1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پایان انتخابات روسیه: پیروزی پوتین • تفسیر

۱۳۸۶ آذر ۱۲, دوشنبه

با پیروزی اخیر پوتین از دید خود و اکثریت مردم روسیه حقانیت قانونی لازم را برای ایفای نقشی راهبردی در این سیاست کشور خواهد داشت. در این مورد سایرین تنها می‌توانند نقش ناظر بیرونی را داشته باشند. تفسیری از کرنلیا رابیتس

https://p.dw.com/p/CWFU

این بار بر خلاف سال ۲۰۰۳ بود. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، موفق شد با افزایش آرا تأییدیه‌ی مورد نظر خود را برای حفظ قدرت، از مردم روسیه دریافت کند. پیروزی چشمگیر روز یکشنبه، ۲ نوامبر سال ۲۰۰۷، برای او چندان غافلگیر کننده نبود. همه‌پرسی‌های پیش از انتخابات کسب بیش از ۶۰ درصد آرا‎ء را به نفع پوتین پیش‌بینی کرده بودند. به این ترتیب در آینده، پوتین از دید خود و اکثریت مردم روسیه حقانیت قانونی لازم را برای ایفای نقشی راهبردی در این سیاست این کشور خواهد داشت. در این مورد سایرین تنها می‌توانند نقش ناظر بیرونی را داشته باشند. تفسیری از کرنلیا رابیتس (Cornelia Rabitz)، همکار دویچه‌وله در بخش روسی.

بوریس گریسلوف (Boris Grislow)، رئیس حزب طرفدار پوتین، "روسیه‌ی متحد"، می‌گوید: «این انتخابات نوعی نظرخواهی برای پشتیبانی از سیاست پوتین بوده است» و می‌افزاید که او «رهبر ملی ماست و سیاست وی ادامه خواهد یافت.» مقامات کرملین نیز این انتخابات را یک همه‌پرسی به نفع رئیس دولت ارزیابی کرده بودند. به نظر کارشناسان ممکن است پوتین از این اکثریت برای تغییر مفاد مربوط به ریاست جمهوری در قانون اساسی روسیه استفاده کند. در این صورت احتمال دارد قدرت ریاست جمهوری به پست دیگری منتقل شود تا پوتین بتواند نفوذ خود را در بافت قدرت حفظ کند. او پیش از انتخابات نیز گفته بود که یک پیروزی چشمگیر به او نوعی نمایندگی اخلاقی برای ایفای نقشی راهبردی در حکومت خواهد داد.

در روسیه‌ی تحت سلطه‌ی پوتین که سیاست در آن تبدیل به نمایشی پرآب و تاب شده است، باید بیش از هر چیز به پشت صحنه‌ی رخدادها دقت کرد. در انتخابات دوما پارلمان‌گرایی نمایشی بیش نیست‌؛ زیرا احزاب نزدیک به کرملین اکثریتی بیش از دو سوم را در اختیار دارند و کمونیست‌‌ها در این میان تنها حزب اپوزیسیون هستند.

بدون شک بازنده‌ی اصلی این انتخابات نمایشی، دموکراسی، نهادهای دموکراتیک و پارلمان هستند که تبدیل به بازیچه‌ای در دست مقامات کرملین شده‌اند تا آینده‌ی سیاسی پوتین تضمین شود.

اپوزیسیون روسیه نیز به عنوان بازنده‌ی انتخابات به حاشیه رانده می‌شود. البته این جناح سیاسی با وجود ازهم گسیختگی سعی خواهد کرد، برخلاف گرایش غالب اجتماع به حزب دولت، با کسب نیروی تازه و اعتماد مردم فعالیت‌های خود را گسترش دهد.

پوتین بدون شک خود را برنده‌ی این میدان می‌داند، اما وجود تخلف‌ها و تقلب‌‌های انتخاباتی، بی‌عدالتی و دروغ در رقابت‌ها کاملاً روشن بود. مسأ‎له‌ی دیگر آن است که آیا افرادی که در انتخابات در پی ثبات و رفاه هستند و از هرج و مرج و فروپاشی در هراس‌اند، به مقصود خود خواهند رسید.

در نهایت آیا طرحی کلی برای حفظ قدرت پوتین وجود دارد؟ او پس از ترک پست ریاست جمهوری در چه ابعادی صحنه‌ی سیاست روسیه را زیر تأثیر قرار خواهد داد‌؟ پرسش‌هایی از این دست هنوز پاسخ نهایی خود را نیافته‌اند. در روسیه ابهام و پنهان‌کاری حاکم است و روح تمامیت‌خواهی و سلطه‌گری در حال گسترش سایه‌ی خود بر این کشور است. آلمان، تمامی اروپا و سایر کشورها تنها تماشاگران این سناریو هستند. آن‌‌ها می‌توانند صدای انتقاد خود را بلندتر کنند، اما در عین حال می‌دانند که تهدید کردن دولت پوتین کارساز نیست. علت امر اهمیت همکاری روسیه در بسیاری از عرصه‌های سیاسی است. در این میان شاید بتوان در پاسخ به این وضع نامطلوب، مناسبات سیاسی را محدود، معاملات را لغو و همکاری با دولت فعلی را قطع کرد.

اما تغییرات و اصلاحات سیاسی برای بهکرد وضع تنها باید از درون روسیه آغاز شوند. به هر حال انتخابات دوما نشان داد تا رسیدن به این هدف هنوز راهی طولانی در پیش است.

کرنلیا رابیتس /ف.س