همكارى يا تقابل؟
۱۳۸۵ شهریور ۴, شنبهاز ۱۱ سپتامبر بدينسو نداهاى بسيار از سوى محافل معينى در آلمان بلند شد كه مسلمانان ساكن اين كشور، كه يك اقليت كوچك سه ميليونى است، بايد با ”صراحت” تمام از تروريسم و خشونت فاصله گيرند؛ ترور و خشونتى كه بنام دين ايشان صورت مىگيرد. حال اين مسلمانان ساكن آلمان يكبار ديگر تروريسم و خشونت را محكوم كردند، ولى بحق تأكيد دارند كه نبايد ميان آنها و موج اعمال خشونتآميز در سطح جهان رابطه برقرار كرد، بطوريكه هر بار مجبور باشند و از آنان خواسته شود تا با يك تفسير اين اعمال را محكوم كنند.
حال اين ترورها نزديكتر شدهاند، يعنى به آلمان رسيدهاند. و تنها يك تصادف بوده كه مانع از انفجار كپسولهاى گازى شده كه دو جوان لبنانى در قطارهاى منطقهاى برجاى گذارده بودند، كه در غير اينصورت با يك فاجعه مواجه مىبوديم. بيانيهى مشتركى كه انجمنها و نهادهاى اسلامى انتشار دادهاند، حاكى از تأثر عميق و نگرانى آنهاست و مىنويسند كه چنين رويدادهايى خصلت اسلامى ندارند و كل جامعه بايد يكپارچه در برابر آن مقاومت بخرج دهد.
اين مسلمانان سازمانيافته معتقدند كه اين دين اسلام نيست كه مسئلهساز است، بلكه هر مسلمانى بايد سهم خود را در جهت مبارزه با گرايشهاى افراطى، مثلا با موعظهگران نفرت و خشونت در مساجد، ادا كند. آنها بدقت مىدانند كه در مساجد چه مىگذرد و هيچيك از اين سازمانها ابايى ندارد از اينكه در برابر اين عوامفريبان بايستد و آنها را به مقامات قضايى معرفى كند.
اين واژگان آنها صراحت كامل دارند، آنگونه كه از آنان خواسته مىشود. ولى اين پرسش مىماند كه آيا بدينوسيله انتقادگران راضى میشوند؟ شايد نه. زيرا برخى از اينها واقعا معتقدند كه اين دين ”اسلام” است كه براى ”مغربزمين مسيحى” خطرآفرين گشته است و ترورهاى اسلامى تنها مظاهر كوچكى از يك پيكرهى بزرگ است.
ولى ما با اين تصورات نمىتوانيم حركتى به پيش داشته باشيم، نه حركتى براى اكثريت مسيحى و نه براى اقليت مسلمان. و با وجود تمام اين انتقادها، اين نتيجه گرفته مىشود كه بايد با اقليت مسلمان وارد گفتگو شد و اين روند گفتگو بايد تشديد گردد. نمايندگان نهادهاى اسلامى نيز اين را مىخواهند. ولى ايشان تصريح مىكنند كه گفتگو و همپيوندى با جامعه نياز به همكارى و همفكرى هر دو طرف دارد. مسلمانان نمىتوانند بطور يكجانبه مسير همپيوندى و درآميختگى با جامعهى آلمان را هموار سازند. و اين بايد براى انتقادگران روشن باشد كه اين مسئله بر سر ”همپيوندى” است و نه به معناى ”حل شدن” در جامعه و از دست دادن هويت خود.
مسلمانان در آلمان با بيانيهى خود عليه ترور گامى بسيار مهم برداشتند. حال ديگر بايد زبان كسانى كه يك ظن قوى عليه تمامى مسلمانان در ذهن خود مىپرورانند، بسته شده باشد. آنها بايد دست همكارى بسوى اين مسلمانان دراز كنند. نه يك دست دوستى، بلكه در جهت يك همكارى شديدتر، زيرا كه كارهاى بسيار در اين زمينه در پيش است.