وجود فقر در ميان كودكان آلمانى
۱۳۸۴ شهریور ۳۰, چهارشنبهكاهش جمعيت جز مشكلاتى است كه در آلمان مطرح است و يكى از دلايل آن اين مىتواند باشد كه زنان و مردان بيشتر از اينكه بفكر تشكيل خانواده باشند به ارتقا موقعيت كارى و اجتماعى خود اهميت مىدهند.
در آلمان به ازاى هر كودك ۴/۴ بزرگسال وجود دارد و اين حاكى از اين واقعيت است كه تعداد كودكان در آلمان روزبهروز كاهش مىيابد.
Rudi Tarneden رودى تارندن، سخنگوى سازمان كمك به كودكان متعلق به سازمان ملل متحد، يونيسف، در اين رابطه مىگويد: ”در آلمان شرايط به گونهاى است كه كودكان براى بقاى زندگى خود مجبور به مبارزه نيستند و از نظر تغذيه و امكانات آموزشى و تفريحى كمبودى ندارند ولى همچنان با نوعى فقر در بين كودكان مواجه هستيم۰ منظور از اين فقر آن نوعى نيست كه در كشورهاى فقير دنيا وجود دارد بلكه فقرى نسبى است.“
سازمان حمايت از كودكان آلمان نيز با تأييد اين واقعيت عنوان مىكند كه تقريبا ۲ ميليون كودك در خانوادههايى كمدرآمد و با سطح متوسطى از زندگى وجود دارند. اين كودكان البته گرسنه نمىمانند، ولى از ساير امكانات رفاهى زندگى نيز محروم هستند. بطور مثال بدليل مشكلات مالى نمىتوانند در گردشهاى مدرسه شركت كنند و يا در باشگاه ورزشى عضو شوند. همچنين در حالى كه همكلاسان آنها براى تفريح بيرون مىروند آنها مجبور هستند در خانه بمانند. اين مشكلات حتى برروى يادگيرى كودكان نيز تاثير منفى گذاشته تا جايى كه بنابر گزارش يونيسف ساليانه ۸۰،۰۰۰ نوجوان به دليل داشتن خانوادههايى با فقر اجتماعى، ترك تحصيل مىكنند.
تارندن درمورد مشكلات مدارس آلمان مىگويد: ”مشكل اصلى سيستم آموزشى در آلمان اين است كه مدارس بجاى پشتيبانى از كودكان، آنان را دستچين مىكند. براى كودكانى كه خانوادههاى آنها سواد و يا وقت كافى براى رسيدگى به فرزندان خود را ندارند، نشان دادن و استفاده از استعدادها و توانايىهايشان كارى بس مشكل است.“
براى كودكان خارجى علاوه بر درآمد اندك خانواده موانع و مشكلات ديگرى نيز وجود دارد كه از آن جمله مىتوان مشكلات يادگيرى زبان، نامطمئن و ناپايدار بودن شرايط زندگى و نيز دشوارى همسازى و مطابقت با محيطى جديد با فرهنگى بيگانه را نام برد. اين نوجوانان حتى اگر تحصيلات خود را به پايان رسانده و موفق به دريافت ديپلم شوند، بدليل داشتن اقامت موقت، براى ادامه تحصيل دچار مشكلاتى خواهند بود.
مشكل بيكارى و كم بودن فرصتهاى شغلى، كه در آلمان جزو مسائل روز است، بر روى كودكان نيز تأثير زيادى دارد. علىرغم اينكه والدين سعى مىكنند به طرقى فرزند خود را از دغدغههاى روزمره دور نگه دارند، ولى كودكان مشكل بيكارى والدين را به اشكال گوناگون احساس مىكنند و قادر به درك موقعيت خانواده خود و اينكه در سطح پايينى از اجتماع قرار دارند، هستند.
در جايى كه ديگر والدين تمامى خواستههاى فرزند خود را برآورده مىكنند اين كودكان بايد سعى كنند با مشكلات مالى والدين به نحوى كنار بيايند.
در آلمان ۳۰٪ كودكان تنها فرزند خانواده هستند كه اين هميشه نكتهاى مثبت نيست زيرا بنا بر گفته تارندن اين بدان معناست كه از آنجا كه فرزند ديگرى وجود ندارد تمامى خواستهها و آرزوهاى والدين براى موفق شدن فرزندانشان بر روى يك فرزند متمركز مىشود.
به منظور بهتر كردن موقعيت كودكان در آلمان بايد اقدامات بيشترى انجام شود كه بطور مثال مىتوان تاسيس مراكز جوانان در شهرهاى كوچك را نام برد. براى اينكه بتوان كودكان را بهتر درك كرد لازم است ابتدا آنان را جدى گرفت، نه به عنوان يك اقليت و نه فقط در روز جهانى كودك.