يافتن راه حل براى مشكلى بنام افغانستان
۱۳۸۴ مهر ۷, پنجشنبهماموريت ارتش آلمان در افغانستان در واقعيت امر دو چهره دارد. از يكسو ما شاهد تصاوير سربازان آلمانى هستيم كه بر نحوه اجراى نخستين انتخابات مجلس در افغانستان پس از ۳۶ سال نظارت دارند. همان سربازانى كه به هنگام گشت شاهد كودكانىاند كه با دست تكان دادن به پيشوازشان مىآيند. و از دگر سو نميبايست از ياد برد كه ظرف سه سال و شش ماه گذشته، ۱۷ سرباز آلمانى در اين ماموريت جان باختهاند. اين در حالى است كه در بسيارى از نقاط افغانستان اثرى از سربازان پاسدار صلح سازمان ملل به چشم نمىخورد. چرا كه ماموريت در اين گونه مناطق با خطر مرگ همراهست.
حال نيروهاى وابسته به ناتو كه عملا فرماندهى نيروهاى بينالمللى را برعهده دارند با احتياط فراوان به اين مناطق نزديك مىشوند. براستى كه مىتوان گفت، روند استقرار صلح و آرامش در افغانستان، روندى بس دشوار و پر دردسر است. اوضاع حاكم بر افغانستان براستى اوضاعى ناروشن و تيره است و دشمنان صلح در اين كشور پر شمارند: نيروهاى وابسته به طالبان، جنگجويان مسلح و رييسان باندهاى قاچاق مواد مخدر. و بديهى است كه اين دشمنان حضور سربازان بينالمللى در افغانستان را هيچ خوش ندارند و گواه آن حملات مكررى است كه به نيروهاى پاسدار صلح صورت مىگيرد.
از آن گذشته، در كنار نيروهاى پاسدار صلح سازمان ملل، حدود ۲۰ هزار سرباز آمريكايى در افغانستان حضور دارند كه در مناطق ناآرام با نيروهاى طالبان در ستيزند. شمار محدودى از سربازان آلمانى نيز در چنين پيكارهايى شركت دارند و اين چيزى است كه وزارت دفاع آلمان پيرامون آن سكوت پيشه كرده است. در واقع امر ماموريت سربازان آلمانى در افغانستان ماموريتى دو گانه است. يكى تلاش پيرامون كمك به بازسازى سياسى و اقتصادى افغانستان و از آن جمله نظارت بر انتخابات، و ديگرى ماموريت مربوط به مبارزه با تروريسم در افغانستان كه قرار است در ماه نوامبر تمديد گردد. اما اوضاع حاكم بر افغانستان حكايت از آن دارد كه وظايف و مسووليتهاى ارتش آلمان در افغانستان نه تنها كاهش نخواهد يافت بل كه حتى فزونى نيز خواهد گرفت.
بر اساس ماموريت جديد ارتش آلمان در افغانستان، شمار سربازان آلمانى حاضر در افغانستان ۷۵۰ نفر افزايش خواهد يافت و آلمان فرماندهى واحدهاى ناتو در شمال افغانستان را نيز برعهده خواهد گرفت. ولى هيچ يك از اين اقدامات به معناى تامين و تضمين قطعى صلح در افغانستان نيست.
در شمال افغانستان ما با كشت وسيع مواد مخدر روبرو هستيم و حضور سربازان آلمانى نيز قادر نيست تغييرى در آن بدهد. بديهى است كه حضور سربازان بينالمللى پاسدار صلح كمك بزرگى به ايجاد ثبات و امنيت در افغانستان بوده است، اما ماموريت اين سربازان حلال همه مشكلات نتواند بود. اكنون كه مردم افغانستان صاحب يك رييس جمهور و مجلس شدهاند، ميبايست يك برنامه زمانى دقيق عرضه نمود. برنامهاى كه بتواند صلح را در كشور مستقر كند و از حيث اقتصادى چنان تحولى را بنياد نهد كه افغانستان بتواند بدون توليد ترياك به حيات خود ادامه دهد. در غير اين صورت، نيروهاى پاسدار صلح ميتوانند بيست سال ديگر نيز در افغانستان بمانند، بىآنكه مشكلى از مشكلات مردم افغانستان، آنگونه كه بايد و شايد، حل شود.