1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پدرام الوندى / روحيه و رفتار مردم در آستانه انتخابات رياست جمهورى ايران

۱۳۸۴ اردیبهشت ۶, سه‌شنبه

انتخابات رياست جمهورى ايران در روز ۲۷ خرداد ماه برگزار مى‌شود. نامزدهاى شركت در انتخابات در جنب و جوش تبليغ برنامه و نام خودند. اما بسيارى از ناظران و تحليلگران سياسى بر اين نظرند كه امكان اين كه مردم در اين انتخابات به طور گسترده شركت كنند، كم است. انتخابات شوراهاى شهر و نيز انتخابات مجلس شوراى اسلامى در اين اواخر نشانگر بيعلاقگى مردم به شركت در انتخاباتى بودند كه در آن محدوديتهايى از جمله از سوى شوراى نگهبان

https://p.dw.com/p/A4AD
عکس: AP

�عمال ميشد. براى آنكه ببينيم هم اكنون چه روحيه‌اى در ميان مردم در رابطه با انتخابات موجود است، از پدرام الوندى روزنامه‌نگار آزاد در ايران دعوت به مصاحبه كرده‌ايم.

مصاحبه گر: کيواندخت قهاری

دويچه وله: آقای پدرام الوندی، تا چه حد بحث انتخابات اکنون در ايران جاری ست؟ تا چه حد مردم مسایل در ارتباط با انتخابات را دنبال می کنند؟

پدرام الوندی: با توجه به روند رو به افزايش فعاليت انتخاباتی کانديداها در روزهای اخير و به استانهای مختلف سر زده و با اقليت ها و گروه های قومی و مذهبی صحبت کرده ام، اين فضای انتخاباتی در ميان مردم کم کم در حال شکل گرفتن است. اما هنوز در مورد ميزان مشارکت و اينکه آيا مردم با صندوقهای رای برخورد فعالانه خواهند کرد يا نه، خيلی ترديد وجود دارد.

دويچه وله: روحيه ی مردم چه طور است؟ آيا مردم اميدی بسته اند، انتظاری دارند؟ آيا تصور می کنند که آينده بهتر خواهد شد؟

پدرام الوندی: يک نکته هست و آن تجربه ی ۸ ساله ی دولت خاتمی و اصلاحات است که هم برای مردم و هم برای نخبگان سياسی يک درس در ناخودآگاهشان داشته است و آن اين بوده که به دنبال تغييرات کلان در زمان کوتاه مدت نباشند. یعنی اگر انتظار بهبودی هم در مردم هست، در سطوح کوچک و گامهای کوتاهتر هست.

دويچه وله: آيا مردم نسبت به نامزدهای انتخاباتی توجه خاصی دارند؟

پدرام الوندی: بله، اتفاقا به تنها چيزی که در ايران به آن توجه می شود خود نامزد است و در حقيقت اينکه اين نامزد در چه جايگاهی قرار دارد. مثلا مردم به آقای معين، بيش از اينکه سراغ برنامه هايش و يا مسايل ديگر بروند، بعنوان شاخص اصلاح طلبی پيشرو می نگرند يا مثلا به آقای قاليباف بعنوان يک پليس موفق و مديری که مثلا سابقه ی خوبی داشته در سالهای اخير، نگاه می کنند.

دويچه وله: از آقای رفسنجانی که بتازگی اعلام نامزدی کرده اند، چه می گويند؟

پدرام الوندی: من اين را به ۲ دسته تقسیم می کنم. در شهرهای کوچک و مناطق روستايی با توجه به مسايلی که آقای هاشمی داشته اند از جمله مسايل سازندگی و بالاخره اقداماتی که انجام شد، ديد خيلی بهتر و مثبت تر است نسبت به آقای هاشمی، اما در شهرهای بزرگ که مردم مسايل را سياسی تر می بينند و مسايل فرهنگی و اجتماعی هم برايشان اهميت بيشتری دارد، معمولا يک مقداری اين ديد دچار تنزل می شود و آن مثبت بودن و آن نگرشی که مردم شهرهای کوچکتر دارند را در اينجا کمتر می بينيم.

دويچه وله: مردم نگاه می کنند ببينند که اين نامزدهای انتخاباتی چه برنامه ای را با چه کيفيتی عرضه می کنند؟

پدرام الوندی: متاسفانه آنچه من می بينيم اين است که برنامه ی کانديداها در انتخابات تقريبا هيچ تاثيری در نگاه مردم به آنها نداشته است. همين هم باعث شده که کانديداهای ما به سمت شعارهای خيلی خوبی پيش بروند که عملا جايگاه اجرايی ندارد و فقط بقول ما ايرانی ها دهان پرکن است، فقط در اين حد هست که خوب در دهانها بچرخد. اما، می بينيد که بعد اجرايش اصلا جايگاهی ندارد و اصلا در حد و توان رييس جمهور در ساختار ايران نيست که اينکارها را انجام بدهد. در حدی که اين شعارها بين مردم بگردد شايد باشد، اما اينکه روی آنها تاملی صورت بگيرد که اصلا اين شعاری که ايشان داده اند و يا اين برنامه چقدر اجرايی هست، کمتر اتفاق می افتد.

دويچه وله: پس به چه معيارهايی مردم توجه دارند؟ چه خصوصياتی بايد برايشان يک نامزد انتخاباتی داشته باشد؟

پدرام الوندی: در حقيقت مردم باز می گردند به جايگاهشان، يعنی مثلا وقتی بين مردم يک بخشی از هواداران اصلاحات در ايران بحث آقای معين مطرح می شود، فرض کنيد، بيش از آنکه ببينند آقای معين چه شعاری می دهند مردم برمی گردند به اینکه معين کانديد «جبهه ی مشارکت» يا «سازمان مجاهدين انقلاب» است، اينها سازمانهايی بوده اند که در دوران اصلاحات فعاليت کرده، هزينه داده اند و به انحای مختلفی اين جريان را پيش برده اند. پس کسی که مثلا بخواهد اين جريان ادامه پيدا کند، حالا در وجوه مختلف، رای اش را روی آقای معين متمرکز می کند، صرفنظر از اينکه آقای معين چه شعارهايی می دهد.

دويچه وله: در مورد رييس جمهور، آقای خاتمی چه می گويند؟

پدرام الوندی: آنچه من می بينم اين است که قضاوت منصفانه ای در مورد عملکرد رييس جمهور آقای خاتمی وجود ندارد. دليلش را هم می توان در اين ديد که آقای خاتمی مرتبا از خط قرمزهايی که برای خودشان تعريف می کردند، به دليل ملاحظاتی که شايد هيچوقت نشود آنها را مطرح کرد، عقب نشينی کردند و اين باعث شد در مجموع قضاوت منصفانه ای نباشد.

دويچه وله: آيا انتظار دارند نفر بعدی کار بيشتری را پيش ببرد؟

پدرام الوندی: اين را قبلا گفته ام، مردم ديگر انتظار کارهای بزرگ را ندارند، کانديداهايی هم که شعارهای خيلی بزرگ و شايد عجيب می دهند با لحنی تمسخرآميزی از آنها بين مردم، در جمع های کوچک ياد می شود.

دويچه وله: پس چه اميد و انتظاری را مردم برای آينده بيان می کنند؟

پدرام الوندی: بستگی دارد. آنها که به دنبال شرکت در انتخابات هستند بازمی گردند به همان گامهای حالا کوچک که نه، بلکه گامهايی که عملی هستند تا در شعار کانديداها برگردند و پيدا کنند. کسانی که در فاز شرکت نيستند، طبعا اميدی هم ندارند به آينده.

دويچه وله: آيا مردم اين انتخابات را به مسايل موجود بين ايران و آمریکا از جمله خطر حمله ی آمريکا به ايران ربط می دهند؟

پدرام الوندی: در رابطه با ايران و آمريکا من مسئله ی حمله را بعنوان مسئله ای نگران کننده در ميان مردم نمی بينم که مثلا اين ديدگاه باشد که اگر ما در انتخابات مشارکت نکنيم باعث حمله ی نظامی می شود. اما، مسئله ای که در سطح مردم خيلی غالب است مسئله ی رابطه ی با آمريکاست و نوعی نااطمينانی از اينکه کانديداهايی که شعار رابطه با آمريکا را می دهند، آيا به عزتمندی ايران در اين رابطه منجر خواهد شد يا نه؟ يعنی با توجه به اينکه ميان نخبگان و مردم هم رضايتی از جايگاه فعلی ايران وجود ندارد در جهان، به نوعی نگاه کانديداها به جهان برای مردم مهم شده است، و برای آنهايی که مسئله را فعالانه دنبال می کنند، يعنی با هدف شرکت، با هدف برخورد فعالانه با صندوقهای رای. اما، مسئله بيشتر بازمی گردد به اينکه نوع رابطه ای که اين کانديدايی می خواهد سامان دهد، چه نوع رابطه ای است؟ يعنی رابطه ای مبنی بر منافع ملی و عزتمندی ست يا خير.

دويچه وله: پس تصور می کنند که نامزدی يا برخی از نامزدها بتوانند مشکل ميان ایران و آمريکا را از جمله حل کنند؟

پدرام الوندی: البته يک اصل کلی هست، و آن اينکه همه اين احتمال را می دهند که اين مسئله در سالهای آينده بهبود خواهد يافت و حل خواهد شد. اما، نکته ای که من فکر نمی کنم از چشم مردم دور بماند اين است که اين کانديداها از طيف های مختلفی هستند. برخی از این طيف ها در سالهای اول انقلاب و برخی در همين سالهای اخير محور را گذاشته اند بر اينکه اين رابطه بايد حل بشود. اما، عده ای هستند که در همين سالهای اخير هم مسئله ی رابطه با آمريکا به نوعی ماهيت شان را تشکيل می داد و برخی از اينها هم بالا آمده اند و شعار درست کردن رابطه ی با آمريکا را می دهند که اين در وهله ی اول بازمی گردد به اينکه نشان می دهد درون جامعه اين خواست هست که اين مسئله حل بشود. اما، اينکه حالا اميد داشته باشند به اين که فرد خاصی بيايد و اين مسئله را حل بکند يا نه را، باز برمی گردد به اين که اين مسئله شدنی ست و فقط چگونگی اش است و ممکن است بگويند، اگر آقای ايکس يا آقای ايگرگ رای بياورد اين رابطه به اين صورت شکل می گيرد. ولی اينکه معضل حل بشود، تمام در ميان مردم جاافتاده است که در سالهای آتی اين رابطه بهبود خواهد يافت.

دويچه وله: آقای پدرام الوندی، از اينکه وقت تان را در اختيار ما قرار داده ايد، از شما بسيار سپاسگزارم.