پهنهی ورزش، گزینهی جدید رقابتهای انتخاباتی
۱۳۸۸ خرداد ۱۱, دوشنبهسه نامزد رقیب محمود احمدینژاد در انتخابات دور دهم، هر یک کم و بیش، در سخنرانیها، شعارها یا بیانیههای خود، از اهمیت مشارکت همگانی در عرصهی ورزش گفتهاند. میرحسین موسوی خواستار تغییر نگاه کلان به ورزش شده است. ستاد مهدی کروبی، تلاشهای او برای توسعهی ورزش در مجلس ششم را ستوده و محسن رضایی در نطق تلویزیونی خود بر ضرورت گسترش ورزش تاکید کرده است.
طبق قانون اساسی، رئیس جمهور، رئیس شورایعالی ورزش است. از این روست که محمود احمدینژاد، هم از سوی بسیاری مردم و هم از جانب رقبای خود، مسئول ناکامیهای ایران در میدانهای ورزشی معرفی میشود. مخالفان، حضور کمحاصل ایران در بازیهای المپیک و شکستهای دور از انتظار تیم ملی فوتبال را از چشم محمود احمدینژاد میبینند و اعمال نفوذ در انتخاب مربی تیم ملی و رئیس فدراسیون فوتبال را به چالش میکشند.
مردان کوچک و مسئولیتهای بزرگ
دکتر رضا تقیزاده، تحلیلگر سیاسی، از کسانی است که ناکارآمدی برنامهی ورزشی دولت نهم را به نقد میکشد. او در بارهی غفلت مسئولان این دولت از نقش پیروزیهای ورزشی در شادی و رضایت عمومی و تخلیهی بیآسیب و مثبت انرژیهای اجتماعی میگوید: «مگر چقدر موقعیت هست که جمعیتی هفتاد میلیونی همگی با هم خوشحالی کنند و هیجان مشترک داشته باشند؟ چقدر موقعیت هست که صدهزارنفر در یک استادیوم هدف مشترکی داشته باشند؟ اینها فرصتهایی هستند که مردم برای اجتماعی بودن پیدا میکند. اما شکست، موجب میشود که همین جمعیت بهجای همبستگی و شادی، دچار غم یا خشم شود و این چیزی است که جامعهی ما به آن نیازی ندارد.»
تقیزاده تاکید میکند که طی سیسال گذشته، کوشیده شده تا با رهنمودهایی از بالا به پایین در مردم ایجاد همبستگی کنند، حال آنکه جامعه و مردم ایران نیاز به همبستگی غیرتحمیلی و درونی دارند.
به عقیدهی این تحلیلگر سیاسی، « وقتی برای یک بازی باشگاهی در ایران، صدهزار نفر به استادیوم میروند، این یک ثروت است. در هیچ نقطهی آسیا چنین نیست و این سرمایهی مردمی را تنها در برزیل میتوان دید. قبل از آمدن آقای احمدینژاد، فوتبال ما در ردهی هفدهم جهان بود و اینک به ردهی ۵۷ نزول کرده است. تیم فوتبال ایران دوازده سال تیم برتر آسیا بود و اینک به مقام چهارم یا پنجم نزول کرده است».
تقیزاده تحمیل مدیران کوچک و ناشایست، سیاسی کردن ورزش و مصادرهی باشگاهها توسط عوامل دولتی را در روند ناکامیهای ورزشی ایران مقصر میداند و میگوید: « مردم احساس تحقیر و خشم میکنند و این را با شکستن اتوبوس و خشونت نشان میدهند. عدهای بساز و بفروش و کارگزار سیاسی، شادی پیروزی در میادین ورزشی را از مردم ما گرفتهاند.»
ورزش، پیروزی و شادابی اجتماعی
به نقل از محمدرضا فهمیزی، کارشناس ارتباطات، پیروزیهای ملی در عرصهی ورزش یا علم و هنر، میتوانند موجب رشد شادابی و اتحاد ملی شوند. فهمیزی تاکید میکند که تداوم شکست نیز میتواند به خمودگی جامعه و کاهش راندمانهای اجتماعی بیانجامد.
محمدرضا فهمیزی، دربارهی نقش ورزش در افزایش مستقیم همبستگی اجتماعی میگوید: « تیم بارسلونا که توانست در مسابقهی اخیر منچستر یونایتد را شکست دهد، متعلق به ایالت کاتالون است که خود را متعلق به فرهنگ دیگر میدانند و طالب جدایی از اسپانیا هستند، اما در فینال جام باشگاههای اروپا، پادشاه اسپانیا و نخست وزیر آن به دیدن بازی رفتند. وقتی بارسلونا قهرمان می شود، همه خوشحال میشوند. مسابقهی پرسپولیس با ازبکستان هم پر از جمعیت بود. در واقع، طرفداران استقلال هم در استادیوم بودند تا ایران را تشویق کنند. این نشان میدهد که ورزش عاملی در افزایش احساسات همبستگی ملی نیز هست.»
فهمیزی، افول و درخشش ورزش یک کشور را در نسبت مستقیم با وضعیت اقتصادی آن میبیند و از بالا رفتن بازده اجتماعی و روحی مردم و پایین آمدن نرخ بزه یا اعتیاد با همگانی شدن ورزش میگوید. او کارناوال شادی ایرانیان پس از پیروزی بر استرالیا و راهیابی تیم فوتبال ایران به مسابقات جام جهانی را نمونه میآورد و از گرایش جوانان به سمت ورزش کشتی پس از قهرمانی علیرضا سلیمانی در جهان یاد میکند.
سایهی سیاست روی فوتبال
محمد علی ابطحی، معاون ریاست جمهوری در دورهی اصلاحات و مشاور انتخاباتی مهدی کروبی، نیز با تکیه بر شکستهای پیاپی فوتبال ایران به دلیل مدیریت دولتی و سلیقهای میگوید: « این خطرناک است که فوتبال و ورزش ما جزیی از ابزار سیاسی مورد نظر دولت شده است. نسل جوان ما از شکستهای متوالی سرخورده شده و متوجه است که مشکلات، همه ناشی از عدم برنامهریزی و بیفکری هستند.»
ابطحی روش سرمایهگذاری غیرمستقیم دولتی برای ورزش را توصیه میکند و از الگوهای رایج برای بازده زودهنگام در میدانهای فوتبال ایران که بخاطر اهداف سیاسی صورت میگیرند، انتقاد میکند. او میگوید، اتفاقا همین میل به نتایج سریع، به ضرر اهداف سیاسی دولتمردان تمام شده است. ابطحی میگوید که مهمترین مشاورهی ورزشیاش به مهدی کروبی این است که فوتبال را به دست کارشناسان بسپارد و دولت تنها از این کارشناسان حمایت کند.
نگاه سطحی، سنتی و ابتدایی به ورزش
هیوا یوسفی، کارشناس ورزشی، معتقد است که عامل اصلی ناکامیهای ورزشی ایران در سالهای اخیر، از نگاه سطحی و سنتی به این حوزه ناشی میشود و ارتباطی به این یا آن دولت ندارد.
هیوا یوسفی میگوید: «ما در شعارها و وعدههای نامزدهای انتخابات دور دهم میبینیم که تنها اشارههای کلی به ورزش میکنند. مشکل از نداشتن نگاه مدیریتی و نگاه کلان به سوژهی ورزش است. حتی در دورهی هشت سالهی آقای خاتمی که در حوزههای فرهنگی و هنری، اقتصادی و اجتماعی خیلی کارها صورت گرفت، به ورزش آنچنان پرداخته نشد.»
هیوا یوسفی معتقد است که برای اصلاح درک ابتدایی از حوزهی ورزش در ایران، باید سیاستمداران را متوجه واقعیتهای جهان پیرامون کرد. او میگوید: دیدگاه مقامات ما در بارهی ورزش این است که جوانان بروند سرگرم شوند، معتاد نباشند و بدن سالمی داشته باشند. ما اصلا باشگاه و ورزش حرفهای نداریم. ورزش همگانی نداریم. نگاه کنید که فوتبال لیگ قهرمانی اروپا چگونه بود. بارسلونا در این فصل بالای یکصد میلیون یورو درآمد داشت. این رقم از بودجهی یکسال ورزش ایران و شاید از بودجهی بعضی بخشهای دیگر جامعهی ما بالاتر باشد. این مسابقه میلیاردها تماشاچی داشت. ورزش ما کجاست، مال آنها کجا.»
هیوا یوسفی دو بازی باقیماندهی تیم ملی فوتبال با کره شمالی و امارات در روزهای ۱۶ و ۲۰ خرداد را بسیار حساس و تعیینکننده توصیف میکند و میگوید حذف احتمالی تیم فوتبال ایران از رقابتهای جام جهانی، ممکن است به خشم و اعتراضی نگران کننده در آستانهی انتخابات منجر شود.
نویسنده: مهیندخت مصباح
تحریریه: کیواندخت قهاری