1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نگاهی گذرا به زندگی سیما بینا

۱۳۸۸ بهمن ۳, شنبه

در سال ۱۳۲۳ در حومه بيرجند زاده شد. در نه سالگی با پدرش احمد بينا كه افزون بر شغل نظامی دست خوشی در نواختن تار داشت، به تهران آمد. پدر‌، اولين آموزگار موسیقی‌اش بود ولی نخستين آواها را از لالايی‌های مادر شنيده بود.

https://p.dw.com/p/Leq9
عکس: DW / Jazaeri
به محض آمدن به تهران همكاری‌اش را با برنامه‌ی كودك راديو ايران آغاز كرد. در آن زمان احمد بينا آهنگ‌های خوانندگان مشهور را می‌گرفت، روی آنها شعرهای كودكانه می‌گذاشت و سيما بينا می‌خواند.

آموزش موسيقی را در كنار دبيرستان و دانشگاه ادامه داد و نزد هنرمندان بنام زمان خود، زرين‌پنجه، انوشيروان روحانی و بعدها استاد عبد الله دوامی ساز و سپس رديف‌های موسيقی را فرا گرفت.

سيما بينا دانش‌آموخته‌ی نقاشی و ادبيات است و در رشته‌ی نقاشی شاگردان بسياری تربيت كرده است. در هنگامی كه پارت موسيقی خوانندگان زن ما تنها سكوت بود، او كلاس‌های نقاشی و موسيقی داشت و گاه برای زنان كنسرت هم می‌داد. يكی از اين نوارها بی آن‌كه خودش بداند سال‌ها تنها نوار خصوصی ضبطشده‌ی پس از انقلاب از يك خواننده‌ی مشهور زن در خانه‌های ايران بود. البته در سال ۱۳۵۸ مجموعه كارهايی به نام چاوش منتشر شد كه روی دوم شماره‌ی هشتم آن آوای خوش سيما بينا بود با ترانه ی «از كفم رها» از عارف قزوينی و تنظيم محمدرضا لطفی.

در اجرای نغمه‌های بومی ايران كارش چنان ارزنده بود كه بيشتر برنامه‌های ويژه‌ی نغمه‌های محلی با عنوان «گل‌های صحرايی» را او خوانده است. در كنار آن برنامه، بايد از ترانه‌های بومی ياد كرد كه با تنظيم فرامرز پايور اجرا كرده است. در اين ترانه هاست كه برای نخستين بار از ريتم‌های لنگ هفت هشتم و پنج هشتم بهره گرفته كه تا آن زمان در موسيقی رسمی ايران شناخته نبودند.

از ويژگي‌های كارهای او يكی هم اين است كه اگرچه او خراسانی است و دو مجموعه‌ی ماندگار از نغمه‌های جنوب و شمال خراسان اجرا و منتشر كرده، ولی در گنجينه‌ی ترانه‌های خوانده‌ی او از همه‌ی نقاط گوناگون ايران يافت می‌شود. چه بسا شيفتگان او كه پيش از انقلاب از وی در گفته‌ها و نوشته‌هاشان به عنوان شيرازی و اهوازی ياد می‌كردند.

آخرين كار هنری سيما بينا جنگی است از لالايی‌های ايرانی كه در كتابی همراه با چهار سی‌دی منتشر كرده است. در اين مجموعه او بيش از ۴۰ لالايی از منطقه‌های گوناگون ايران را گرد آورده و همراه ترجمه ی آنها به انگليسی و نت‌های آنها انتشار داده است.

سیما بینا در گفت‌وگويی خصوصی در پاسخ اين پرسش كه آيا برای اجرای بهتر تغييری هم در ترانه‌های بومی می‌دهد می‌گويد: «در ساختارشان خير، ولی چون كلام اين ترانه‌ها گاه كاملاً مردانه است، پيشترها گاهی تغيير كوچكی می‌دادم كه خواندنشان برای يك زن ناهنجار نباشد. برای نمونه وقتی در كلام ترانه آمده باشد: «دختر بشی به كنارم، ز عشقت بی‌قرارم» می‌شود آن را «عزيز بشی به كنارم ...» خواند».

اسکندر آبادی
تحریریه: بهمن مهرداد

پرش از قسمت در همین زمینه