1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پانزدهمين كنفرانس بنياد پژوهش هاى زنان ايران

مهيندخت مصباح۱۳۸۳ تیر ۱۶, سه‌شنبه

پانزدهمين كنفرانس بنياد پژوهش هاى زنان ايران در فاصله روزهاى دوم تا چهارم ژوئيه در شهر برلين برگزار شد. اساسنامه بنياد تصريح ميكند كه بنياد سازمانى است غير انتفاعى كه به هيچ گروه و سازمان سياسى مذهبى وابستگى ندارد و پهنه اى است براى دربرگيرى فعاليت هاى گوناگون زنان ايرانى و ايجاد شبكه ارتباظى گسترده بين زنان ايرانى در سراسر جهان.

https://p.dw.com/p/A6PZ
عکس: AP

خانم گلناز امين سرپرست بنياد در پيام خود به مناسبت برگزارى كنفرانس در شهر برلين نوشته بود: آلمان كشورى است كه بخش شايان توجهى از كوشش هاى فكرى و فرهنگى ايرانيان برون مرز در آن صورت ميگيرد و بيشترين و پرسابقه دار ترين فعالان جنبش زنان در آن زندگى ميكنند. چه بسا به همين دليل كنفرانس بنياد در آستانه پانزده سالگى و بلوغ اش در آلمان برگزار ميشود.

موضوع محورى كنفرانس پانزدهم كه روز جمعه دوم ماه ژوئيه در ساعت ۱۵ در محل خانه فرهنگهاى جهانى برلين آغاز به كار كرد، بررسى نقش اجتماعى جنسيت در روند مدرنيته در ايران بود. خانم ميهن روستا از اعضا كميته محلى اجرايى در پيام افتتاحيه خود يادآور شد كه اين موضوع برآيند ۳۸ مورد پيشنهادى به مسئولان بنياد است و اظهار اميدوارى كرد كه بحث ها به جمعبندى چگونگى شكل گرفتن ستم جنسى و مناسبات مردسالارانه در ايران كمك كنند. خانم روستا كه در پيام خود از جمله مصداق هاى مبارزه زنان ايرانى با فشار هاى جنسيتى را پايكوبى آنها در مراسم چهارشنبه سورى امسال و برداشتن روسرى هايشان برشمرده بود در پاسخ به اين پرسش كه آيا واقعا اين نمونه ها را ميتوان جنبشى اجتماعى تلقى كرد، گفت:

“ بديهى است كه يك جنبش در عرصه هاى مختلف بايست مورد بررسى قرار گيرد ولى چون تم اصلى ما مسئله جنسيت بود و مسئله تجدد در ايران، در نتيجه ما آن بخشى از جنبش را مورد نظر قرار داديم كه به تم ما ميخورد.”

نخستين سخنران خانم كريستينا تورمر استاد دانشگاه علوم تربيتى برلين بود كه بنيانگزار كانون تحقيقات علوم اجتماعى و تجربى براى زنان و مركز حمايت از زنان آسيب ديده در شهر برلين است. او كوشيد تا نقش خود زنان را در چرخه عملكرد فرهنگ مرد سالار نشان دهد و مسئوليت آنان را در اين روند بازگو كند.

رسم سالانه كنفرانس گزينش يك زن برجسته و فعال است. خانم دكتر هما ناطق پژوهشگر و تاريخدان واستاد بازنشسته دانشگاه سوربن فرانسه شخصيتى بود كه امسال مورد قدردانى واقع ميشد. ناطق پژوهشگر كه خواننده يك مقاله ۹ صفحه اى را به ۶۸ منبع ارجاع ميدهد، سخنان خود را با مطايبه و به طرزى صميمانه آغاز كرد:

“ شرمنده ام. يكبار مرا دعوت كردند اما گرفتارى پيش آمد نتوانستم بيايم. ميخواستند از من فيلم تهيه كنند. آن هم ۲۵ دقيقه. گفتم بابا ما آرتيست فيلم ها كه نيستيم. يك سكته هم كرده ايم و همه لب و لوچه مان كج شده. اين را فراموش كنيد. بگذاريد كسانى كه از من سوالى دارند، گله اى دارند، بيايند به من بگويند. بهر حال من نميخواهم سخنرانى كنم. تنها براى انبساط خاطر شما دو يا سه رباعى مى خوانم از زنان در ادوار گوناگون اسلامى.»

با اين مقدمه خانم ناطق بدين پرداخت كه مبارزه زنان ايرانى غير طبقاتى و فرهنگى است و چون اينگونه است در جهت گردآوردن و همايش زنان است نه در جهت لايه بندى و جدايى. خانم ناطق به تفاوت هاى بارز عرصه هاى اجتماعى مسائل زنان در جوامع مختلف اشاره كرد و گفت:

“دوستان با خود صادق باشيد، كجا مسئله ى زن ايرانى با زن فرنگى يكى است كه مسئله اش با ماده قانونى حل مى شود. در فرانسه آمدند و لايحه اى دادند، يك تظاهرات زنانه برپا نشد. چرا نشد؟ براى اينكه قانون مشكل را حل مى كند. آنجاجدايى دين از دولت وجود دارد. هركس به دين خود به اعتقاد خودش باقى ست اما مسائل اجتماعى و دولتى با قانون سر و كار دارند. در حالى كه سرگذشت ما در گرو سوره ى بقره قرآن است.”

آقاى كريستف بالايى استاد ايرانشناسى رشته شرق شناسى در دانشگاه سوربن از جمله حاضران جلسه بود كه سخنانى به فارسى شيوا در مورد خانم ناطق بيان كرد و در عين حال در پاسخ به اين پرسش كه با توجه به مطالعاتش چه برداشتى از موقعيت زنان ايرانى دارد گفت:

“به نظر من جنبش زنان ايرانى در خارج اهميت فوق العاده اى دارد. به نوعى آشتى كردن جامعه ى ايرانيان درون مرزى و برون مرزى ست. بين آنهايى است كه در كشور مانده اند و آنهايى كه از كشور خارج شده اند. اين آشتى بين مردم و به خصوص زنان در راه است. به نظر من زنان ايرانى نقش بزرگى ايفا مى كنند. چون دل و جرئتى دارند كه مردان نمى توانند داشته باشند و موضع گيرى مردان ايرانى به نظر من خودبخود محافظه كارانه است در صورتى كه موضع گيرى زنان ايرانى آزادانه تر انجام مى گيرد.”

سخنرانى هاى روز اول و دوم كنفرانس به جز دو مورد كه به زبان آلمانى توسط خانم تورمر و انگليسى توسط خانم ژانت باور ايراد شدند، همگى به زبان فارسى بودند. گفتنى است كه از جمله پيشنهاد هايى كه روز آخر به هيات اجرايى و مسئولان كنفرانس و بنياد ارائه شد، يكى هم بين المللى كردن همايش و نيز ارائه سخنرانى ها به زبانهاى مختلف بود تا منجر به جذب شركت كنندگان ديگر با زبان ها و مليت هاى مختلف شود.

ميتوان گفت بيش از نود درصد شركت كنندگان كنفرانس زنان بودند كه سن غالب آنها ميان ۳۵ تا ۵۵ سال به نظر ميرسيد.شمار آقايان كه بيشتر درسنين ميانى عمر بودند، بسياراندك و انگشت شمار بود. ميانگين سنى ۴۵ چه بسا يادآور اين باشد كه پيگيران جنبش زنان در خارج از كشور بيشتر از نسل جوانان و دانشجويان آغاز انقلاب اند.

ويژگى بارز اين كنفرانس بالا بودن سطح سخنرانى ها بود كه پايه هاى تحقيقاتى و مطالعاتى ارزنده اى داشتند. از جمله ميتوان سخنرانى هاى خانم ژانت باور ازآمريكا در زمينه هايى چون بدفهمى تئورى هاى فمينسيتى غربى از تجدد خواهى ايرانيان و مناسبات جنسيتى آنها، و سخنرانى خانم سوسن رخش از نروژ را تحت عنوان زنان و جنبش متاثر از نزاع بين مدرنيسم و مذهب برشمرد. خانم باور تاكيد كرد كه ايران در خاورميانه موقعيتى بسيار مهم دارد و از آنجا كه به درست يا غلط يكى از كانون هاى مهم بيناد گرايى نيز محسوب ميشود، بايد به طور جدى روى موقعيت زنان آن و مسئله مدرنيسم در آنجا مطالعه كرد.

و اما مهمترين بخش كنفرانس را پس از سخنرانى ها، ميزگرد نسل دوم تشكيل ميداد. در اين ميز گرد شش دخترجوان زير سى سال كه دو تن از آنها از ايران آمده بودند شركت داشتند. پيش از آغاز ميزگرد يكى از شركت كنندگان كه ۲۳ ساله بود با اعتراض به بحث هاى صرفا نظرى ميان نسل اول مهاجران گفت:

“من فكر مى كنم اين كه مى گويند جامعه زنان ايرانى در خارج از كشور پيشرفت كرده است، اصلا درست نيست. زيرا ۵۰۰ نفر اينجا وجود دارند، ولى فقط ۱۰ جوان بين آنها است. با وجودى كه ما جوانان آينده ى اينها هستيم، ولى اينها هنوز هم كه هنوزاست با همديگر دعوا مى كنند و اصلا فكر نمى كنند كه بچه هايشان همان مشكلاتى كه آنها داشته اند، با وجودى كه در جامعه آزادى هستند دارند. به جاى اينكه راه حلى پيدا كنند يا با بچه هايشان ديالوگ داشته باشند، هنوز هم دعواهاى ۲۵ سال پيش را ادامه مى دهند. هنوز هم بچه هايى هستند در آلمان كه مادر و پدرهايشان برايشان شوهر پيدا مى كنند و هنوز هم دخترانى هستند كه اجازه ندارند شب خانه دوستشان بخوابند چرا كه او برادر دارد.به خاطر اينكه دوستشان برادرى دارد . اين مسايل اصلا اينجا مهم نيست. مهم اين است كه ۲۵ سال پيش جنبش چپ بوده يا چپ نبوده است.”

رها مهندس فارغ التحصيل دانشگاه صنعتى شريف كه مترجم، نويسنده و فعال در زمينه حفظ محيط زيست است از ايران آمده بود و در سخنان خود گفت زيربناى تربيتى خانواده هاى ايرانى در مورد دخترانشان، مطيع بارآوردن آنها براى انجام وظيفه دختر خوب مادر خوب است و حاكميت نيز اين روش را در عرصه آموزشى و اجتماعى با جديت تعقيب ميكند. او گفت در حالى كه اين همه روى آمار بالاى رشد آموزش در ميان زنان ايرانى تكيه ميشود، در مورد مشاغل ارزنده و برازنده براى همين زنان تحصيلكرده سخن گفته نميشود و اين بخاطر آنست كه الگوهاى يك زن خوب و موفق هنوز الگوى مادر و همسر شايسته است. او از كمبود عشق و محدوديت هاى بسيار جوانان و دختران ايرانى در جامعه ياد كرد و گفت روزگار غريبى است نازنين. عشق را در پستوى
خانه نهان بايد كرد....

نارين دختر ۲۳ ساله ديگرى كه او هم از ايران آمده بود محور حرفهاى خود را مسائل جنسى در ميان جوانان قرار داده بود. او گفت آشنايى جوانان ايرانى با مسائل جنسى از طريق فيلم هاى پورنو و نه از طريق مناسبات واقعى و هنجار است. او افزود خوشى هاى بسيار ساده و معمول مثل سفر، مشروب و سيگار و پارتى براى دختران جوان ايرانى اغلب با احساس گناه نزد خانواده و ترس از لو رفتن و اذيت شدن توسط ماموران دولتى است.

نازنين كه در آلمان بزرگ شده و به ايران سفر ميكند در باره مناسبات آزاد جنسى دختران جوان در ايران و تظاهر به نداشتن آن بخاطر رعايت حال خانواده يا فرهنگ اجتماعى، به فيلمى كه شب اول در سالن به نمايش درآمد اشاره كرد و از ديده هايش در ايران گفت.

“ در ايران دخترها همه كار مى كنند، بدون اينكه پدر يا مادرشان اطلاع داشته باشند. ولى مادر يا پدر حتما مى دانند، چون نمى تواند آدم تا اين حد كور باشد. دخترى كه ساعتها بيرون است و وقتى برمى گردد و آنها مى پرسند كجا بودى؟ و اودر پاسخ مى گويد: در كافه اى نشسته بودم و با دوستانم كافه گلاسه خوردم. چنين چيزى وجود ندارد.يك دختر ۲۳ ساله كه بيرون مى رود، طبيعى است كه با دوست پسرش قرار بگذارد و حتا رابطه ى جنسى داشته باشد ولى والدينش نمى خواهند اين را ببينند. براى اينكه بعد بايد بگويند ايواى خاك برسرم. دخترم رابطه ى جنسى داشت.”

بايد گفت فيلم زهره و منوچهر ساخته خانم ميترا فراهانى كه به مسئله روابط جنسى و اهميت پرده بكارت در فرهنگ و سنت ايران مى پرداخت، نقطه ثقل همه برنامه ها ظرف سه روز برگزارى همايش بود.اين فيلم پيش از اين در ماه فوريه براى بار نخست در فستيوال سينمايى برليناله نمايش داده شده بود.