1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نه اسلحه اى، نه پشيمانى

۱۳۸۳ مهر ۱۷, جمعه

امشب دومين مناظره تلويزيونى نامزدهاى انتخاباتى مقام رياست جمهورى در آمريكا برگزار مى شود. اين در حالى است كه هيچكدام از گروه هاى تجسس رئيس جمهور آمريكا نتوانسته اند اسلحه كشتار جمعى در عراق بيابند. چارلز دالفر بازرس تسليحاتى آمريكا در گزارش روز چهارشنبه خود در سناى آمريكا بر اين امر تأكيد كرد كه از سال ۱۹۹۱ ميلادى صدام حسين نه اسلحه شيميايى در اختيار دارد و نه بيولوژيكى.

https://p.dw.com/p/A5SN
ورود سربازان آمريكايى به بغداد
ورود سربازان آمريكايى به بغدادعکس: AP

به اين ترتيب دلايل نام برده شده از طرف جرج دبليو بوش، رئيس جمهور آمريكا بطور كامل رد شده است. او شروع حمله به عراق را چنين استدلال كرده بود كه انبار اسلحه صدام آنچنان تهديد بزرگى محسوب مى شود كه تأمل در اينباره مى تواند به فاجعه اى جهانى منجر شود. حال بوش درمقابل رد استدلال خود قرار گرفته است. دانيل ششكه ويتزمفسر راديوى دويچه وله در اينباره چنين مىگويد:

آنچه كه ما از مدت ها پيش مى دانستيم، حال بطور رسمى نيز مورد تأييد قرار گرفته است. عراق قبل از حمله آمريكا به اين كشور داراى سلاح هاى كشتار جمعى نبوده است. اگرچه او اين قصد را داشته كه سلاح هاى شميايى توليد كند، اما بازرسان تسليحاتى سازمان ملل متحد برنامه مشخصى براى توليد هر نوع سلاح كشتار جمعى در اين كشور نيافته اند. انتشار گزارش دالفر در زمان بسيار نادرستى براى بوش انجام گرفته است يعنى در مراحل تصميم گيرنده مبارزات انتخاباتى. بنابراين، پايه اساسى سياست عراق جرج بوش مانند خانه اى كاغذى فرو ريخته است. نه سلاح هاى كشتار جمعى و نه دليلى بر ارتباط مستقيم به شبكه تروريستى القاعده! ديگر مشروعيتى براى شروع جنگ در دست او نيست.

مثل اينكه اين موضوع فقط كافى نبود. پاول برمر رئيس سابق تشكيلات ادارى آمريكايى ها در عراق در اين هفته هيزم هاى ديگرى بر اين آتش اين جنجال اضافه كرد. او گفت كه نيروى زمينى ارسالى آمريكا براى برقرارى صلح و ايجاد آرامش بعد از سقوط حكومت صدام در عراق، بسيار كم بوده است. تمام اين گزارشات و اخبار شرايط را براى بوش ناهنجار تر مى كند و دوباره تسلى براى مخالفان شروع اين جنگ محسوب مى شود. بايد ديد كه رقيب انتخاباتى جرج بوش، جان كرى ازاين اطلاعات جديد چگونه براى خود استفاده خواهد كرد. اگرچه او هم در ابتدا مدت زيادى به عنوان موافق شروع جنگ، نظرات خود را مانند بوش بر مبناى گزارشات نادرست سازمان امنيت تنظيم كرده بود.

در اين ميان ديگر نمى توان با وفاترين طرفداران سياست بوش را نيز بيش از اين قانع كرد.

از جانب طرفداران بوش فقط اين دفاعيه از جنگ باقى مانده كه صدام به عنوان يك جنايتكار و شكنجه گر مى بايد به كنار زده مى شد. او مانند تمام ديكتاتوهاى جهان، اين را تجربه كرده اند و از درس هاى تاريخ آموخته اند كه نمى توان بدون مسئوليت در قبال بقيه ساكنان اين جهان، به بازى موش و گربه ادامه داد.

در اينجا سوالات مخالفان مطرح مى شود كه آيا آغاز اين جنگ لازم بود تا به اين هدف ها دست يافته شود؟ آيا نمى شد از كشته شدن تقريبا ۳۰ هزار نفر انسان در اين جنگ جلوگيرى كرد؟

اين ها از جمله سوالاتى اند كه آمريكاييان در چهار هفته آينده بايد از خود بپرسند. شايد زمان انتخابات زمان مناسبى است كه بيشتر به ارزيابى اعمال صاحبان قدرت پرداخته شود تا بررسى شخصيت نامزد مخالف در انتخابات.