1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نوع مدرنى از برده‌دارى: دختران بار و كلوب فيليپينى در ژاپن

۱۳۸۴ مهر ۱, جمعه

بيش از ۷ ميليون فيليپينى هم اكنون در ۱۰۰ كشور جهان مشغول به كارند. آنها سالانه با چند ميليارد يورويى كه به وطنشان مى‌فرستند پشتيبان اقتصاد كشور خود هستند. با گريز به خارج مى‌كوشند از وضعيت بد زندگى در كشورشان فرار كنند. براى آن نيروهايى كه داراى تحصيلات خوب هستند، يافتن كار در خارج نسبتا آسان است. اما براى زنانى كه از چنين تحصيلاتى برخوردار نيستند، پيدا كردن كار ساده نيست. براى همين اين زنان طعمه خوبى براى داد و

https://p.dw.com/p/A60H
محله شينجوكو در توكيو، از مراكز كار روسپيان، بارها و كلوبها
محله شينجوكو در توكيو، از مراكز كار روسپيان، بارها و كلوبهاعکس: AP

ستدكنندگان انسان‌اند.

سالهاست كه شركتهايى كه نام آژانس هنرى بر خود نهاده‌اند فيليپينى‌هاى جوان را به عنوان ”هنرمند“ جذب مى‌كنند و به ويژه به ژاپن مى‌فرستند. بر اين فيليپينى‌ها نام جاپايوكيز را گذاشته‌اند، كه معناى لغوى آن”به سوى ژاپن“ است. اين واژه را در مورد زنانى به كار مى‌برند كه در كلوبها و بارهاى ژاپنى به عنوان رقصنده و خواننده كار مى‌كنند. اما چيزى بيش از اينها پشت سر اين مفهوم نهفته است. اغلب اين زنان را كه هنوز به سن بلوغ نرسيده‌اند به مشتريان مى‌فروشند و مجبور به برقرارى رابطه جنسى مى‌كنند. وضعيتى كه اين زنان در آن به سر مى‌برند را مى‌توان نمونه‌اى از برده‌دارى مدرن دانست. البته فيليپينى‌هايى هم هستند كه آگاهانه به عنوان جاپايوكى درخواست كار مى‌كنند.

براى بسيارى از مردم فيليپين داشتن رفاه تنها رؤياست. فقر، بيكارى و نبود چشم‌انداز، بخصوص در ولايتها و شهرهاى كوچك، نتايج مشكلهاى اقتصادى‌اى است كه سالهاست موجود است و رفع نشده است. اگرچه مجمع‌الجزاير فيليپين با دو رييس جمهور زنى كه تا كنون داشته – كورازون آكينو Corazon Aquino و هم اكنون گلوريا ماكاپاگال آرويو Gloria Macapagal-Arroyo – به عنوان كشورى مترقى در آسيا شناخته شده است، اما اين كشور هنوز از برابرحقوقى دو جنس بسيار دور است.

هنوز هم ميزان دستمزد زنان نصف دستمزد مردان است. در خانواده‌هاى فقير دختران مجبور مى‌شوند كه از تحصيل در مدرسه چشم بپوشند تا برادرانشان بتوانند درس بخوانند. اما براى دخترانى كه تحصيلاتى ندارند امكان يافتن كار سخت است و روز به روز هم دشوارتر مى‌شود. درآمدن از اين دور باطل ساده نيست و بسيارى راهى ديگر نمى‌يابند مگر اينكه بدنشان را بفروشند.

شرلين ۱۶ سال دارد و سه سال است كه در خيابانهاى داوائو، بزرگترين شهر فيليپين، زندگى مى‌كند. شرلين مى‌گويد: ”بيشتر مشتريهاى من راننده‌هاى تاكسى و تعميركارها هستند. آنها مى‌دانند كجا مى‌توانند مرا پيدا كنند. هميشه به قدر كافى مشترى دارم. براى هر بار حدود ۵۰۰ پزوس مى‌گيرم.“

راهى كه شرلين را تا روسپيگرى رسانده، راهى است كه بسيارى از روسپيان پيموده‌اند. شرلين از يكى از فقيرترين ولايتهاى فيليپين مى‌آيد. مادرش، او و خواهران و برادرانش را به تنهايى بزرگ كرده است. شرلين مدرسه را تمام نكرده و در ۱۳ سالگى به شهر فرار كرده است. او زمانى تنها از راه فروش اجناس كوچكى كه مى‌دزديد زندگى مى‌كرد. اما سرانجام به فروش تن خود روى آورد.

بسيارى از روسپيان زندگى دوگانه‌اى دارند. آنها شغل واقعى خود را از ترس و شرم از چشم خانواده و جامعه پنهان مى‌كنند، چون در فيليپين كه اكثريت مردم آن كاتوليكهاى مؤمن‌اند فحشا غيرقانونى است. اما هم‌زمان بازار داد و ستد دختران گرم است، به ويژه در خارج از كشور. آژانسهايى هستند كه دختران را به عنوان رقاص و خواننده به بارها و كلوبها معرفى مى‌كنند، به طور سنتى به ژاپن و نيز به تازگى به كره و مالزى. نايس كاسيپل عضو سازمان غيردولتى ”تاليكالا“ است. جاپايوكى‌هاى سابق به اين سازمان براى كمك مراجعه مى‌كنند. به گفته نايس كاسيپل جاپايوكى‌ها اغلب متحمل رفتارهاى غيرانسانى هستند.

كاسيپل مى‌گويد: ”اسم اين دختران را گذاشته‌اند جاپايوكى تا بر وضعيت بدى كه آنها در آن به سر مى‌برند با زرق و برق پرده بكشند. اما در واقعيت اين دخترها فقط براى سرگرم كردن مردها نيست كه در ژاپن‌اند. بسيارى از آنها را به لحاظ جنسى غارت كرده و به مشتريها فروخته‌اند. درآمد دخترها در اغلب موارد با آنچه به آنها قول داده شده بوده فرق دارد. ما در سازمان خود كسى را داريم كه در گذشته جاپايوكى بوده، هر روز بايد به ۲۰ مرد سرويس مى‌داده.“

دختران فيليپينى براى مانكن شدن، خواننده شدن يا رقاص شدن به آژانسهايى مراجعه مى‌كنند. در اين آژانسها از جمله دوره رقص يا خوانندگى را مى‌گذرانند. اغلب خود آنها بايد پول دوره آموزشى‌شان را بپردازند. اكثر آژانسها مى‌گويند كه نمى‌دانند چه چيز در انتظار دختران است. آنها خود را منجى استعدادهايى كه به گفته خودشان كشف كرده‌اند مى‌دانند. در اين ميان اما در اين باره سكوت مى‌كنند كه چه سهمى خود آنها در اين شكل تجارت انسان دارند و به جاى آن به درآمد بالاتر از حد ميانگين دختران اشاره مى‌كنند. هنرى پالاز، رييس يكى از اين آژانسها، مى‌داند كه صاحبان كلوب در ژاپن كدام فيليپينى‌ها را مى‌پسندند. مى‌گويد: ”صاحب كلوب از ژاپن مى‌آيد و دخترهاى ما را رزرو مى‌كند. مهمتر از همه قد و ظاهر مطبوع است. وزن دخترها بايد بين ۴۰ تا ۴۵ كيلو باشد. هر دختر حدود ۸۰۰ دلار در ماه مزد مى‌گيرد. قرارداد بين آژانس و صاحب كلوب براى ماهى ۱۰۰۰ دلار است. يعنى آژانس فقط ۲۰۰ دلار در ماه از هر دختر درآمد دارد.“

سالانه حدود ۸۰۰۰۰ زن فيليپينى به عنوان آرتيست براى كار در خارج كشور ويزا مى‌گيرند. اينكه چند نفر از دختران واقعا تنها به عنوان هنرپيشه و رقصنده در خارج هستند و چند نفر به عنوان روسپى كار مى‌كنند روشن نيست. به هر حال نبايست عموميت داد. اما سازمانهاى حقوق بشر در گذشته همواره از عملكرد آژانسهاى هنرى در فيليپين انتقاد كرده‌اند. براى دختران زير ۱۸ سال شناسنامه جعلى درست مى‌كنند. پاسپورت برخى از آنان را از ايشان مى‌گيرند. دختران از ترس در باره هويت واقعى خود چيزى نمى‌گويند.

مقامات دولتى در فيليپين و ژاپن در گذشته در رابطه با سرنوشت جاپايوكى‌ها بى‌تفاوت بودند. سالانه از طريق فيليپينى‌هايى كه در سراسر جهان پخش شده و كار مى‌كنند ميلياردها يورو به فيليپين فرستاده مى‌شود. اين پول به اقتصاد كشور يارى مى‌رساند. اخلاق دوگانه در درون كشور نيز خود را نشان مى‌دهد. اگرچه در فيليپين روسپي‌گرى غيرقانونى است، و رقصيدن نيمه لخت در بارها و كلوبها جرم به شمار مى‌آيد، دولت از راه گرفتن ماليات از كلوب‌داران بسيار سود مى‌برد.

در اين ميان ژاپن كه به طور معمول در دادن ويزا به مسافران بسيار سخت‌گير است، بر اثر فشار بين‌المللى اعلام كرده است كه تعداد ويزا را براى فيليپينى‌هايى كه مى‌خواهند در حوزه ”سرگرمى“ كار كنند، به شدت كاهش مى‌دهد. همچنين هر دو كشور قرار گذاشته‌اند جلوى داد و ستد انسان را بگيرند. اعلام كرده‌اند كه اين كار را با كنترل بيشتر و مجازاتهاى سنگين‌تر پيش خواهند برد و نيز با همكارى نزديكتر با سازمانهاى غيردولتى و ايجاد مراكز كمكى براى قربانيان اين نوع مدرن برده‌دارى.