1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

هيولايى كه خوابهاى جوانيم را آشفت

فيروزه سجودى۱۳۸۴ فروردین ۹, سه‌شنبه

اگه بگيم كنكور و گذر از اين سد بزرگ، مشكل اصلى بسيارى از جوونهاى ايرونيه، حرف پرتى نزديم. اواسط بهار كه ميشه، ارديبهشت كه از راه ميرسه، تاريخ كنكور هم نزديكتر مى‌شه. اونوقته كه ديگه دلهره، خواب رو آشفته مى‌كنه و تصوير هيولاى كنكور، جاى زيباييهاى بهار رو ميگيره و گاهى اين هيولا تا اونجا پيش مياد كه جون بسيارى از جوونها رو ميگيره...

https://p.dw.com/p/A6Su
عکس: Monika Rittershaus

بى‌خوابى،‌ اضطراب، ترس و نگرانى. هيولايى به نام كنكور كه زندگى جوونهاى ايرانى را از سالها قبل از اين امتحان بزرگ آشفته مي‌كنه و حتى به جايى رسيده كه براى بچه‌هاى دبستانى هم موضوع مطرحيه و به شكلها و عناوين ديگه‌اى از جمله المپيادها و مسابقات علمى مختلف سبب بروز اضطراب در كودكان شده. امروزه كمتر خانواده ايرانى پيدا مى‌شه كه مدرك تحصيلى براش از اهميت ويژه برخوردار نباشه.

در سالهاى اخير بخصوص مسئله تقلب در نتايج آزمون سراسرى و فروش سوالات كنكور، از موضوعات مطرح بوده. در همين سالها چه بسيار بودند افرادى كه واقعا صلاحيت ورود به دانشگاهها رو داشتن، از عهده امتحان كنكورشون هم خوب براومدند، ولى بعد از اعلام نتايج شوكه شدند. از جمله ژاله كه خاطره تلخ خودش رو اينجورى تعريف مى‌كنه:

”يك سال بعد از اينكه خوب خيلى تلاش كردم، براى اينكه بتونم كنكورو يه جورى رد كنم، اونسال اولين سالى بود كه مىتونستيم نتايج رو از توى كامپيوتر قبلا ببينيم، قبل از اينكه به روزنامه ها بياد، شب بود، شماره داوطلبيمو زدم، رتبه مو كه ديدم اصلا شوكه شده بودم، چون اصلا انتظار چنين رتبه‌اى رو نداشتم. بخاطر همين خيلى شب بدى بود. اونروز بدترين شب زندگى من بود شايد. بخاطر اينكه اصلا انتظارشو نداشتم، هنوزم كه هنوزه، هر وقت به اون روز فكر مىكنم، يه جورى تموم بدنم ميلرزه. “

با وجود اينكه انواع و اقسام مراكز آموزش عالى و دانشگاههاى غير دولتى در ايران شكل گرفته، اما بر اساس آمار، دانشگاههاى ايران حداكثر گنجايش پذيرش ۱۰ درصد شركت كنندگان در آزمون رو دارن و هرساله ۹۰ درصد از شركت كنندگان كه آمال و آرزوهاشون ورود به دانشگاهه، از ادامه راه بازمى مونند و يا سالها لقب پشت كنكورى رو دنبال مى كشند.

مسئله ديگه‌اى كه بايد توجه كرد اينه كه اكثرا، علايق شخصى در انتخاب رشته ناديده گرفته مىشه، چون توجه به علايق، شانس محدود قبولى در آزمون رو محدودتر مى‌كنه. آمار نشون ميده كه ۲ درصد از قبول شدگان دانشگاهها، از ادامه تحصيل انصراف مى‌دن. آنهم دقيقا به همين علت كه به رشته تحصيليشون علاقه‌اى ندارن، خيليهاى ديگه هم فقط براى اينكه مدركى داشته باشن به تحصيلشون ادامه مىدن.

كنكور، حالا شده صنعتى كه هر سال ميليونها تومن هزينه و ساعتها كار تحقيقاتي و علمى رو به خودش اختصاص مى ده. يكى از استاداى دانشگاه در اين مورد مى‌گه:

”به نظرم مياد با اين هزينه خيلى زيادى كه صرف اين به اصطلاح صنعت مى شه، اصلا مى‌شه هرسال يك دانشگاه جديد در ايران درست كرد. قطعا بايد راه حل تازه و متفاوتى براى ورود به دانشگاهها اتخاذ بشه، براى اينكه حوونها رو در يك سنى كه بايد با نشاط، شادابى و علاقه، حتى آموزش علم و تحصيلات هم بايد همراه با نشاط و شادى و علاقه باشه، با استرس و تنش و نگرانى و اضطراب روبرو مى‌كنه و اين بى ترديد اثرات زيانبارى هم به تحصيلات عالى در دانشگاهها ميذاره، هم ضربه‌هاى سنگينى به خونواده‌ها ميزنه “

اكثر جوونها با شكست در كنكور، همه درها رو بسته ميبينند. احساس ناتوانى، ياس و شكست به بحرانهاى روحى و غريزى سنين جوونى اضافه شده و منجر به تنشهاى روحى و پرخاشگرى مى شه. البته بسيارى از خانواده‌ها هم، عدم قبولى فرزندشون در كنكور رو موجب سرشكستگى مىدونن و فرزند ناموفق در كنكور را سرزنش مى كننن و گاهى مجموع اين مشكلات سبب بروز حوادثى مى‌شه كه جبران ناپذيره. همونطر كه در صفحه حوادث بسيارى از روزنامه‌ها ديده مىشه، چه بسيارند جوونهايى كه به دليل اضطراب ناشى از كنكور و فشار خانواده‌ها براى قبولى در اين آزمون اقدام به خودكشى مىكنن.

اما آيا به دليل ترس از اين هيولا بايد واقعا چنين بهايى رو پرداخت؟