1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نگاهى به مطبوعات

۱۳۸۵ تیر ۲۹, پنجشنبه

نگاه به مطبوعات امروز را يكسره به تفسير رسانه‌ها درباره‌ى بحران خاورميانه اختصاص داده‌ايم.

https://p.dw.com/p/A5bG
عکس: AP

ظهور تهران در صحنه‌ى لبنان

روزنامه‌ى فرانسوى « لو پوئن» (Le Point) در مورد درگيرى نظامى در لبنان مى‌نويسد: «منازعه فقط محدود به منطقه‌اى نيست كه ديپلمات‌ها قبلا آن را سواحل شرقى مديترانه مى‌ناميدند. ظهور تهران در صحنه‌ى لبنان به اين امر بعد ديگرى مى‌بخشد. زيرا ايران دستور كار استراتژيك خود را دارد. اين كشور مى‌خواهد در تمام ميدان‌هاى كارزار ميان نيل و فرات حضور داشته باشد. ايرانى‌ها در بازى شطرنجى كه نقشه‌هاى اتمى در پس‌زمينه‌ى آن وجود دارد، تمامى مهره‌ها را به كار مى‌گيرند. آنان در عراق بسيار فعال هستند و تلاش مى‌كنند در فلسطين هم فعال شوند. در لبنان نيز حزب‌الله را در اختيار دارند. آنان كمانى شيعى را در نظر دارند كه از ايران تا سوريه كشيده شده و عراق و لبنان را هم دربرمى‌گيرد».

خوددارى واشنگتن

روزنامه‌ى آلمانى «نويه اوسنابروكر تسايتونگ» (Neue Osnabrücker Zeitung) در مورد وضعيت جنگى درخاورميانه مى‌نويسد: «مى‌توان بنيادگرايان حزب‌الله را سرزنش كرد كه آغازگر و تحريك كننده بوده‌اند. مى‌توان اسراييل را سرزنش كرد كه با استدلال دفاع از خود، زياده‌روى كرده و واكنشى نشان داده كه ملاحظه‌اى نسبت به قربانيان غيرنظامى در آن منظور نشده است. هر دو كار درست است، اما گناه را به گردن ديگرى انداختن به مردم اين منطقه هيچ كمكى نمى‌كند. بايد شتاب كرد تا هر چه زودتر دست كم آتش‌بس محدود برقرار شود. بدين منظور بيش از هر چيز بايد آمريكا دست به اقدام زند، چرا كه تلاش‌هاى ديپلماتيك اتحاديه‌ى اروپا به تنهايى كافى نيست. اما واشنگتن فعلا خوددارى مى‌كند، زيرا با اقدامات اسراييل موافق است».

نيروى صلح چندمليتى براى لبنان

روزنامه‌ى سوئيسى «بازلر تسايتونگ» (Basler Zeitung) در رابطه با جنگ در لبنان مى‌نويسد: «بيش از ۸۰ درصد اسراييلى‌ها از عمليات نظامى در لبنان پشتيبانى مى‌كنند. آنان معتقدند كه يكى از «عادلانه‌ترين جنگ‌ها» در تاريخ را آغاز كرده‌اند، حتا اگر در پايان آن از كشور همسايه لبنان ويرانه‌اى باقى بماند. اما بايد پرسيد كه پس از آن چه؟ بازگشت به وضعيت پيش از جنگ كه بى‌معناست. بايد براى دستيابى به صلح، نظم سياسى جديدى ايجاد شود. به موازات توقف درگيرى‌هاى جنگى و قرار براى آزادى سه گروگان اسراييلى، بايد انحصار قهر حزب‌الله در جنوب لبنان درهم شكسته شود. اين وظيفه‌ى پيچيده‌اى است كه احتمالا با يك نيروى صلح چندمليتى قابل حل است».

ماجراجويى در سرزمين بيگانه

روزنامه‌ى فرانسوى «لاپرس دو لا مانش» (La Presse de la Manche´) مانند بيشتر روزنامه‌هاى فرانسوى در انتقاد از حمله‌ى نظامى اسراييل به لبنان مى‌نويسد: «چيزى كه در خاورميانه رخ مى‌دهد تحمل‌ناپذير است. البته اسراييل حق دارد از خود دفاع كند، اما گروگان گرفتن دو سرباز اسراييلى با حمله‌ى يك تسخيركننده قابل مقايسه نيست. و پس از سپرى شدن حمله‌ى اول كه بيش و كم متناسب و قابل پذيرش بود، آن چه كه باقى مى‌ماند فقط مضحكه‌ى ماجراجويى در يك سرزمينى بيگانه است كه متوجه يك دولت همسايه مى‌باشد. يكبار ديگر توپخانه‌ى سنگين نظامى و بويژه بمب براى نابودى يك سازمان تروريستى به كار گرفته شده است. تا كنون در كدام نقطه‌ى جهان يك چنين استراتژى موفقيت داشته است؟ ژنرال‌هاى اسراييلى كشور را به يك ماجراجويى بى‌پايان سوق مى‌دهند. و اين بهترين راه براى حفظ منافع و امنيت اسراييل نيست».

پيروزى سريع

روزنامه‌ى روسى «كومرسانت» (Kommersant) در مورد حوادث جنگى لبنان مى‌نويسد: «اگر اسراييل موفق نشود مساله رادر كوتاه‌ترين مدت حل كند، حمله‌ى اين كشور به لبنان از منظر ديگرى نگريسته خواهد شد. اين واقعيت كه حزب‌الله به اسراييل حمله و از آن طريق منازعه را تحريك كرده است، به موضوعى فرعى تبديل خواهد شد. به جاى آن، حمله‌ى اسراييل ديگر نه عنوان اقدامى در دفاع از خود، بلكه به عنوان «جنگ كشورگشايانه» تلقى خواهد شد كه دولت يهود با بهانه‌ى پيكار عليه‌ تروريسم براى گسترش سرزمين خود خواهان آن است. بنابراين براى اسراييل كافى نيست فقط پيروز شود، بلكه اين پيروزى بايد به سرعت حاصل گردد».

منازعه‌ى مرگبار

روزنامه‌ى اتريشى «در اشتاندارد» (Der Standard) در مورد جنگ در لبنان مى‌نويسد: «اينكه امروز ۸۶ درصد اسراييلى‌ها حمله به لبنان را توجيه‌پذير مى‌دانند و اينكه فعالان صلح از نوع نويسندگان معروف اسراييل «آموز اوز» و «داويد گروسمن» در اساس بى‌قيد وشرط از پيكار عليه سازمان‌هاى تروريستى پشتيبانى مى‌كنند، به روشنى نشان مى‌دهد كه اكثر اسراييلى‌ها اميد به پيمان صلح با نيروهاى معتدل عرب را از دست داده‌اند. در اين منازعه‌ى مرگبار كه در آن يك طرف حق موجوديت طرف ديگر را به رسميت نمى‌شناسد، نه پيروز وجود ندارد و نه اين توهم كه دولت يهود در دراز مدت بتواند در صلح و امنيت در ميان يك جهان عربى زندگى كند كه آكنده از نفرتى عميق است و دائما از نظر كمى برتر مى‌شود».