاهنشاهی.

سپس تاثیر انقلاب را بر فعالیت هنری هایده می‌توان دید، که در مهاجرت بود، نخست در لندن و پس از آن در لس‌آنجلس. هایده همچون بسیاری از هنرمندان ایرانی پس از انقلاب مخاطبان وسیع خود را از دست داد. بسیاری از ترانه‌هایی که در تبعید ‌خواند، وصف دل غم‌زده‌ی مهاجران پس از انقلاب بود. اما هایده در کنار آن به خواندن ترانه‌هایی نیز تن داد که به گفته‌ی پرویز صیاد، هنرپیشه و کارگردان، بیشتر پاسخگوی ضرورتهای بازار بودند تا هنر.

پیانونواز و "کشف جوهر موسیقی" با صدای هایده

سازنده‌ی فیلم مستند "سخن از هایده" خود نوازنده‌ی پیانوست. پژمان اکبرزاده در سال ۱۹۸۰ در شیراز به دنیا آمد و از ۹ سالگی نواختن پیانو را آموخت. وی از سن ۱۵ سالگی پژوهش در باره‌ی فعالیت‌های هنری موسیقی‌دانان ایرانی قرن بیستم را آغاز کرد. نخستین جلد از مجموعه تحقیقات وی در سال ۲۰۰۰ در ایران با عنوان "موسیقی‌دانان ایرانی" منتشر شد، کتابی که هم اکنون به عنوان منبعی مورد استفاده‌ی دیگر پژوهشگران، از جمله در "دایرةالمعارف ایرانیکا" قرار گرفته است. اکبرزاده در فاصله‌ی سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۵ با روزنامه‌های اصلاح‌طلبی چون "یاس نو" و "شرق" کار کرد که هر دو توقیف شدند. وی برای مجله‌های فرهنگی‌ای چون "میراث ایران"، چاپ نیوجرسی قلم زده است و نیز برای BBC گزارشهای فرهنگی تهیه کرده است. پژمان اکبرزاده هم اکنون همکار رادیو زمانه است. وی چندین رسیتال پیانو در هلند و آلمان اجرا کرده است، از جمله در ۲۰۰۸ در دانشگاه کلن.

اکبرزاده در مصاحبه با دویچه وله در باره‌ی پیوند شخصی خود با صدا و کارهای هایده و تاثیر آن بر درک و پرورش موسیقی خودش می‌گوید: « من علی‌رغم اینکه با پیانو موسیقی کلاسیک کار می‌کردم، در طول این سالها یک قضیه‌ی ناخودآگاه بوده که خیلی برایم جالب بود. الان که فکر می‌کنم، متوجه می‌شوم که چه بوده است و اینکه وقتی من صدای هایده را شنیدم، بی‌نهایت تحت تاثیر قرار گرفتم. این روی حس موسیقی من، روی موزیکالیتت‌ام به قول معروف، اثر گذاشت و متوجه شدم این قدر با موسیقی و آواز می‌شود روی احساس افراد تاثیر گذاشت و دگرگونشان کرد. این روی اجرای موسیقی برای خود من بسیار تاثیر گذاشته بود. یعنی آن حسی که این صدا به من منتقل کرده بود، در کار موسیقی خودم منعکس شد. این چیزی بود که بعدا متوجه شدم که چرا این قدر من جذب این صدا شده‌ام. در واقع این صدا که من از بچگی شنیده بودم خود جوهر موسیقی را به من نشان داده بود و من این قدر تحت تاثیرش قرار گرفته بودم.»

Pejman Akbarzadeh
رسیتال پیانو پژمان اکبرزاده در بتانین کلوستر آمستردامعکس: Pejman Akbarzadeh

اهمیت مستندسازی در مورد هنرمندان

کار پژمان اکبرزاده تازگی دارد و حاضران در جلسه‌ی پرسش و پاسخ پس از نمایش فیلم مستند "سخن از هایده" در آخن، خشنودی خود را از این بابت بیان کردند.

پژمان اکبرزاده (راست)، پرویز رحمان‌پناه (نوازنده‌ی تار، وسط) و آندرانیک (آهنگساز)
پژمان اکبرزاده (راست)، پرویز رحمان‌پناه (نوازنده‌ی تار، وسط) و آندرانیک (آهنگساز)عکس: Pejman Akbarzadeh

خود اکبرزاده در باره‌ی اهمیت چنین فیلمهای مستندی برای فرهنگ و جامعه‌ی ایران در مصاحبه با دویچه وله گفت: «فکر می‌کنم موسیقی‌ای که از طریق رسانه‌ها یا از هر کانال اجرایی به مردم ارائه می‌شود، کم کم مردم را به آن سبک موسیقی عادت می‌دهد. هر چقدر که این سطح موسیقی‌ای که ما ارائه می‌کنیم کم کم بیاید پایین، مخاطب‌هم همین جوری همراه با آن پایین خواهد آمد. ولی وقتی چنین کارهایی ثبت می‌شود، مردم می‌آیند، می‌بینند، گوش می‌دهند که چنین صداهایی در موسیقی ایرانی بوده، چنین آهنگسازی، چنین شعری، چنین تنظیمی... وقتی یک کار بد بهشان ارائه بشود، وقتی یک کار سطح پایین بهشان ارائه بشود، این را قبول نمی‌کنند. در نتیجه خود مجریان موسیقی هم مجبور می‌شوند که سطح کار را بالا نگه دارند که مردم قبول بکنند.»

جنبه‌ی دیگری که به نظر اکبرزاده فیلمهای مستند در باره‌ی هنرمندان می‌توانند نشان دهند، تاثیر فرآیندهای سیاسی و اجتماعی بر آثار هنری آنان است، چنانچه "سخن از هایده" نیز تصویری از این تاثیرات بر فعالیت‌های هنری هایده به دست می‌دهد. و سرانجام اکبرزاده از هدف خود برای مقابله با فرهنگ رایج قهرمان‌سازی و "ابرانسان"سازی از هنرمندان می‌گوید: «معمولا طرفداران یکسری خواننده‌هایی مثل گوگوش و هایده که جزو محبوب‌ترین خواننده‌های ایرانی هستند، اصلا نمی‌توانند تحمل بکنند که جنبه‌ی منفی در مورد این افراد وجود دارد یا اشتباهاتی هم این افراد کرده‌اند. یا از آن طرف هم وقتی کسانی مخالف اینها هستند، اصلا حاضر نیستند قبول کنند که نکته‌های مثبتی هم در کارشان بوده است. من می‌خواهم یک مقدار این ایده را بوجود بیاورم که این قدر آدمها را به صورت یک "ابر‌انسان" نبینیم. یعنی آنها هم انسان هستند مثل ما. بزرگترین آهنگسازهای دنیا هم یکسری کارهای درجه یک دارند که تا الان مانده و اجرا می‌شود، یکسری کارهای سطح پایین هم دارند که فراموش شده است. خواننده‌های ما هم که از این قاعده مستثنا نیستند. یک ذره راحت‌تر در واقع با همه چیز برخورد بکنیم. بپذیریم همه چیز را سیاه و سفید نبینیم و قبول کنیم که هر چیزی در زمینه‌ی هنری و موسیقی جنبه‌های مختلفی دارد. ما می‌توانیم جنبه‌های مثبت‌اش را بگیریم و روی‌اش کار کنیم، از آن استفاده بکنیم. جنبه‌های منفی‌اش را هم ببینیم چه بوده، سعی کنیم از آن دوری کنیم یا همه چیز را بازتر ببینیم.»

اکبرزاده خود توانسته همه چیز را بازتر ببیند. علاقه‌ی شخصی وی به هایده مانع از آن نبوده که در کنار آثاری از هایده که می‌رود در موسیقی ایران جاودانه شود، به آثار مورد انتقاد او بپردازد و نیز به جنبه‌هایی از زندگی‌ هایده که شاید جمعه شب باعث شده بود، برخی از آمدن به محل نمایش فیلم بپرهیزند.

قرار است فیلم مستند "سخن از هایده" در اوایل ماه مه در جشنواره‌ی فیلم نور در لس‌آنجلس نمایش داده شود.