پاكستان: مسلمانان و اقليت هندو
۱۳۸۵ اسفند ۲۱, دوشنبه�ان مهاجرت كردند، اما حدود دو درصد جمعيت اين كشور را هنوز هندوها تشكيل مىدهند. اين اقليت مذهبى در پاكستان شرايط ناگوارى دارد.
هندوها نمايندهاى در مجلس اين كشور ندارند تا پشتيبان منافع شان باشد. آنها خود را تحت ستم مىدانند و خواستار بهتر شدن شرايط اجتماعى و حقوقى خود در اين كشور مسلمان هستند.
مراسم دعا در يك معبد هندو. مراسمى بسيار عادى و معمولى در هند، اما اين معبد، نه در هند كه در شهر بندرى كراچى قرار دارد. مومنان بسيارى به آنجا آمدهاند و پوجارى يا روحانى هندو در جلوى سالن ايستاده و مشغول دعا به درگاههانومان (Hanuman) يكى از مهم ترين خدايان هندوست.
پوجارى رامنات، روحانى ارشد اين معبد، از اين كه در مراسم دعاى او اين همه مومن شركت كردهاند بر خود مىبالد: ”در مراسم معبد ما فقط هندوها شركت نمىكنند. مسيحيان و مسلمانان هم حضور دارند. همه به اين مكان مقدس آمدند تا در مراسم دعا براى هانومان شركت كنند. در ِ معبد ما به روى همهى هندوها، از هر كاستى كه باشند، باز است. اينجا از ورود هيچكس جلوگيرى نمىشود.”
اين در شرايطى ست كه بسيارند معابدى كه كاستهاى پائينى هندو را نجس مىدانند و اعضاى اين طبقات ِ پائين اجتماع را به محل عبادت خود راه نمىدهند و ورود مسلمانان را نيز به اين معابد ممنوع مىكنند. در معبد ِ پوجارى رامنات يك مسلمان حضور دارد كه همهى دعاها را از حفظ مىخواند و در مراسم به طور فعال شركت مىكند. حاجى مصدق مدتهاست كه در خدمت معبد هندوهاست. او در برنامه ريزىها كمك مىكند و تقريبا همه روزه در مراسم دعا حضور مىيابد. دليل حاجى مصدق ِ مسلمان براى شركت در اين مراسم بسيار ساده و قابل فهم است: ”هر كسى براى خداى خودش دعا مىكنه. حالا اين كه چه جورى بايد خدا را دعا كرد، با هم فرق مىكند. ما به كسى كه به درگاهش دعا مىكنيم ، خدا مىگوئيم، هندوها مىگويند: باگوان. اين، تنها فرق ِ ميان مسلمانان و هندوهاست. بعلاوه هر دو مذهب مخالف خشونت اند.”
البته چنين نمونههايى اگرچه يافت مىشوند، اما فراوان نيستند. در اين كشور، اديان غيرمسلمان به شدت تحت فشار قرار دارند. اين در حالى ست كه در زمان استقلال پاكستان در سال ۱۹۴۷ آزادى مذاهب بيشتر از امروز بود. اين آزادىها اما بخصوص در دوران ژنرال ضياءالحق، يعنى سالهاى ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۸ ميلادى به شدت محدود شدند. ضياءالحق، ذولفقار على بوتو، رئيس جمهور قانونى كشور را بركنار كرد، دستور بازداشتاش را صادر نمود و دستور داد تا او را به دار بياويزند. او كشور را به سرعت به سوى اسلامى شدن ِ افراطى سوق داد. او شرع اسلام را بر پاكستان حاكم كرد، با استبداد و خودكامگى تمام حكومت كرد و دستور داد تا كليهى احزاب را منحل كنند. در دوران حكومت او بود كه مبارزه با هندوها، مسيحيان و فرقههاى اسلامى طرفدار اصلاحات ، مثل احمديه، ادج گرفت. با پايان دوران زمامدارى ضياءالحق، به رغم شيوههاى دمكرات منشانهى بى نظير بوتو و نواز شريف و قولهاى سياست مداران ديگر ، شرايط زندگى اقليتهاى مذهبى در پاكستان تغييرى نيافت. پرويز مشرف، رئيس جمهور كنونى پاكستان نيز، تا كنون قولهاى فراوانى براى بهبود شرايط اقليتها داده، اما او هم در اين امر موفقيتى كسب نكرده است.
خانم اسما جهانگير ، يكى از حقوق دانان برجستهى پاكستان و از فعالان حقوق بشر در اين كشور ، كه آوازه اش به مرزهاى خارج از پاكستان هم رسيده، دليل نقض حقوق اقليتها در پاكستان را اين گونه توضيح مىدهد: ”نبود دولت مدنى و همچنين نبود ِ قوانين منصفانه در كشور، از عمده دليلهاى اين مشكلات هستند. در سيستم حقوقى ما هرج و مرج حاكمه ... البته اين در حاليه كه افراط گراهاى مذهبى از حقوق فراوونى برخوردارند و خوب مىدونن كه صحبت سياستمدارها در اسلام آباد رو نبايد زياد جدى گرفت. به همين جهت هم با خيال راحت به اذيت و آزار غيرمسلمونا ادامه مىدن.”
در سال ۱۹۴۷ به هنگام جدايى هند و پاكستان از هم، تقريبا تمام شهروندان ِ هندو و سيك، خاك پاكستان را ترك كردند. فقط در ايالت سند در پاكستان، حدود يك سوم هندوها باقى ماندند، كه در حال حاضر جمعيت شان در پاكستان حدود دو درصد كل جمعيت اين كشور است. بعضى از اعضاى اين اقليت مذهبى پيشرفتهاى اجتماعى فراوانى كردهاند و در پاكستان مورد قبول هستند. ديپاك پِِروانى، يكى از اين افراد است كه طراح مد است و به خانوادهاى متمول و سنتى تعلق دارد. ديپاك پروانى از عشق به پاكستان مىگويد: ”اصلا مهم نيست كه در خارج از كشور، درمورد پاكستان چى گفته مىشه. برا من پاكستان كشور سنتىاى نيست. من به عنوان يه هندى، در اين كشور ِ مسلمون به دنيا اومدم و اين مسئله هيچ تاثيرى در پيشرفت من نداشته. شرايط من درست مثل شرايط مسلموناى توى هنده. من فقط يه چيز رو مىدونم و اون هم اينه كه در هيچ كشور ديگهاى غير از پاكستان نمىتونم زندگى كنم.”
البته ديپاك پروانى به اقشار بالاى اجتماع تعلق دارد و مورد احترام است. در ميان هندويان ِ اقشار متوسط و پائين اما شرايط زندگى در پاكستان بسيار دشوار است. بسيارى از آنها از تضييقات مختلف گلايه مىكنند. مشكلات آنها آن قدر زياد و بخصوص آنقدر در سراسر كشور رايج است كه ديگر براى شان عادى شده. بسيارى از آنها حتا جرات اعتراض به اين شرايط نابسامان را هم ندارند و از عواقب آن از طرف افراط گرايان مسلمان مىترسند.
خانم اسما جهانگير، حقوق دان برجستهى پاكستانى ريشهى مشكلات را در قوانين اين كشور جستجو مىكند و گروههاى افراط گراى مسلمان: ” اينجا يه اقليت مسلمون شبه نظامى وجود داره و كار اعضاى اين اقليت تخريب، كتك زدن و كشتن غيرخودىهاست.”
اين در حالى ست كه بسيارند پاكستانىهايى كه اعضاى فاميل، خويشاوندان، آشنايان و دوستانشان در هند زندگى مىكنند. در طرف ديگر مرز، مرزى كه كيشِن لاخواني، يك تاجر پاكستانى اميدوار است روزى برچيده شود: ”من اميدوارم روزى رو ببينم كه آدما بتونن مثل كشورهاى عضو اتحاديهى اروپا، بدون داشتن ويزا به هند، پاكستان و بنگلادش برن. ما همه جا خويشاوندايى داريم و مىخوايم بدون اوراق شناسايى بتونيم به ديدن اونا بريم. من فقط مىتونم آرزو كنم كه چنين روزى رو تا قبل از مرگم ببينم.”
اميد، اميد به روزى كه اين آرزو برآورده شود و انسان يار انسان باشد، بدون احتساب تعلقات مذهبى، نژادى و قومى.