1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ویکتوریا طهماسبی /واهمه بیجا از فمینیسم

شیرین جزایری۱۳۸۳ اسفند ۳۰, یکشنبه

«من هميشه اين را مطرح می کنم که اتفاقا آقايان اگر واقعا بدانند فمينيسم چيست خود آنها از زنها بيشتر فمينيست می شوند. برای اينکه اين تقسيم برابر و اين رابطه ی برابر، هم به نفع خانمها هست و هم بسياری از قيودی که روی دست و پای خود آقايان را نيز بسته است، برمیدارد.» گفتگویی با خانم ویکتوریا طهماسبی، استاد جامعه شناسی جنسیت و فلسفه سیاسی در دانشگاه یورک شهر تورنتو در کانادا:

https://p.dw.com/p/A6OJ
عکس: DW

کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل متحد امسال در پیام خود به مناسبت روز جهانی زن، خواستار توجه به بهبود وضعیت زنان و برابری حقوقی آنان در کشورهای مختلف جهان شد. برگزاری مراسم گوناگون در این روز دوباره این مسئله را مطرح کرد که آیا خواست برابری حقوقی زنان در اجتماع و در خانواه، فقط کمکی در جهت بهبود وضعیت زنان است و یا کل اجتماع، اعم از مردان و یا زنان، از این برابری حقوقی سود می جویند و اصولا چرا درباره فمینیست ها، به عنوان مدافعان این تساوی حقوقی نگرش منفی در جامعه وجود دارد، تا حدی که حتی برخی از زنان فعالان در این زمینه، از فمینیست خواندن خود وحشت دارند.

خانم طهماسبی درباره مسئله اصلی در فمینیسم می گوید:

« مسئله ی اصلی فمينيست را ما بايد برگردیم بجای تعريف کردن مسئله ی فمينيست، مسئله ی اصلی فمينيست را ببينيم چه بوده و چی هست. و آنهم اين است که مسئله ی اصلی اين جنبش در واقع حق انتخاب برای زن و دستيابی به حقوق برابر است. يعنی اين دو محور اساسی است که تقريبا همه ی فمينيست ها از هر نوع گرايش يا طبقه و يا نژاد همه روی اين مسئله توافق دارند که زنها در طول تاريخ از حق انتخاب محروم بوده اند و حقوق برابر در مقابل مردها نداشته اند. اين دو اصل ساده را اگر بخواهيم نگاه کنيم، می بينيم که بنابراين مسئله ی جدايی خواهی، برتری طلبی و غيره اينها مسايل فمينيسم نيست و کاملا جنبه ی مثبت دارد. بخاطر اينکه يک مسئله ای را که شايد اينجا باید مطرح کنم، اين است که فمينيسم می تواند هم حرکت اجتماعی باشد و هم حرکت سياسی و يا هم حرکت فرهنگی و در واقع همه ی اينها را شامل می شود.»

واژه فمینیست گاهی در مورد زنانی بکار رفته که برتری طلب و جدایی خواه و یا مرد ستیزند و گاه کسانی که خواهان برابری حقوق زنانند. خانم طهماسبی در این باره معتقد است:

«يکی از مسايلی که ممکن است آقايان يا کسانی که برچسب جدايی طلبی و برتری طلبی به فمينيسم می زنند اين است که مسئله ی تقسيم قدرت است. واقعيت اين است که وقتی ما می گوييم دستيابی به حقوق برابر اين در خلا که گفته نمی شود. اين بدين معناست که نه تنها فرهنگ مردانه بايد عوض بشود، اين است که يکسری از حقوقی که تقسيم قدرت بايد بصورت برابر انجام بشود و اين به اين معناست که آقايان بايد يک مقداری حقوقشان را تفويض کنند به خانمها. بحثی در اين نيست. ولی چيزی که زنان فمينيست مطرح می کنند که اين تفويض قدرت در واقع به نفع خود آقايان نيز است. من هميشه اين را مطرح می کنم که اتفاقا آقايان اگر واقع بدانند فمينيست چيست خود آنها از زنها بيشتر فمينيست می شوند. برای اينکه اين تقسيم برابر و اين رابطه ی برابر هم به نفع خانمها هست و هم بسياری از قيودی که روی دست و پای خود آقايان را نيز بسته است، برمیدارد. اين است که درست است مردها يک طرف دعوا هستند و اصلا اين را نمی توان انکار کرد. ولی يکطرف دعوا بودن به اين معنا نيست که زنها می خواهند غلبه کنند بر مردها يا اينکه می خواهند جدايی طلبی کنند.»

درباره این مسئله که آيا می توان گفت، مردهايی هم می توانند باشند که خود را فمينيست می خوانند خانم ویکتوریا طهماسبی می گوید:

«اصلا شکی در آن نيست. مردهايی اصلا هستند، نه اينکه می توانند باشند. مردهايی هستند و ميليونها مرد در جهان وجود دارد که از خود خانمها بسيار فمينيست تر هستند. زنهايی نيز وجود دارند که از خود آقايان بسيار مردسالارانه ترند. بنابراين اين تقسيم مسئله ی فمينيسم می رود ورای اين قضيه زن و مرد بودن بنوعی. بنابراين می بينيم که خيلی از آقايان هستند که اتفاقا از بنيانگذاران خود فمينيسم بوده اند و هنوز هم فعالند و خيلی از آقايان در اين مسئله شرکت دارند با خانمها. روی مسايل بسيار جزيی در خانواده،‌ مثلا تقسيم کار مساوی در خانه، بطور مثال، يا بزرگ کردن مشترک بچه توسط پدر و مادر اين تنها به نفع زن نيست. يعنی مردها از بزرگ کردن بچه و شراکت در امر خانه تجربيات بسياری را کسب می کنند که فرهنگ مردسالارانه تا بحال به آنها اجازه نداده است تجربه بکنند. اين است که وقتی که مردها به عمق خواست های فمينيست پی می برند اتفاقا خودشان داوطلبانه به اين جنبش می پيوندند و اين تفکر را پشتيبانی می کنند. ولی متاسفانه در نظامها و ايدئولوژی ها و فرهنگهايی که عميقا مردسالارانه است، بخصوص در فرهنگهای سنتی، مرد ها متاسفانه مقاومت‌ می کنند آقايان بخشی شان،‌ مقاومت می کنند که واقعا بدانند فمينيسم چه می گويد و خواسته هايش چيست.»

در این باره که چه عاملی باعث ترس از روی آوردن به این جنبش و فعالیت در راه برابری حقوق زنان، تحت عنوان فمینیست است، خانم طهماسبی می گوید:

«مسلما ساده ترين راه تقليل دادن اين جنبش به يکسری شعارهای انتزاعی است، مثل جدايی طلبی، برتری طلبی، تنفر از مرد. در صورتی که بهيچوجه اين طور نيست. و همين است که بسياری از خانمها، من اين اواخر می بينيم، بسيار خانمهای مترقی و در جنبش زنان فعال، ولی اولين موضوعی که مطرح می کنند اين است که ما فمينيست نيستيم. مثل اينکه فمينيسم فرضا اتهامی ست که اينها بايد خودشان را از آن بری بکنند.»