نورمن میلر، نویسنده معروف آمریکایی، درگذشت
۱۳۸۶ آبان ۱۹, شنبهبه هنگام اشاره به چهرههای بزرگ ادبیات معاصر آمریکا، یکی از نامهایی که کنار نامهایی همچون همینگوی، دوس پاسوس و هرمان ملویل آورده میشود نورمن میلر است. میلر به عنوان نویسندهای پرکار شناخته میشد و تا دم مرگ نیز به رغم آن که ۸۴ سال از عمرش میگذشت دست از نوشتن نکشید. او جمعهشب( ۱۰ نوامبر) در زادگاهش نیویورک چشم از جهان فروبست.
میلر در طول دههها همچون وجدان ادبی آمریکا به شمار میرفت که با انتقادهایش به جامعه و دولتهای این کشور نام و آوازهای بلند یافته بود. یکی از تازهترین کتابهای او به نام "چرا میجنگیم" که به فارسی هم ترجمه شده دارای همین ویژگی است. میلر در این کتاب در غالب یک گپ و گفتگو، جنبههایی از فرهنگ و رفتار جامعه آمریکا و نیز سیاستهای دولت این کشور در آمریکا و افغانستان را با طنزی گزنده به باد انتقاد میگیرد.
رمانی از تجربیات جنگ
میلر که سال ۱۹۲۳ در نیویورک ازیک خانواده یهودی زاده شده بود، در دانشگاه هاروارد در رشته مهندسی تحصیل کرد و بعدتر در گرماگرم جنگ جهانی دوم به جبهه اقیانوس آرام اعزام شد. رمان " برهنگان و مردگان" را که میلر در ۲۵ سالگی نوشت و سال ۱۹۴۸ انتشار داد حاصل تجربیات و تأثیرات این جنگ است. همین اثر بود که برای میلر شهرت و معروفیت به بار آورد. " برهنگان و مردگان" به خاطر زبان بیپروایش نقدهای بسیاری به دنبال داشت، اما در مجموع توانست به عنوان یکی از بهترین رمانهای جنگ خود را در گستره ادبیات آمریکا تثبیت کند.
میلر هم زندگینامه مریلن مونرو را در کارنامه خود دارد که به یک داستان تخیلی پهلو میزند و هم رمانی که سبکی روایی دارد و از زبان حضرت مسیح نقل میشود. به نوشته رای اسکولوف، منتقد ادبی معروف مجلهی نیوزویک، شخصیتهایی که میلر در آثارش خلق میکرد خون واقعی در رگانشان جریان داشت.
میلر در باره پیکاسو، محمدعلی کلی و قاتل جان اف کندی هم کتابهایی دارد و کارگردانی و بازیگری در سینما نیز از دیگر اجزای کارنامه هنری او هستند.
میلر سال ۱۹۹۸ در متنی که به مناسبت انتشار مجموع آثارش نوشت موضوع محوری در این آثاررا آمریکا عنوان کرد: " این که من میهنم را چه اندازه دوست داشتهام و این که من (بعضاَ) اصلاَ آن را دوست نداشتهام موضوعاتی هستند عیان و آشکار."
آماج انتقاد فمینیستها
یکی از انتقادهای اصلی به میلر نوع نگاه و نظرات او در بارهی به زنان است. او که ۶ بار ازدواج کرده بود، به گفته خودش ترس داشت از این که روزی قدرت در جهان به دست زنان بیفتد. حمله میلر به زن دومش در یک مراسم جشن و به هنگام مشروبخواری مدتها به موضوعی جنجالی در رسانههای آمریکا بدل شده بود. فمینستهای آمریکا از منتقدان جدی میلر بودند و او را عنوان کسی که سکس در نگاهش به زنان علظت و غلبهای بارز دارد به باد انتقاد قرار میگرفتند. میلر خود چنین اتهامی را " بزرگترین بیعدالتی در تاریخ آمریکا" توصیف میکرد.
آرزوی برآورده نشده
میلر به گفته خودش نتوانست آن گونه که از وی انتظار میرفت بزرگترین رمان آمریکایی را خلق کند وجایزه نوبل هم برای او به عنوان یک رویا باقی ماند, هر چند که دو اثرش با نامهای " "ارتش شب" و "سرود اعدامگر" در سالهای ۱۹۶۹ و ۱۹۸۰او را دوبار به دریافت جایزه معروف پولیتزر رهنمون شدند. "ارتش شب " رمانی است گزارشگونه از راهپیماییهای صلح در واشنگتن در سالهای جنگ آمریکا علیه ویتنام.