1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پايتخت فرهنگى اروپا و شهر وايمار

شيرين جزايرى۱۳۸۳ فروردین ۲۰, پنجشنبه

عنوان پايتخت فرهنگى اروپا نامى است كه براى نخستين بار در سال ۱۹۸۵ به همت وزير سابق فرهنگ كشور يونان خانم ملينا مركورى بكار گرفته شد. هدف اين انتخاب اين است كه غنى و چند جانبگى فرهنگ اروپايى و نقاط اشتراك آن با فرهنگ هاى ديگر جهان نشان داده شود. اين عاملى است كه به درك بيشتر شهروندان اروپايى از يكديگر و همينطور از ديگر مردم جهان كمك مى كند. امسال شهر ليل در شمال فرانسه به همراه شهر گناو در ايتاليا مشتركا عنوان پاي

https://p.dw.com/p/A68A
مجسمه گوته و شيلر در شهر وايمار
مجسمه گوته و شيلر در شهر وايمارعکس: DW

�خت فرهنگى اروپا را دارا مى باشند.

اين پروژه شامل تعداد بى شمارى برنامه رقص، موسيقى، تئاتر، فيلم، سخنرانى، برگزارى نمايشگاه ها و غيره در اين دو شهر است. با اين برنامه ها سعى مى شود تصويرى ازاروپاى جديد به جهانيان داده شود. اروپايى كه با درهاى باز به همه فرهنگ هاى ديگر برخورد مى كند.

در سال ۲۰۱۰ نوبت كشور آلمان است كه اين عنوان را براى يكى از شهرهاى خود دريافت كند. شهر هاى زيادى از جمله برانشوايگ، برمن، كلن، آوسبورگ و غيره تا كنون كانديد عنوان پايتخت فرهنگى اروپا شده اند.

شهر گرس واقع در كشور اتريش در سال گذشته اين عنوان را دارا بود. توجه بين المللى به اين مسئله و در پى آن سفر بسيارى از توريست ها به اين شهر از پيامدهاى اين انتخاب بودند.

علاقه مندى به دريافت عنوان پايتخت فرهنگى اروپا از اينجا مشخص مى شود كه هر ساله شهرهاى زيادى خود را كانديد اين انتخاب مى كنند. اين شهرها مى بايست نشان دهند كه وارثان و نمايندگان واقعى گوشه اى از فرهنگ غنى اروپايى هستند تا به اين وسيله بازديدكنندگان بيشترى را به سمت خود بكشانند.

اين امرگذشته از تعلق گرفتن بودجه اضافى از طرف كشور مربوطه براى اين شهر و بوجود آمدن امكانات فرهنگى جديد از نظر اقتصادى نيز براى شهر انتخاب شده به عنوان پايتخت فرهنگى اروپا از اهميت خاص برخوردار است. حضور هزاران توريست جديد و اقامت آنها در هتل ها و مهمان خانه هاى اين شهر، صرف پول در رستوران ها، خريد سوغاتى، پرداخت ورودى براى برنامه هاى مختلف فرهنگى عرضه شده از حداقل امكانات جديد بوجود آمده براى اين شهر است.

احترام و شناخت تاريخ تمدن و فرهنگ پايتخت فرهنگى اروپا از طرف مردم ديگر شهر ها مى تواند علاوه بر سودمندى اقتصادى كه دليل عمده خرسندى ساكنان آنجا است، موجبى براى افتخار معنوى اهالى آنجا نيز باشد.

شهر وايمار واقع در ايالت تورينگن در بخش شرقى آلمان در سال ۱۹۹۹ عنوان پايتخت فرهنگى اروپا را دا را بود. اين شهر با سابقه تاريخى بسيار طولانى و به ويژه در دو سده اخير شاهد وقوع حوادث فرهنگى بسيارى بوده و جاى خاصى را در تاريخ فرهنگ كشور آلمان براى خود باز كرده است.


شهر وايمار با جمعيت امروزى نزديك به ۶۲۰۰۰ نفرى محلى است كه بعد از انقلاب سال ۱۹۱۸، اولين قانون اساسى آزادانه آلمان در سال ۱۹۱۹ توسط مجلس ملى اين كشور در آنجا به تصويب رسيد. جمهورى تازه تأسيس شده به نام جمهورى وايمار، فقط چهارده سال به طول انجاميد و در سال ۱۹۳۳ توسط حكومت ديكتاتورى ناسيونال سوسياليست ها به پايان رسيد. در اين زمان رژيم نازى ها تمام احزاب سياسى موجود را ممنوع اعلام كرد. و نهال آزادى كاشته شده به خشكى گراييد. اين جمهورى اولين حكومت دموكراتيك بعد از جنگ جهانى اول در آلمان محسوب مى شود. مقبره نويسندگان اين قانون اساسى هنوز در اين شهر موجود است.

آقاى روسبيلد مربى امور تربيتى در باره اينكه چرا او شهر وايمار را براى بازديد شاگردان خود در نظر مى گيرد مى گويد:

«من به عنوان معلم با شاگردهايم بارها در وايمار بوده ام. زيرا اين شهر براى اين نوع بازديدها كاملا مناسب است. براى آموزندگان ادبيات كلاسيك آلمان ديدار از اين شهر ضرورى است. آنها مى توانند از محل زندگى و كار بسيارى از اديبان آلمانى ديدن كنند و درباره زندگى و مباحثات آن زمان اين شخصيت هاى ادبى به گفتگو بنشينند. آنها مى توانند در اين محل با ادبيات كلاسيك آلمان آشنا شوند.

تناقضى كه در اماكن بجا مانده به عنوان يادگارهاى تاريخى در اين شهر به چشم مى خورد بيانگر واقعى تاريخ پر تلاطم اين ايالت است، از يكطرف محل تصويب اولين قانون اساسى آزادانه كشور آلمان و بنيان گذارى جمهورى وايمار در آنجا و از طرف ديگر وجود اردوگاه كار اجبارى بوخن والد در اترس برگ در نزديكى اين شهر كه محل شكنجه و اعدام تعداد بيشمارى از مخالفان رژيم ديكتاتورى ناسيونال سوسياليست ها در آن زمان به شمار مى رود.

آقاى روسبيلد در باره وضعيت وايمار در زمان آلمان دموكراتيك مى گويد:
«در آلمان دموكراتيك به تاريخ و ارثيه معنوى كلاسيك آلمانى اهميت خاصى داده مى شد. اين كشور خود را مدعى و نگهدارنده اين ارثيه معنوى مى دانست ولى در آنجا و در آن زمان وايمار بيشتر شبيه به يك موزه نگهدارى مى شد و به خصوصيت اروپايى اين شهر توجه لازم مبذول نمى گرديد.»

در اين شهر سابقه آثار تاريخى موجود را كه بخشى از تاريخ فرهنگى آلمان و اروپا را تشكيل مى دهند مى توان با پاى پياده دنبال كرد.
وايمار در آن زمان مركز تلاقى بسيارى از نويسندگان و اديبان و هنرمندان و شاعران آلمانى و خارج از آلمان بود. از جمله آنان مى توان از گوته، شيلر، باخ، نيچه، ريلكه، فرانس ليست، ژرمن دو ستائل نويسنده زن فرانسوى، آدم ميكى يويچ نويسنده لهستانى، پوشكين شاعر روسى و غيره نام برد.

در اين شهر است كه يوهان سباستين باخ آهنگساز معروف آلمانى از سال ۱۷۰۸ تا ۱۷۱۷ زندگى كرد و دو تن از فرزندان او فريدهمن و فيليپ امانوئل كه هر دو آهنگساز بودند نيز در اين شهر متولد گرديدند.

بيشتر بازديد كنندگان اين شهر به دنبال نام گوته هستند. گوته به عنوان نابغه ادبى، شاعر و نويسنده و اديب آلمانى از سال ۱۷۹۲ تا زمان مرگش در سال ۱۸۳۳ در اين شهر زيست. اثر معروف او فاوست در آنجا به رشته تحرير در آمد. سالانه حدود ۲۰۰۰۰۰ نفر از خانه او ديدن مى كنند. در موزه ملى گوته كه در كنار اين خانه واقع است با كمك بنياد كلاسيك وايمار، محل جمع آورى آثار هنرى است.

شيلر شاعر و نويسنده و درام نويس معروف آلمانى بزرگ آلمانى نيزچند سال در اين شهر زندگى كرد. ويلهلم تل اثر معروف او هنوز هم در آنجا به روى صحنه مى رود.
او به همراه دوستش گوته شهر وايمار را به مركزى براى تبادل ادبى و فرهنگى تبديل كرد. آنها سبك ادبى كلاسيك را پايه گذارى كردند.

ده سال بعد از مرگ گوته فرانس ليست آهنگساز و پيانيست معروف مجارى نيز براى زندگى به اين شهر آمد و علاقمندان به موسيقى را بدور خود جمع كرد.

تعدادى از معماران و نقاشان معروف آن زمان مانند پاول كلى، كاندينسكى و فاينيگر وغيره گروه هنرى باوهاوس را در سال ۱۹۱۹ در اين شهر بنيان نهادند. اين گروه در نقاشى و معمارى سبك جديدى را پايه گذارى كرد.
كتابخانه بزرگ قديمى اين شهر با ساختمان معمارى روكوكو مركزى براى ادبيات، هنر و معمارى است.

به اين ترتيب شهر وايمار به عنوان مركز مهم ادبى و هنرى جاى خود را در تاريخ اروپا باز كرد.
اين شهر امروزه سعى مى كند با برگزارى نمايشگاه ها و اجراى فستيوال هاى تئاترى و سخنرانى ها و كنسرت ها و دعوت از هنرمندان و دانشمندان قدمت تاريخى و فرهنگى اين شهر را زنده نگه دارد. اين امر از زمان ۱۹۹۹ كه اين شهر به عنوان پايتخت فرهنگى اروپا معرفى شده، افزايش يافته است.

آقاى روسبيلد در جواب اين سوال كه چرا وايمار امروزه مهم است مى گويد:
«من فكر مى كنم كه وايمار از جهات مختلفى اهميت دارد. اين موضوع را من سعى مى كنم براى شاگردانم كاملا مشخص كنم. ما با شهرى سر و كار داريم كه به ما نمايى از تاريخ و فرهنگ آلمان را ارائه مى كند، درباره جمهورى وايمار، درباره رايش سوم، درباره آلمان دموكراتيك و همينطور اتحاد دو آلمان و غيره. اين شهر محل تلاقى بسيارى از هنرمندان و اديبان حتى خارج از مرزهاى آلمان بوده و هست.
بسيارى از هنرمندان و نويسندگان و دانشمندان و فيلسوفان براى شركت در كنگره هاى مختلف و سمينارها به اين شهر دعوت مى گردند. بعلاوه وايمار جاى مهمى را در اروپاى امروزى دارد. زيرا در زمانى كه اروپا در مرزهاى شرقى خود وسعت مى يابد، اين شهر محلى است براى تلاقى فرهنگ شرق و غرب اروپا .»