نگاه روزنامههاى آلمانى به سفر خاوير سولانا به تهران
۱۳۸۵ خرداد ۱۷, چهارشنبهى ايران بعد از اتمام بررسى پيشنهادهاى اروپا، دوستان را از نظر ايران مطلع خواهد كرد. خاوير سولانا اين مذاكرات را بسيار سازنده خواند و گفت كه قرار تماسهاى بعدى براى چند روز آينده گذاشته شده است.
روزنامه فرانكفورتر روند شاو در مقالهای به مسافرت خاوير سولانا به تهران میپردازد و در اين باره مینويسد:«دوباره میتوان اميدوار بود. اين جمله جمع بست اوليه مسافرت سولانا به تهران است. در اين ديدار نه تنها به مسئول سياست خارجى اتحاديه اروپا در باره از سرگيرى مذاكرات اعلام آمادگى شد.، بلكه هم على لاريجانى دبير شوراى عالى امنيت ملى و هم منوچهر متكى وزير خارجه اعلام داشتند كه امكان حل مناقشه اتمى از راه ديپلماتيك وجود دارد. غنى سازى اورانيوم تا درجهای كه براى مصارف غير نظامى مورد نياز است، البته تحت كنترل بازرسان بينالمللى، میتواند موضوع مذاكرات باشد. با تضمينهاى داده شده در مورد صادرات سوخت هستهای براى راكتورهاى آب سبك، ايران میتواند از غنى سازى اورانيوم صرف نظر نمايد. مسافرت سولانا به تهران، برداشتن نخستين قدمهاى مشترك را امكانپذير ساخت».
روزنامه گنرال انسايگر چاپ شهر بن نيز با پرداختن به مسافرت سولانا به تهران، شك و ترديد خود را نسبت به توافق طرفين در مقالهای اينگونه بيان میكند:«رهبران تهران میتوانند با پذيرش پيشنهاد پنج عضو شوراى امنيت به اضافه آلمان، خدمت بزرگى به جهان و خودشان بكنند. رسيدن به يك توافق در اين مناقشه هستهای میتواند از بروز تنش بيشتر درمنطقه خاورميانه كه از زمان حمله آمريكا به عراق بسوى هرج و مرج میرود، جلوگيرى نمايد. اين پيشنهاد جديد عادلانه است و شايد در تهران نيروهائى واقع گرا و با نفوذ وجود داشته باشند تا از اين شانس بزرگ استفاده نمايند. اما ترديدهاى واشنگتن نيز متاسفانه به جا هستند. زيرا جنون مذهبى و خود بزرگ بينى جلوى چشمان محمود احمدى نژاد رئيس جمهور ايران را گرفته و او بر روى رهبريت ايران اسلامى در منطقه حساب باز كرده است».
روزنامه برلينى تاگس اشپيگل نيز با پرداختن به مناقشه اتمى با ايران در باره ارائه پيشنهاد جديد كشورهاى عضو شوراى امنيت به اضافه آلمان به ايران در مقالهای منيويسد:«يك تهديد كوچك كافى است تا بهاى نفت افزايش يابد و دو تا سه دلار اضافى براى هر بشكه، روزانه ميليونها دلار به صندوق دولت تهران سرازير میكند. علاوه بر اين عدم هماهنگى بين كشورهاى غربى به ايران اين امكان را میدهد تا امتيازات بيشترى را طلب كند. بنا بر اين ملاها براى دادن جواب به اين پيشنهاد وقت زيادى را سپرى خواهند كرد. براى آنها نه قطعات يدكى براى هواپيماهاى فرسوده مسافربرى بوئينگ و ايرباس مهم است و نه عضويت در سازمان تجارت جهانى. البته بايد گفت كه آنها چنين هدايائى را هم با كمال ميل پذيرا میشوند، اما موضوع مركزى براى آنها حق غنى سازى اورانيوم است. دولت ايران بر اين امر پافشارى میكند و آمريكا با آن مخالفت دارد. يك توافق احتمالى میتواند بر سرغنى سازى اورانيوم با درجه پائين آنگونه كه در صنايع غير نظامى بكار میرود باشد. دولت ايران اكنون میتواند براحتى در انتظار بنشيند. زيرا اينگونه بنظر میرسد كه آمريكا اكنون از خواست و پرنسيب مركزى خود در زمينه عدم غنى سازى اورانيوم توسط ايران عقب نشينى نمايد، تا بتواند ائتلاف گستردهای را كه در مقابل ايران بوجود آورده حفظ نمايد. و اين درست همان روندى است كه بدبينها از آن میهراسند.