پای ایرانی در کفش بستنی ایتالیایی
۱۳۸۷ آذر ۱۵, جمعهکمتر کسی است که اهل بستنی نباشد. مورخها میگویند، تولید ومصرف بستنی به چین باستان برمیگردد. البته در دوران کهن، در رم و یونان باستان هم چیزی مثل بستنی وجود داشته که ترکیبی از یخ یخچالهای طبیعی و خوردنیهایی مثل میوهجات، عسل یا گلاب بوده است. از جمله شخصیتهای تاریخی که عاشق بستنی بودند، اسکندر کبیر است. در قرن شانزدهم میلادی ایتالیا به یکی از مکانهایی بدل شد که بستنیاش بسیار معروف است و این معروفیت تا به امروز ادامه داشته است. البته هر کشور و منطقهی دیگری، بستنی ویژهی خودش را دارد، مثل ایران با بستنی زعفرانی، «اکبر مشتی» یا سنتی.
دویچهوله: در رم شما به رضا «جلاتی»،(جلاته در زبان ایتالیایی به معنای بستنی است.) رضا بستنی، آقارضا و خلاصه هر چیز دیگری که به بستنی ربط داشته باشد معروف هستید. این رضا جلاتی از کجا شروع کرد تا به اینجا رسید؟
رضا جواد پور: من در سال ۱۹۷۴ برای تحصیلات به ایتالیا آمدم و وارد آکادمی هنرهای زیبای ایتالیا شدم. ظرف سه سال مدرک لیسانسام را از آنجا گرفتم و در همان زمان ازدواج کردم اما بعد از ازدواج به ایران رفتم. سال ۱۹۷۹ دومرتبه به ایتالیا برگشتم و با کار بستنیسازی و شیرینیپزی آشنا شدم. در آن زمان کار را با یاد گرفتن و هنر بستنیسازی شروع کردم تا به صورت شانسی توانستم برای تحصیلات در زمینه بستنی وارد شرکتهای مهم ایتالیایی شوم. بعد از یاد گرفتن تقریبی هنر بستنیسازی از طریق همین شرکتهای مهم، به عنوان ویزیتور یا نمایندهی فروش شروع کردم به فروختن مواد اولیه و دادن درس بستنی سازی. این کار تا سال ۱۹۹۳ ۱۹۹۲ ادامه دادم تا اینکه تصمیم گرفتم مغازهای برای خودم باز کنم. اولی را در شهر رم و دومی را در شهری که نزدیک رم است، به نام فروسینونه، راه انداختم. بعد از آن به منطقهی پولیا در جنوب ایتالیا رفتم. بعد راهی ونیز شدم به کار بستنی، و یک مغازهی بستنی فروشی باز کردم. تا به همین طریق باز شرکتهای دیگر شناخت بیشتری روی من پیدا بکنند. مقداری هنرش را داشتم که یاد گرفتم، به اضافهی این که شاید بشود گفت در طرز کار بستنیسازی ایتالیایی من از عطرها و مواد اولیهیی استفاده کردم که در ایران به کار برده میشود. هنر بستنیسازی ایتالیا خیلی بالاست. یواش یواش به حدی رسیدم که امروز میشود گفت اگر در سطح ایتالیا بخواهند از کسانی نام ببرند که در کار بستنی حرفهای هستند، من یکی از آنها هستم و نام من در این کار شناخته شده است.
دویچهوله: اصولا ایرانیهایی که به خارج از ایران میآیند و قصد دارند کار و کاسبی آزاد راه بیندازند، یک حرفه خاص ایرانی را انتخاب میکنند. مثل فرشفروشی، صنایعدستی و یا حتا رستوران با غذاهای ایرانی. اما شما در ایتالیا که معروفترین بستنی دنیا را دارد نه تنها بستنیفروشی دارید، بلکه کارگاه بستنیسازی هم دارید. چطور شد که این حرفه را انتخاب کردید؟
رضا جواد پور: یکی نیاز شخصی و خانوادگی بود، برای هزینهای که روزانه یک خانواده به آن نیاز دارد به این کار مشغول شدم. عشق این کار آنقدر در من زیاد بود که دنبال تحصیل آن هم رفتم. درست است، همانطور که شما گفتید مثل این میماند که یک ایتالیایی بلند شود بیاید به ایران، به تهران، اصفهان، مشهد یا هر جایی، بعد یک رستوران چلوکبابی ایرانی باز کند. مشکل است، واقعا مشکل است. به همین علت هنوزبرای من مشکل است. یعنی اگر برای صحبت از بستنی ایتالیایی، یک نفر ایتالیایی با یک نفر ایرانی بایستد، اگر از من شناخت نداشته باشد یا از آن شخص شناخته نداشته باشد، در درجهی اول فکر میکند او بهتر است. اما اگر مسابقهای گذاشته شود، برنامهای گذاشته شود و طعم و نمونهای از کار برداشته شود، آنزمان است که من میآیم بالا. همینطور که به شما گفتم، کار مشکلی بود، هنوز هم مشکل است. ولی خب راهی بود که انتخاب کردم و به این سطح رسیدم. افتخار هم میکنم، هم برای خودم و هم برای هموطنانم، که میگویند خب یک ایرانی در سطح بالایی در کار بستنیسازیست. میشود گفت کار بستنی را میتوان یکی از رنگهای پرچمی غذایی ایتالیا حساب کرد. هنر بستنی در ایتالیا امروز تقریبا یکی از حرفهای اول است.
دویچهوله: این طور که من شنیدم شما جایزههای مختلفی برای بهترین بستنی ایتالیا گرفتهاید. میشود توضیحی دربارهشان بدهید؟
رضا جواد پور: من هرسال در عناوین مختلف این مسابقات شرکت میکنم. در بعضی از مسابقات به طور کلی دیگر نمیتوانم شرکت کنم. برای همین یا بعنوان داور انتخاب میشوم، یا میتوانم بعنوان متخصص شرکت کنم. من هرسال امکان به دست آوردن مقام اول، دوم یا سوم را داشتهام. دو سال پیش در قسمت متخصصین مقام اول را آوردیم. همان موقع یکی از شاگردهای خودم که در کارگاه کار میکند، مقام سوم شد. سال پیش برادرم، که باز با خودم کار میکند، دو مرتبه مقام دوم را آورد و خودم هم مقام اول. ژانویه امسال هم با درنظرگرفتن مقام جهانی در مسابقهی جهانی بستنی مقام چهارم را آوردم. کشورهای مختلفی بودند. ۳۶ کشور بودند. ظرف دوسال اینها حذف شدند، که پس از حذف شدن به ۹ کشور رسیدند. از این کشورها یکی ما بودیم: ایران بود، فرانسه، سوییس، آمریکا، برزیل، آرژانتین و دو تای دیگر که یادم نیست. مقام اول این مسابقه را متاسفانه یا خوشبختانه، چون به هر صورت باز برای من افتخار است، ایتالیاییها آوردند. مقام دوم را فرانسویها و مقام سوم را سوییسیها. من هم به عنوان یک ایرانی چهارم شدم. انشالله دو سال دیگر مقام اول را حتما برای ایران خواهیم آورد.
دویچهوله: در حقیقت یعنی شما از ایران شرکت کردید، نه ازایتالیا؟
رضا جواد پور: نه، نه. من خودم، خانمم و دو تا دخترهایم بعنوان شرکتکنندهی ایران درمسابقه شرکت کردیم.
دویچهوله: این جوایز چطور انتخاب میشوند؟ آیا شما بستنی خاصی با طعم و مزهی خاص و جدیدی را ارائه دادید؟
رضا جواد پور: تقریبا میشود گفت به خاطر کار ویژهای که انجام شد. گفتم، این شانس من بود، به خاطر آشنا بودن و اضافه کردن عطرها و طعمهایی به بستنیهای خودم، که ما میگوییم «اورینته» یا همان شرق دنیا. دوم اینکه همیشه سعی کردم از بهترین مواد اولیه استفاده کنم و هیچوقت به طرف رنگها وعطرهای غیرطبیعی نروم. همینطور از نظرهنر جمعآوری کردن، که اینجا میگویند ترازوکردن بستنی، این که شکرش به چه اندازه باشد یا مواد شیریاش چقدر باشد. همه به اندازهی دقیق. شاید به خاطر این که من هنر بستنی را با حساب و کتاب و قلم و کاغذ میبرم جلو ودرصدها را در نظر میگیرم. بر فرض مثال چون گفتند برای بستنی کرم، ششـ هفتتا زرده تخممرغ استفاده بشود، من همان ششـ هفتتا را استفاده نمیکنم. میروم به مقدار و اندازه میبینم تخممرغ از کجا آمده، چقدر بوی ضحم دارد، چقدر ندارد و به این صورت ترکیب میشوند. شاید یکی ازعللی که من انتخاب شدم، بخاطر دقتم بود و همینطور شناختم از نظر فیزیکی و شیمیایی بستنی.
دویچه وله: یکی از بستنیهای معروف رضا جلاتی بستنی اورینتال یا بستنی شرقیست که منظور همان بستنی سنتی خودمان است. چقدر مزه و طعم این بستنی با ذائقهی ایتالیاییها جور درآمده؟
رضا جواد پور: من میگویم شاید ۸۰ درصد مشتریهای ما عجیب به این بستنی علاقه دارند. شاید بخاطر طعم هل و زعفران و گلاب که از نظر غذایی برای اروپاییها یک طعم ناآشناست و کاملا یک کنتراست، در مزهی افرادی که با آن آشنا نیستند ایجاد میکند و آنها را کاملا تحت تاثیر قرار میدهد و میشود گفت معجزهآور است. چرا میگویم معجزهآور است؟ چون عدهای از ایتالیاییها و اروپاییها هستند که بعد از اینکه این بستنی را مزه میکنند، وقتی کیلومترها دور شدند، برمیگردند به مکان زندگیشان، حتا به دوستانشان آدرس دادند که بروید و کرم اورینتال را امتحان کنید، که همان بستنی سنتی ماست. آنها هم جعبهای میگیرند و استفاده میکنند.
دویچه وله: کارگاه شما به خیلی از بستنیفروشیهای داخل و خارج رم بستنی میدهد. یکی دیگر از بستنیهای معروف شما، بستنی پسته است که مغازههایی که از شما بستنی میگیرند به مشتریهایشان تاکید میکنند که پستهاش ایرانیست. حالا واقعا این پسته ایرانی هست؟
رضا جواد پور: نمیتوانستم اشتباه بکنم. اگر من پستهی ایرانی را استفاده نمیکردم، همین شهرت پسته را در سطح ایتالیا پیدا نمیکردم. شما باید بدانید که طعم پستهی ایرانی یک طعم خاصیست و این طعم خاص را اگر ما بتوانیم کاملا جذب مواد شیری بکنیم که در بستنی هست، این عطر و این طعم فقط در پستهی ایرانیست. در سیسیل پسته هست، ولی آن عطر و طعم پستهی ایرانی را ندارد. یکی دیگر از نکتههای بستنی پستهیی که من میسازم، این است که خود پسته را میگیرم، خردش میکنم، می گذارم مدتی در شیر خودش را بگیرد، خودش را بپزد و بعد یک حالت و صورتی پیدا میکند و به شکل بستنی درمیآید.
دویچه وله: اگر حق انتخاب داشته باشید، ترجیح میدهید در مغازه بستنی بفروشید یا در کارگاه بستنی بسازید؟
رضا جواد پور: در گارگاه. چون در کارگاه من به ماشینآلات بستنی واقعا عشق میورزم. وقتی مواد را با همدیگر ترکیب میکنم، آن رنگها وقتی که بستنی از ماشین درمیآید، واقعا عشق میورزم، برای من حالت خاصی است.
دویچهوله: چقدر این عشق و علاقهی کارکردن با رنگ و طعم و مزه تحت تاثیر دوران دانشجویی شما در آکادمی هنرهای زیبای شهر رم است؟
رضا جواد پور: من هنوز که هنوز است موقعی که بیکار هستم و نشستهام، دلم میخواهد مدادهای رنگی دست بگیرم و خیلی راحت روی کاغذهای ساده نقاشی کنم. چون نقاشی و هنر نقاشی را دوست دارم و فکر میکنم من اول نقاش هستم و بعد بستنیساز.
دویچهوله: چقدر مشتری ایرانی دارید و چقدر ایرانیها از بستنیهای شما استقبال میکنند؟
رضا جواد پور: بندرت پیدا شده که شخصی آمده باشد در مغازهی ما و ایراد از بستنی ما بگیرد. ایرادهای دیگری داشتیم. مثلا نتوانستیم درست بستنی را سرو کنیم یا کار مشتری را زود راه نینداختهایم. اینها امکان دارد که ایرادمان باشد ولی تا بحال هنوز کسی نیامده که بگوید بستنیتان خوب نیست. ایرانیهایی هم که میآیند اینجا، برحسب اتفاق میآیند مغازهی من، چون ایرانی بودن برای من خیلی مهم است. اگر ملاحظه کنید، آن مارکی که زدهام و آرمی هم که دارم، حتا نوشته رضا جلاتی: رضا بستنی. یعنی توی قیف بستنی من اسم رضا نوشته شده. حتا ما موسیقی ایرانی می گذاریم. منظورم این است که علاوه بر این که موسیقی ایتالیایی میگذاریم، موسیقی ایرانی هم در کار ما هست. ایرانی بودن برای من خیلی مهم است. کسانی که از ایران میآیند شاید بخاطر تبلیغاتی که در ایران برای من شده، حتا میآیند دنبال من میگردند. میآیند و از کار بستنی ما استقبال میکنند.
دویچهوله: اولین تجربهی من از بستنی خوردن در مغازهی شما این بود که گفتید اینجا هر کس برای اولین بار بیاید، بستنیاش مجانیست و میهمان من است. حالا این میهماننوازی فقط شامل ایرانیها میشود یا شامل ایتالیاییها هم هست؟
رضا جواد پور: ببینید برای ایتالیاییها چون اینجا خانهشان است، نمیشود حساب کرد. من وقتی دارم مثلا وسط میدان پانتئون راه میروم یا نزدیک مغازهام هستم و میبینم دو نفر دارند فارسی صحبت میکنند چون آدم خجالتی نیستم، میروم مستقیما سلام و علیک میکنم و ازشان خواهش میکنم و دعوتشان میکنم. برای من مهم خوشحال کردن این افراد است، وقتی فقط فکرش را هم که میکنم، میگویم این شخص میرود ایران برای رفقایش، دوستانش، اقوامش صحبت میکند و میگوید در یکی از میدانهای رم داشتم راه میرفتم شخصی آمد، بهم گفت بفرمایید یک بستنی بخورید. همین فکر برای من شوقیست که دعوت میکنم ایرانیها بیایند و کیف میکنم. برای من ارزش پولیاش مهم نیست. اما ارزش معنوی و عشقی که به این افراد دارم برایم خیلی مهم است.
دویچهوله: رضا جلاتی شعبهای در ایران دارد یا میخواهد داشته باشد؟
رضا جواد پور: در حال حاضر دارم کارهای اولیهاش را انجام میدهم، فعلا داریم وسایلی که نیاز هست را تهیه میکنیم. شرکتی با عنوان «امین بستنی» در ایران باز کردم و انشاالله فکر میکنم سال آینده صد در صد در ایران یک یا دو یا سه نمایندگی «بستنی رضا» هست.