1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

يكصد و پنجاهمين سالگرد تولد زيگموند فرويد، پدر علم روانكاوى

۱۳۸۵ اردیبهشت ۱۵, جمعه

زيگموند فرويد پدر دانش روانكاوی اگر زنده می‌بود، در روز ششم ماه مه سال جارى ميلادى صد و پنجاه ساله می‌شد. اكنون كه ۱۵۰ سال از تولد بانی روانكاوی می‌گذرد، با وجود انتشار كتاب‌های بيشمار در باره‌ی زندگی فرويد، ناگفته‌های زندگی خصوصی او هنوز بسيارند. اين در حالی است كه فرويد برای شكافتن و آشكار ساختن ذهن و روان انسان، در نخستين رده، خود و پيشينه‌ی خود را مورد تجزيه و تحليل قرار داد.

https://p.dw.com/p/A6V5
عکس: picture-alliance/ dpa

اگر كارل ماركس با برجسته كردن زيرساخت‌های اقتصادی، ساختار اجتماعی جامعه را روشن كرد، فرويد لايه‌های پنهان ذهن بشر را پيش چشمان همگان قرار داد. اگر روشنگران و روشنفكران دوره‌های گوناگون، انسان بيدار و خودآگاه را می‌جستند و ترسيم می‌كردند، فرويد مهمترين اثر خود را در باره‌ی خواب و ذهن ناخودآگاه انسان نوشت. و شگفتا كه تازه‌ترين دستآوردهای دانش كاوش و شناخت مغز، اين اصل فرويد را تأييد می‌كنند كه انسان لزوماً پيرو و تسليم عقل و منطق نيست، بلكه عقل و منطق او را چه بسا انگيزه‌های ناخودآگاه تعيين می‌كنند.

برجسته‌ترين اثر فرويد، كتاب تعبير خواب اوست كه پس از پنج سال كار پيوسته و خستگی‌ناپذير، در سال ۱۹۰۰ انتشار داده است. اين كتاب نخستين اثر در رشته‌ی روانكاوی به شمار می‌آيد. فرويد در اين اثر به روشنی بيان و ثابت می‌كند كه خواب، بر پايه‌ی آنچه بر اثر رخدادهای گذشته در ذهن فرد منعكس می‌شود، پديد می‌آيد. او همچنين بر اين باور است كه هر خوابی ريشه در خواسته‌های پنهان هر فرد دارد.

هرچند بايد وين را ميهن فرويد به شمار آورد، ولی او در اصل در روز ششم ماه مه‌ی ۱۸۵۶ در شهركی به نام فرايبرگ در موراويا كه امروزه جزو جمهوری چك است، به دنيا آمد. چهار ساله بود كه پدر و مادرش به وين آمدند و از آن پس او ۷۸ سال از عمر خود را در اين شهر سپری كرد.

پس از الحاق اتريش به آلمان توسط نازيها، فرويد به همراه خانواده و خويشان نزديكش به لندن مهاجرت كرد. همه‌ی آگاهان اتفاق نظر دارند كه تنها شهرت جهانی او باعث شد كه اين دانشمند بزرگ از چنگال نازيها رهايی يابد. اما ديری نپاييد كه بيماری سرطان او را رفته رفته از پای درآورد. پس از ۵۳ سال كار پيوسته در رشته‌ی روانكاوی و درمان اعصاب، فرويد در روز ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹، يعنی يك سال پس از مهاجرتش از اتريش، درگذشت.

كمتر شاخه‌ای از دانش نظری را می‌توان سراغ گرفت كه فرويد به آن از دريچه‌ی روان و روانكاوى، نگاهی نيفكنده باشد. كشف‌ها و كارهای اين دانشمند بزرگ همانند همه‌ی كارهای علمی ديگر، بدور از خطا و اشتباه نبود. اگرچه شناسايی و شناساندن تمايل جنسی به عنوان نيروی توانمند انگيزاننده‌ی انسان، ككشف و كار بزرگ و تعيين كننده‌ای بود، اما عمده كردن اين پديده و قلمداد كردن آن به عنوان تنها نيروی تحرك و بازدارنده‌ی انسان، فرويد را گاه در تحليل‌هايش يكبعدی ساخت.

Uwe Henrik Peters فرويدشناس و روانكاو مشهور آلمانی می‌گويد: «دانش روانكاوی و روانشناسی هنوز روش‌های تحليلی و نتيجه گيري‌هايش را با اندكی تغيير از فرويد می‌گيرد اما امروزه ديگر هيچكس مانند او عقده‌ی اديپ را عمده نمی‌كند و همه‌ی پسران جهان را عاشقان مادران و متنفر از پدرانشان نمی‌داند. در اين مورد بايد به ياد داشت كه فرويد، فرزند زمان خود بود. زمانه‌ای كه در آن ميل جنسی و سخن گفتن از آن، كفر و ارتداد شمرده می‌شد.»

نكته‌ی برجسته‌ی ديگر در رابطه با نوپردازی‌‌های فرويد اين است كه او رابطه‌ی رئيس و مرئوسی ميان پزشك و بيمار را از ميان برد. او مرزهای ميان تندرستی و بيماری را مخدوش می‌ديد و بر اين باور بود كه هر روانكاوی می‌تواند در عين حال، مشكلات روانی داشته باشد. فرويد درمان روان از طريق سخن گفتن بيپيرايه و بدون هيچگونه محدوديت را بهترين داروی روانكاوان می‌دانست و امروزه نيز پيشنهاد او به قدرت خود باقی است.

كاهش اهميت آغازين سخن‌درمانی به هيچ رو به معنای كاسته شدن ارزش و اهميت كاشف آن نيست. فرويد اين درمان را تنها گونه‌ای از درمان‌های گوناگون بيماران روانی می‌دانست و دريچه‌ای برای آشكار ساختن ضمير ناخودآگاه بشر می‌ديد. او همچنين می‌خواست از راه روانكاوى، روشی برای خودشناسی بشر ارائه دهد كه او را از اشتباه‌های فردی و حتی اجتماعی برهاند. در عين حال فرويد به سازه‌های اجتماعی و تأثير آنها در شكلگيری ذهن فرد، بی توجه نبود و تحقيقات ارزنده‌ای در زمينه‌های مردمشناسی و فرهنگشناسی و علوم اجتماعی ديگر انجام داد و منتشر كرد.

از پديده‌های جالب و پربار زندگی و فرهنگ انسان امروزي، كه مستقيماً از روانكاوی و به نتيجه از فرويد اثرپذير بوده است، سينما، فيلم و تلويزيون است. روانكاوی و صنعت سينما تقريباً همزمان به وجود آمدن و رشد كردند اما فرويد در آغاز با سينما هيچگونه آشتی نداشت. او حتی پيشنهاد ساموئل گولدوين را در سال ۱۹۲۵ رد كرد. اين فيلمساز می‌خواست با مشاورت فرويد داستان عشقی كلئوپاترا را به نمايش گذارد و برای اين كار به فرويد ۱۰۰ هزار دلار حق الزحمه بپردازد.

تا سال‌ها پس از آن، فيلم‌هايی كه به درون ذهن بشر توجهی داشتند، بدون مشاورت با روانكاوان ساخته می‌شدند اما رفته رفته خود فرويد هم به تصوير، نگاه و سرانجام فيلم، علاقه مند شد و امروزه می‌بينيم كه روانكاوی و فيلم، دو پديده‌ی جداييناپذير از يكديگرند.

در پايان اشاره‌ای به ترجمه و تشريح آثار فرويد به فارسی داشته باشيم. نخستين كسانی كه فرويد را به جامعه‌ی ايرنی معرفی كردند، بنيانگذاران جنبش چپ در زمان رضاشاه بودند. هرچند آنها ديدگاه‌های فرويد را به منظور نفی آن طرح می‌كردند ولی دكتر تقی ارانی برای اولين بار از تعبير خواب او و آثار برجسته‌ی ديگرش در نشريات نوشت و سخن گفت. طبيعی است چون پدر دانش روانكاوی تمايل جنسی را بی هيچ سانسوری مطرح و تشريح كرده، در جامعه‌ی سنتگرای ما تا مدت‌ها خود و آثارش يك پديده‌ی كاملاً تخصصی و دانشگاهی ماند.

آثار ارزنده‌ای از فرويد، تا پيش از انقلاب توسط دانشگاه تهران منتشر شده بودند اما تا كنون مجموعه آثار اين دانشمند برجسته به زبان فارسی چاپ نشده است. در شماره‌ی ۳۱ دفترهای نسل قلم كه توسط انتشارات كهكشان در تهران درآمده، فهرستی از آثار انتشار يافته‌ی فرويد به فارسی گردآوری شده است. اين مجموعه در اصل ترجمه‌ی مقالاتی است كه در دائرة المعارف ادبيات جهان درباره‌ی شخصيت‌های برجسته‌ی ادبی و علمي، تدوين گرديده و منتشر شده اند. افزون بر اين محمد مبشري، از روانشناسان و پزشكان برجسته‌ی ايرانی كه در آلمان تحصيل كرده است، چند اثر از فرويد را به فارسی گردانده، تشريح كرده و انتشار داده است.

اسكندر آبادى