1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

هارولد پينتر برنده جايزه ادبى نوبل ۲۰۰۵

پرويز حمزوى۱۳۸۴ مهر ۲۱, پنجشنبه

«هارولد پینتر»، نمایشنامه نویس، کارگردان و هنرپیشه ی بریتانیایی جایزه ی ادبی نوبل را امسال از آن خود کرد. هارولد پينتر در ۱۰ اکتبر ۱۹۳۰، یعنی درست در ۷۵ سال و ۳ روز پیش در لندن چشم به جهان گشود. پدرش که یک خیاط بود، پیش از آن با نام «داپینتو» از پرتقال به انگلستان مهاجرت کرده بود.

https://p.dw.com/p/A6Gb
هارولد پينتر، برنده جايزه نوبل سال ۲۰۰۵ براى ادبيات
هارولد پينتر، برنده جايزه نوبل سال ۲۰۰۵ براى ادبياتعکس: dpa

هارولد پینتر ۱۷ ساله بود که دبیرستان را به پایان رسانید و سپس در دانشکده ی هنرهای دراماتیک لندن، که یکی از برجسته ترین آموزشگاههای هنرپیشگی ست، به تحصیل پرداخت. اما پس از چند ترم از ادامه ی تحصیل سرباززد و حتا از رفتن به خدمت سربازی نیز، خودداری کرد. ۲۰ ساله بود که به یک گروه نمایشی معروف پیوست که شکسپیر را به آبادی های کرانه های غربی ایرلند برد. ۳ سال پس از آن به انگلستان بازگشت و آنگاه با نام «دیوید بارون» بیشتر در نقش نمایشنامه های شکسپیر ظاهر می گردید.

«هارولد پینتر» هنگامی که ۱۳ ساله بود به نوشتن روی آورد، و در ۱۷ سالگی مجموعه ای از شعرهای خود را منتشر کرد. رمان «کوتوله ها» یش را که تا اندازه ای زندگینامه ی خود اوست تا زمانی دراز ناتمام گذاشته بود که سرانجام آن را در سال ۱۹۹۰ برای نخستین بار انتشار داد. پینتر در یک جشنواره ی دانشجویی در «بریستول» با نمایشنامه ی یک پرده ای خود بنام «اتاق» توجه همگان را بخود جلب کرد. اما معروفیت اش پس از آن نمایشنامه ی سه پرده ای «سریدار» بود که در سال ۱۹۶۰ اجرا گردید.

وی اکنون چه در تئاتر لندن و یا در برادوی در نیویورک چهره ای شناخته شده بود. او در نمایشنامه های خود ترس را که نیروهای مرموز و ناشناخته در زندگی روزمره ی آدمیان پدید می آورند، موضوع اصلی کار خود قرار داد. افزون بر آن به ارتباط و پیوندهای انسانی پرداخت. نمایشنامه ی وی با نام «جشن تولد»، که در سال ۱۹۵۸ اجرا گردید، ترس و تهدید نیروهای سیاه و مرموز درهم آمیختند. و آنگاه در نمایشنامه ی «فریب خورده» زندگی بی پناه ترین مردم روزگار را به روی صحنه آورد.

«هارولد پینتر» اما، پس از موفقیت بزرگش در نمایشنامه ی «آنهایی که به خانه بازمی گردند» در سال ۱۹۶۵ دیگر هیچ کار خلاقی برای تئاتر انجام نداد. پس از آن، اما، با نمایشنامه های «منظره» و نیز «سکوت»، سکوت خود را شکست و مرحله ی تازه ای را در آفرینش هنری با موضوعات نوتری آغاز کرد. وی با نمایشنامه ی «ناکجاآباد» در سال ۱۹۷۵ یکبار دیگر به موضوع «سریدار»، اما در سطحی بالاتر، بازگشت. نمایشنامه ی «مونتن لن گواج» به موضوع یک اقلیت قومی پرداخته است که حق سخن گفتن به زبان مادری شان را از آنها گرفته اند.

«پینتر» زبان را نیز موضوع نمایشنامه ی کوتاه دیگرش بنام «پارتی تایم» قرار داد که در آن کسی که یک خودکامه ی غربی او را پشتیبانی می کند در یک مجلس عیش و نوش به پایکوبی و میخوارگی سرگرم است. در حالیکه در بیرون تهاجم به مردم کشته های زیادی برجای می گذارد. نمایشنامه ی «مون لیت» را، که در سال ۱۹۹۳ در لندن اجرا گردید، «پتر سادک» کارگردان آلمانی در سال ۱۹۹۵ در آلمان به روی صحنه آورد و درهامبورگ نیز نمایشنامه ی «خاکستر به خاکستر» او با برگردان آلمانی اجرا شد که داستان زوجی را بازگو می کند که نمی توانند با یکدیگر سخن بگویند. این نمایشنامه را یکی از بهترین کارهای «پینتر»‌ ارزیابی کرده اند.

«هارولد پینتر» همچنین در سالهای خلاقیت نمایشنامه نویسی بعنوان کارگردان تئاتر و سینما نیز، موفق بود و گاه گاهی نیز خود نقشی را در تئاتر و یا در برابر دوربین بازی می کرد. «پینتر» در میانه ی سالهای دهه ی ۸۰ خود را تا مرحله ی یک نویسنده سیاسی بالا برد. وی در مقاله ها و نیز، در شعرهایش از سیاست اجتماعی خانم «مارگارت تاچر»، نخست وزیر وقت بریتانیا، انتقاد می کرد و پسین تر نیز، علیه جنگ در خلیج فارس و ماموریت ناتو در سیبری برخاست. همچنین به جنگ آمریکا و هم پیمانانش در افغانستان و عراق با دیده ی انتقادی می نگرد. خشم او متوجه آمریکاست که آن را یک جانور نیرومند و بسیار خطرناک می نامد.

«هارولد پینتر»‌ برای دفاع از نویسندگان و گزارشگران دربند و یا تحت پیگرد در سال ۲۰۰۱ مدال «هرمان کستن» را از استان «هسن» و کانون نویسندگان در آلمان دریافت کرد. «پینتر»‌ در ماه مارس همین سال در گفتگویی اعلام کرد که در آینده دیگر هیچ نمایشنامه ای نخواهند نوشت و بجای آن بیشتر به غزل و سیاست می پردازد.