يكصد و سىامين سالگرد تولد جك لندن، نويسنده صاحبنام آمريكايى
۱۳۸۴ دی ۲۲, پنجشنبهدر همین روزگار در کارخانهای با شرایط بسیار سخت کار میکرد و شبها نیز، در آموزشگاهی به درس خواندن میپرداخت. اما در این تحصیل شبانه نیز، بخاطر فشار کار روزانه هیچ توفیقی نیافت. جک، پشت به خانواده کرد و با قطار به گوشه و کنار ایالت متحده آمریکا سفر کرد.
هنگامى که سرانجام به سانفرانسیسکو بازگشت با کوشش زیاد توانست دیپلم دبیرستان را دریافت دارد و سپس در دانشگاه برکلی ثبت نام کند. همزمان با تحصیل در یک کارگاه لباسشویی کار میکرد و شبها با یک ماشین تحریر که به وام گرفته بود نخستین داستانهای خود را نوشت، اما هیچکدام از این داستانها را نتوانست بفروشد. در این میان گزارش رسیده بود که در آلاسکا طلا یافت شده است و جک لندن نیز، راهی شمال شد.
در آنجا هیچ کوشش جدی برای یافتن طلا نکرد، اما در همین شبهای دراز و سرد زمستان به داستانهایی که «جویندگان طلا» بازگو میکردند گوش فرا می داد و براساس آنها داستانهایی را طرح ریزی می کرد که باید در دهههای آینده تاثیر ناباورانه بر روی ادبیات ایالات متحده آمریکا بگذارند. پس از بازگشت از آلاسکا بیشتر از سر ناچاری و انباشته از سرخوردگی باز نوشتن داستانهای کوتاه را آغاز کرد. اینبار، خریداری برای داستانهایش پیدا شد. جک لندن میان سالهای ۱۸۹۹ تا ۱۹۱۶ بیش از پنجاه کتاب، صدها داستان کوتاه و مقالههای زیادی نوشت.
هنگامیکه ۲۹ سال از زندگیاش میگذشت با انتشار داستان «آوای وحش» یک شخصیت شناختهشدهی جهانی بشمار میرفت. در پی آوای وحش، «گرگ دریا» را منتشر کرد و سپس کارهای ادبی و ژورنالیستی دیگری از او منتشر شدند. جک لندن در سال ۱۹۰۷ با کشتی تفریحیاش از اقیانوس آرام گذشت. سفری که نخست قرار بود ۷ سال به درازا بکشد، پس از دو سال پایان یافت. او بیمار و فرسوده به زادگاهش بازگشت.
پس از آن بیشترین نیروی خود را در ساخت و گسترش مزرعه نمونهی خود صرف میکرد. در آن خانهای ساخت که آنرا «خانهی گرگ» مینامید و همچنان نیز، با کشتی تفریحی به گردش در دریا می پرداخت و هر روز نیز به اندازهی هزار واژه چیز مینوشت. خانهی گرگ یکشب پیش از اسبابکشی به آن آتش گرفت و سوخت. جک لندن در روز ۲۲ نوامبر ۱۹۱۶، هنگام خوردن شام، دچار حالت تهوع سختی شد و اندکی پس از آن بعلت مسمومیت اوره مرگ او را در کام کشید.