1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

وضعيت خطرناك خبرنگاران انتقادگر زير سلطه نظام هاى ديكتاتورى

۱۳۸۳ اردیبهشت ۱۳, یکشنبه

آزادى مطبوعات و بطور كلى آزادى انسان ها ارزشى والاتر از اينهاست كه آنها را بتوان تنها به سياستمداران واگذار كرد. روز دوشنبه، سوم ماه مه، روز جهانى آزادى مطبوعات است. روزى كه به ما نقض حقوق تبادل آزاد اطلاعات در بسيارى كشورها را يادآور شده و نسبت به آن هشدار مى دهد. تفسير زير به قلم «ميودراگ سوريچ»، سردبير ارشد هيئت هاى تحريريه دويچه وله / صداى آلمان نگاشته شده.

https://p.dw.com/p/A647
نقشه كشورهاى خودكامه ضدآزادى مطبوعات
نقشه كشورهاى خودكامه ضدآزادى مطبوعاتعکس: AP

در جهان ما خبرنگاران انتقادگر تحت سلطه نظام هاى ديكتاتورى و خودكامه در شرايط بسيار خطرناكى بسر مى برند. آنان در معرض پيگرد قرار مى گيرند، بازجويى و زندانى مى شوند و حتى به قتل مى رسند. “خطا”ى آنها چيست؟ آنها از سياستمداران و رهبران اقتصادى فاسد گزارش مى دهند. تحقيق مى كنند كه چگونه نظاميان مردم غيرنظامى را سركوب مى كنند. آنها موعظه گران اسلامى را مورد مواخذه و حمله قرار مى دهند كه مردم را به ابراز نفرت و پيگرد دگرانديشان فرامى خوانند. آنها با افشاگرى هاى خود نشان مى دهند كه چگونه جنايت پيشگان سازمان يافته جوامع را از درون نابود مى كنند.

سازمان هاى حقوق بشر به مناسبت روز جهانى آزادى مطبوعات آمار غم انگيزى را ارائه مى دهند: تنها در اولين چهار ماه سال جارى ميلادى ۱۳ خبرنگار به هنگام فعاليت خبرنگارى خود جان خود را از دست داده اند، صدها نفر دستگير و تهديد شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. حاكمان خودكامه همچون گذشته حق دفاع منصفانه خبرنگاران در بند را از ايشان دريغ مى دارند. چه مى خواهد در روسيه باشد يا در كشورهاى مشترك المنافع، در اغلب كشورهاى آفريقايى باشد و يا در جهان عرب، در ايران، در اندونزى و يا در چين: در تمام اين كشورها خبرنگارانى كه خود را نه حافظ منافع قدرتمداران، بلكه پاسدار شهروندان خود مى دانند، در شرايط بسيار خطرناكى بسر مى برند.

آنجا كه حكام تمامت خواه مى خواهند دهان مطبوعات داخلى خود را ببندند، استدلال شان به يكديگر شبيه مى شود. براى نمونه نهادهاى رياست جمهورى در ازبكستان، چين و تونس در استدلال خود مى گويند: البته ما مخالفتى با دمكراسى و مطبوعات مستقل نداريم، فقط انسان هاى كشور ما براى هضم آزادى به آن درجه از بلوغ نرسيده اند. اگر انسان ها را به حال خود رها كنيم، آنگاه ناآرامى و هرج و مرج ايجاد خواهند شد. آنها بنابراين استدلال مى كنند، كشورهاى غربى بايد خرسند باشند از اينكه يك حزبى مانند حزب كمونيست چين سكان قدرت را در چين در دست دارد و عامل ثبات است. ولى بايد گفت، رژيم هاى تمامت خواه در واقع تنها به فكر آن هستند كه مبادا قدرت را از دست بدهند. آنها مردم كشورشان را صغير نگاه مى دارند تا خود بتوانند حكومت كنند.

بر اساس آخرين گزارش هاى سازمان هاى حقوق بشر مانند «خبرنگاران بدون مرز»، «ديده بان حقوق بشر» و يا «عفو بين الملل»، همچون گذشته، دو سوم ساكنان كره زمين در كشورهايى زندگى مى كنند كه آزادى بيان و قلم در آنجا محدود است و متأسفانه نشانه اى از بهبود اوضاع مشاهده نمى شود.

پس از پايان جنگ سرد بسيارى اميدوار بودند كه خبرنگاران در كشورهاى مشترك المنافع و جمهورى هاى سابق شوروى نقش بيشترى داشته باشند تا بعنوان همكار و همدست يك رئيس جمهور قرار گيرند. در اين ميان اين اميد ديگر وجود ندارد. در روسيه فرستنده اى كه ولاديمير پوتين، رئيس جمهورى كشور را بطور مستقيم و غيرمستقيم مورد تمجيد قرار ندهد، وجود نخواهد داشت. گزارشگرى دربارى در شبكه هاى تلويزيونى اول و دوم و سوم در روسيه ديگر امرى عادى شده. و ديگر حاكمان خودكامه كشورهاى مشترك المنافع اين شيوه روسيه را الگوى خود قرار داده اند، در كيف، مينسك و يا عشق آباد.

حال چه بايد كرد؟ سازمان هاى حقوق بشر بايد نقض آزادى مطبوعات را افشا كنند و بدين گونه بر رژيم هاى ديكتاتورى فشار آورند. در عين حال بايد اذعان داشت كه اغلب كشورهاى غربى نيز با دولت هاى نيمه تمامت خواه وارد سازش مى شوند، حال به دلايل امنيتى و يا بر پايه منافع اقتصادى خويش. و يك نمونه غم انگيز آن مناسبات ميان آلمان و روسيه و يا آلمان و چين است.

ولى آزادى مطبوعات و بطور كلى آزادى انسان ها ارزشى والاتر از اينهاست كه آنها را بتوان تنها به سياستمداران واگذار كرد.