نگاهى به مطبوعات
۱۳۸۵ خرداد ۱۰, چهارشنبهگفتگوى مستقيم ضرورى است
روزنامهى فرانسوى «لوموند» (Le Monde) چاپ پاريس، در انتقاد به عدم گفتگوى مستقيم ميان ايالات متحدهى آمريكا و ايران مىنويسد: «ايران كه رييسجمهورى آن محمود احمدى نژاد اظهارات افراطى و تحريككنندهاى در مورد موجوديت اسراييل، انكار نسلكشى يهوديان و مسالهى اتم مىكند، در مورد دو جنگى كه كه اين كشور را محاصره كردهاند، يعنى جنگ افغانستان و عراق، دست به ملاحظهكارى مىزند. دو جنگى كه آمريكا يعنى دشمن شماره يك ايران را بطور فزاينده دچار مشكل ساختهاند. دو جنگى كه ايران در آن مىتواند نفوذ خود را اعمال كند. بىترديد براى واشينگتن نيز مانند تهران، عراق مهمترين مساله است. در آنجا نمىتوان به جمهورى اسلامى بىاعتنا بود. واشينگتن در اوايل سال ۲۰۰۶ موضوع گفتگو با ايران را در نظر گرفته بود. خليلزاد سفير آمريكا در عراق وظيفه داشت گفتگو با ايران را در «مسالهى عراق» خلاصه كند، زيرا واشينگتن هنوز از مذاكرهى مستقيم با ايران بر سر برنامهى اتمى پرهيز مىكند. اما گفتگوها بر سر عراق، نوزادى بود كه مرده به دنيا آمد. طرف آمريكايى با اين بهانه كه منتظر تشكيل حكومت جديد در عراق است اين گفتگوها را به تعويق انداخت. طرف ايرانى نيز با اين ايراد كه آمريكا نقشههاى ديگرى در رابطه با برنامهى اتمى ايران در سر دارد، به سادگى تماسها را قطع كرد. اما نبود گفتگو ميان آمريكا و ايران همه را به بازنده تبديل مىسازد، آمريكايىها، ايرانىها و عراقىها را».
خشونت در عراق و مسئولان آن
روزنامهى مجارى «مجار نمزت» (Magyar Nemzet) چاپ بوداپست، در فاشگويى نسبت به كشتار غيرنظاميان شهر حديثه در عراق توسط سربازان آمريكايى، چنين مىنويسد: «شكنجههاى ابوغريب و حمام خون حديثه زمانى به جريان افتادند كه كه نيروهاى آمريكايى در كويت مرز عراق را درنورديدند. اما مسئوليت سنگدلىهايى از اين دست فقط با كسانى نيست كه به دليل دگرآزارى يا فشار روحى ناشى از پيكار و يا ارزيابى نادرست از موقعيت به سوى غيرنظاميان شليك مىكنند. از زمانى كه دنيا وجود دارد مىدانيم كه چنين مواردى، پديدههاى طبيعى همراه جنگ هستند. اما چنين تصميمات وجدانى را نظاميان شخصا اتخاذ نمىكنند. كسانى كه اين جنگ را راه انداختند نيز افرادى از گوشت و خون هستند كه همهى جهان نام آنان را مىداند».
باتلاق خونين
روزنامهى ايتاليايى «كوريره دلاسرا» (Corriere della Sera) در رابطه با رويدادهاى خشونتبار اخير در افغانستان، اين كشور را به باتلاقى خونين تشبيه كرده و مىنويسد: «در آغاز، گسترش دمكراسى وعده داده شده بود، اما به جاى آن اينك ابتلا به ملىگرايى خشونتبار و ضدغربى را تجربه مىكنيم. شورش اخير كابل كه بدوا در اثر حادثهاى ايجاد شد، به تظاهرات ضدانگليسى اخير در شهر بصره در جنوب عراق مىماند كه پس از سقوط يك هليكوپتر آغاز شد. اين موارد، به تروريسم ربطى ندارد، بلكه آنچه كه بروز مىكند بيشتر فضاى پيچيدهاى از خشم است كه متوجه حضور نيروهاى بيگانه مىباشد. بنابراين جاى شگفتى نيست كه افغانستان در نگاه اول هر چه بيشتر به باتلاق خونين عراق شبيه مىشود».
نخست فكر كن و بعد شليك!
روزنامهى هلندى «نكست» (nrc.next) چاپ لاهه، در رابطه با درگيرى خونين اخير ميان نيروهاى ناتو و از جمله سربازان هلندى با غيرنظاميان افغانى مىنويسد: «متقاعد كردن مردم محلى به اين امر كه سربازان هلندى در افغانستان كاركرد ديگرى دارند تا سربازان آمريكايى، كار سادهاى نخواهد بود. هر چه باشد سربازان هلندى نيز تحت فرماندهى ناتو قرار دارند و همه مىدانند كه در ناتو نيز آمريكايىها حرف اول را مىزنند. با توجه به مقاومتى كه عليه نوع رفتار سربازان آمريكايى وجود دارد، خوب مىبود اگر ناتو استراتژى خود را براى انجام وظيفهى حفظ صلح، با متحدان اروپايى خود هماهنگ مىكرد. نگرانىآور است كه ۲۶ كشور عضو ناتو و ده كشور ديگر نتوانستند بيش از ۹۰۰۰ سرباز براى خدمت به افغانستان گسيل كنند. اين وظيفه كه جهان تحت رهبرى آمريكا متقبل شده است و ديگر نمىتواند از آن سر باز زند، در تمايز آشكار با رقم سربازان گسيل شده قرار دارد. تعداد آنان كم است و در ميان آنان سربازان زيادى هستند كه پيش از فكر كردن شليك مىكنند».