1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

هشتم ماه مارس، روز جهانى زن

۱۳۸۴ اسفند ۱۷, چهارشنبه

امروز هشتم ماه مارس، روز جهانى زن است. حدود صد سال از برگزارى اولين مراسم روز جهانى زن مى گذرد. در ماه مارس ۱۹۱۱ زنان دانمارك، آلمان، اتريش، سويس و امريكا اين روز را گرامى داشتند و ميليون ها زن در اين مراسم شركت كردند. از آن زمان تا كنون، هنوز خواست زنان براى از ميان بردن تبعيض هاى سياسى، اجتماعى، اقتصادى و خانوادگى، بخصوص در كشورهاى فقير جهان از ميان نرفته و زنان اين كشورها براى تحقق آن مى كوشند.

https://p.dw.com/p/A5cr
عکس: AP

روزنامه ى آلمانى Neue Osnabrücker Zeitung با نگاهى خوشبينانه به دستاوردهاى زنان آلمانى در دوران اخير، موقعيت زنان اين كشور را با سال ۱۹۱۱ مقايسه مى كند. سالى كه اولين مراسم براى بزرگداشت زن در بسيارى كشورهاى جهان برگزار شد. و در انتها نيز اعلام مى دارد كه ديگر نيازى به برگزارى چنين روزى نيست. در شماره امروز اين روزنامه از جمله آمده است:

”زنان در سال ۱۹۱۱ مبارزه مى كردند براى شركت در انتخابات و داشتن حق راي. اين در حالى ست كه در سال ۲۰۰۶ ميلادى صدراعظم آلمان يك زن است. زنان در عرصه هاى ديگر زندگى اجتماعي، در بسيارى موارد از مردان سبقت گرفته اند. مثلا شمار زنان دانشجو در آلمان بيش از مردان گشته است و فوتبال زنان آلمان نيز مدت هاست كه قهرمانى جهان را يدك مى كشد. در چنين شرايطى آيا هنوز احتياجى به روز جهانى زن هست يا بايد از ميان رفتن روز جهانى زن را شعار داد؟”

روزنامه ى La Provence كه در شهر مارسى فرانسه به چاپ مى رسد، در شماره امروز خود تفسيرى را به روز جهانى زن اختصاص داده و از جمله مى نويسد:

”بگذاريد در روياى خود آرزو كنيم كه سرانجام روز جهانى زن از ميان برود. نه به خاطر دشمنى با زنان، بلكه به خاطر احترام به همسران، همكاران و روسايى كه مونث‌اند. مراسم روز جهانى زن به نظر مزورانه مى آيد، وقتى بيست و چهار ساعت از تمام سال زنان را مورد تفقد قرار دهيم، تا بعد آنها را در ۳۶۴ روز ديگر ِ سال به دست فراموشى سپاريم. بايد به اين سوال گرهى پاسخ داد كه چه اقداماتى بايد صورت گيرند تا زنان به حق شايسته ى خود در اجتماع برسند. البته در اين راستا بايد سعى كرد تا با تصويب قوانيني، زنان نيز در برابر كار مساوي، حقوقى مساوى مردان دريافت كنند و آنها نيز سرانجام از نظر سياسى با مردان برابر گردند. اما براى تحقق چنين تغييراتي، اگرچه قوانين حقوقى موثرند، اما در مرحله‌ى غايى بايد طرز تفكر انسان ها تغيير يابند.”