1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نگاهى به كودكان طلاق در ايران

۱۳۸۲ مهر ۲۴, پنجشنبه

کارشناسان جامعه شناسی معتقدند که يکى از خصوصيات جوامع در حال رشد سست شدن بنياد خانواده است به عبارت ديگر متخصصان بر اين باورند که با صنعتى شدن خانواده که کوچکترين و در عين حال اصلى ترين نهاد در هر جامعه به حساب مى آيد با بحران ها و چالش هاى متعددى مواجه مى شود که يکى از نمونه هاى اين چالش ها طلاق است اما کارشناسان در اين تئورى خود استثنائاتى قايل هستند و نقش باورهاى مذهبى و غناى فرهنگى را در بقاى خانواده بسيار حاي

https://p.dw.com/p/A4Jx
عکس: Bilderbox

ز اهميت ميدانند.

با اين وجود در ايران گزارش هاى اعلم شده از سوى سازمان ثبت احوال استان تهران نشان مى دهد که آمار طلاق که در سال ۱۳۷۵ به رقمى در حدود ۷ هزار و۸۵۰ مورد رسيده بود در سال گذشته به ۱۲ هزار و ۱۷۳ فقره افزايش پيدا کرده است که از رشد فزاينده اين پديده نا هنجار در ايران طى پنج سال گذشته خبر مى دهد.

کارشناسان مسايل اجتماعى در ايران با توجه به اين ارقام نسبت به آسيب هاى ناشى از اين معضل مرتبا در حال هشدار دادن به خانواده ها هستند و توصيه مى کنند که زوج ها هيچ گاه به طلاق به عنوان آخرين گزينه نگاه نکنند و در مورد عوارض روحى روانى و افسردگى هاى پس از طلاق مطالعه کنند. اين کارشناسان هم چنين ضمن بر شمردن اين عوارض به معضل ديگرى در اين زمينه اشاره دارند که در يک تعريف عام و ساده “فرزندان طلاق” نامگذارى شده است . فرزندانى که به گفته زهرا الهام کارشناس مسايل اجتماعى در منجلاب غرق مى شوند و بعد ها در جامعه به صورت يک بمب منفجر مى شوند.

بچه هاى طلاق در مهم ترين دوران زندگى و زمانى که شخصيت آنان در حال شکل گيرى و بلوغ شخصيتى هستند از حياتى ترين نعمت يعنى مهر و عطوفت پدر و مادر بى نصيب مى مانند که اين موضوع از نظر صاحبنظران از جنبه هاى گوناگون براى کودکان ايجاد مشکل مى کند که مهم ترين آنها تهديد سلامت بچه ها است. هنگامه کريمى عضو کميته علمى همايش بحران در خانواده ايجاد خلاء در حوزه سلامت کودکان را براى جامعه خطرناک مى داند و در توضيح رابطه ميان سلامت کودکان و آينده جامعه مى گويد: “خانواده و جامعه با تاثيرات متقابل و متعدد خود در تامين و حفظ سلامت کودکان نقش اساسى و حياتى ايفا مى کنند بنابر اين با توجه به اين که آينده هر جامعه اى به کودکان آن بستگى دارد و نشاط و توان سلامت جامعه آينده در سايه تامين سلامت کودکان تحقق خواهد يافت از اين رو هم خانواده و هم بخش پزشکى و بهداشتى جامعه در اين خصوص مسووليت دارند.“

از ديدگاه جامعه شناسان هر گاه اين سلامت با اخلال جدى مواجه شود شرايط بحرانى به وجود آمده است به عبارت ديگر جامعه شناسان بر اين باورند که در کليه وضعيت هايى که به نحوى روان و جسم و يا موقعيت اجتماعى فرد تهديد شود به نحوى که با کاربرد مکانيزم هاى سازشى نيز نتوان تعادل روانى را بر قرار ساخت بحران ريشه دوانده و نشانه هاى خود را اشکار مى سازد و در چنين حالتى است که طلاق و گسترش آن در جامعه بحران تعبير مى شود.

زهره کاهنى آسيب شناس مسايل اجتماعى با تشريح وضعيت زندگى کودکان طلاق مى گويد : درجامعه ما در ۹۰ درصد از طلاق ها مسئوليت نگهدارى از کودک با مادر است و اين اثر نا مطلوبى در تعيين هويت جنسى کودکان پسر با نقش پدر ايجاد مى کند . وى با تاکيد بر نقش تفاهم والدين در شکل گيرى شخصيت کودکان مى افزايد: “طلاق باعث تصور ذهنى منفى کودک از خود مى شود و در کودکانى که والدين آنها طلاق گرفته اند ناراحتى هاى عاطفى ترس و عدم اطمينان ديده مى شود. کودکان محروم از خانواده اغلب در مدرسه و اجتماع رفتارهاى ضد اجتماعى دارند و ميزان ابتلا به افسردگى، احساس گناه، ناامنى و بيمارى هاى روانى در آنها افزايش مى يابد.”

تحقيقات به عمل آمده از سوى يکى از موسسات تحقيقاتى در ميان پسران يک دبيرستان نشان مى دهد که بچه هاى خانواده هاى شکست خورده در انجام فعاليت هاى اجتماعى عقب ماندگى دارند و افرادى عصبى و تند خو هستند، نسبت به امور زندگى بدبين هستند و تمايل آنان براى انحرافات بيشتر از ديگران است.

نادر آقاخانى استاد يار دانشگاه علوم پزشکى در اولين همايش سراسرى بحران در خانواده در سخنانى که موضوع آن طلاق و تاثيرات آن در خانواده بود به موضوع کودکان طلاق اشاره کرده و مى گويد: “در پژوهشى که به صورت توصيفى – تحليلى در باره ۳۰ كودك ۹ تا ۱۴ ساله تهرانى از والدين طلاق گرفته انجام شد نتايج تکان دهنده اى به دست آمد: اين نتايج نشان مى دهد که اکثر کودکان دچار احساس نااميدى، ترس و گيجى بودند و آرزو داشتند که همه چيز حتى با وجود اختلافات شديد به حالت قبل از طلاق برگردد.”

کارشناسان در باره بحران فرزندان طلاق مى گويند كه وقوع بحران در خانواده عمدتا ناشى از نا آگاهى، بيمارى، فقر، بيكارى، توسعه شهرنشينى و معيار هاى غلط در ازدواج بوده که به شکل گيرى الگوى تربيتى نادرست و غلط در بين اعضاى خانواده و عدم توافق کافى بين زوجين و ناهماهنگى آنان در تربيت فرزندان منجر مى شود و آسيب هاى به وجود آمده از اين بحران شامل طلاق، اعتياد، بزهکارى و سوء رفتاراست.

از سوى ديگر آمار و ارقام نشان مى دهد که 80 درصد از زندانيان در ايران که به خاطر مسايل جنايى بازداشت شده اند مشکل جدايى پدر و مادر را تجربه کرده اند و به عبارت ديگر فرزندان طلاق هستند.