1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

هنرمندى محمد على بهبودى در اجراى نمايشنامه آقاى ماوتز در تئاتر شهر بن

۱۳۸۲ بهمن ۲۲, چهارشنبه

راه يافتن به محافل هنرى فرهنگى كشورهاى غربى رستمى مى خواهد و هفت خوانى، كه هر كسى را ياراى پايدارى در اين راه نيست. محمدعلى بهبودى هنرپيشه و كارگردان ايرانى اين راه دراز را پيموده و اكنون در تئاترهاى آلمان مشغول به كار است.

https://p.dw.com/p/A65g

بهبودى خود مى گويد: “بيست و هشت ساله بودم كه به آلمان آمدم. در ايران از ۹ سالگى روى صحنه بودم و در تئاتر آناهيتا زير نظر «اسكويى» كار كرده بودم. اما با همه ى اين حرفها براى ورود به تئاتر موانع بسيارى بر سر راهم بود. نخستين مشكل هنرمندان ايرانى ندانستن زبان و كاربرد واژه ها در زبان كشور ميزبان است.”

بهبودى مى گويد: هنوز مشكل زبان من برطرف نشده، زيرا كه آلمانى زبان مادرى من نيست. بهبودى را در خانه تئاتر Schauspiel شهر بن هفتم فوريه، روى صحنه ديديم. آقاى ماوتز نام نمايشنامه اى است كه همنام بازيگر اصلى تئاتر نيز هست. مردى كه به دنبال لحظات خوشبختى در زندگى خود مى گردد و هرچه جستجو مى كند آن را بازنمى يابد. بهبودى نقش راوى را برعهده دارد كه در واقع سايه ايست از مرگ و در تمام صحنه ها يا وجود او و يا سايه اش را در حركت مى بينيم. سه جوان آلمانى گريم شده در لباس سوسكى كه در زبان آلمانى به آن Kakerlak مى گويند دائما به سراغ ماوتز مى آيند و او را سوال پيچ مى كنند.

ماوتز مردى است وظيفه شناس كه هر روز به موقع بر سر كارش مى رود و باز مى گردد. پدر و مادر با وجود آنكه همه ى وظايف خود را در مورد او انجام داده اند، اما آن مهر و نوازشى را كه يك كودك نيازمند آن است از او دريغ كرده اند. ماوتز خود نيز اين چنين است و با تنها فرزندش رابطه اى چون امير يك ارتش و سرباز زير دستش دارد. سه بار ازدواج نيز لحظات خوشبختى را يادآور نمى شود. نخستين روزى كه ديگر نه كارى دارد و نه برنامه ى موظفى، تصميم مى گيرد سفرى به آسيا بكند. اما در كشورى كه ظاهرا بايد غرق زيبايى و تازگى و جذابيت براى او باشد نيز همان زندگى يكنواخت را باز مى يابد.

مرگ او نيز مرگى يكنواخت و بدون هيچ حس و هيجانى صورت مى گيرد. نمايشنامه بى اختيار آدمى را به ياد جمله معروف De la Croix مى اندازد كه مى گويد: براى خنديدن هيچگاه منتظر خوشبختى نشو، زيرا ممكن است بميرى ولى هرگز نخنديده باشى. چه بسا كه اغلب خوشبختى را در كنار خود داريم و آن را نمى شناسيم و يا قدر آن را نمى دانيم. خانم Sibylle Berg نويسنده و نمايشنامه نويس معروف و سخت مدرن آلمانى، آقاى ماوتز را نوشته و Klaus Weise آن را كارگردانى كرده است.

الهه خوشنام