1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پوتین و قدرت‌نمایی

الف۱۳۸۶ مهر ۲۵, چهارشنبه

پیام پوتین نه تازه بود ، نه جنجالی. رئیس‌جمهور روسیه به ایرانی‌ها و به جهانیان همان‌ چیزی را گفت که پیش از این بوش و سارکوزی و مرکل گفته بودند، آن حرف‌ها اما از دهان پوتین طنین دیگری داشت.

https://p.dw.com/p/BrrJ

تفسیری از پتر فیلیپ

باید این کار را به عهده‌ی رئیس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین نهاد. او خوب می‌داند چگونه از منافع کشورش دفاع کند و همین موضوع هم نخستین وظیفه‌ی یک رهبر سیاسی است. تازه‌ترین گواه این مدعا، سفر پوتین به تهران است. هرچند که پوتین رسماً برای شرکت در نشست سران کشورهای ساحلی دریای خزر به تهران سفر کرد، نخستین دیدار رئیس دولت روسیه به تهران در ۶۰ سال گذشته تاکنون، متأثر از بحث بر سر مسئله‌ی اتمی ایران بود.

و پوتین نشان داد که او در این دعوا به هیچ عنوان در مسیری گام برنمی‌دارد که اروپا و آمریکا تعیین می‌کنند.

به این ترتیب پیام پوتین نه تازه بود و نه جنجالی. رئیس‌جمهور روسیه به ایرانی‌ها و به جهانیان همان‌ چیزی را گفت که پیش از این بوش و سارکوزی و مرکل گفته بودند، آن حرف‌ها اما از دهان پوتین طنین دیگری داشت وقتی که گفت، بدیهی است که ایران حق استفاده‌ی صلح‌آمیز از انرژی اتمی را دارد.

امری بدیهی که گواه آن پیمان عدم گسترش سلاح‌های اتمی است که به امضای ایران هم رسیده است، پیمانی که با بی‌فکری نادیده گرفته شده و فراموش می‌شود. وقتی که پوتین این مسئله را یادآوری می‌کند، آن وقت است که طنین دیگری دارد، چرا که او با همان لحن به اتهامات وارده به ایران برای ساخت بمب اتم در خفا، اشاره نمی‌کند، و چون او گوشش بدهکار دعوت دیگر کشورها برای تشدید تحریم‌ها علیه ایران نیست. پوتین بسیار صریح درباره‌ی عملیات نظامی علیه ایران هشدار می‌دهد و هر تهدید نظامی علیه ایران را رد می‌کند.

جبهه‌ی مشترک در برابر ایران وجود ندارد

نتیجه‌ی این نشست برای ایران بد نبود. به خصوص چون پوتین و سایر کشورهای حوزه‌ی دریای خزر متعهد شده‌اند که اجازه‌ی هیچ‌گونه عملیات نظامی از درون خاکشان را ندهند. به این ترتیب برای واشنگتن این دیدار یک معنا دارد و آن این‌که کماکان هیچ جبهه‌ی مشترکی در برابر ایران وجود ندارد. حتی اگر روس‌ها و چینی‌ها تاکنون با اقدامات انجام شده موافق بوده‌اند، اما پیاپی روشن کرده‌اند که یک راه مشترک دائمی وجود ندارد. چینی‌ها با خشم به رفتار غرب با دالایی‌لاما واکنش نشان می‌دهند و روس‌ها آشکارا در صحنه‌ی سیاسی قدرت نمایی می‌کنند.

نیروگاه بوشهر و بهانه‌های پی‌در پی

شاید این قدرت‌نمایی آنچنان هم آشکارا نیست، چرا که رفتار مسکو در قبال ایران، از شیوه‌ی برخورد جامعه‌ی بین‌الملل با این کشور تأثیر می‌گیرد و از الزامات رابطه‌ی متقابل پیروی نمی‌کند. برای مثال پروژه‌ی دردسرساز نیروگاه اتمی بوشهر، که آلمانی‌ها ساخت آن را آغاز کردند و بعدها روس‌ها ساخت آن را ادامه دادند، در حقیقت مدتهاست که پایان یافته ولی هنوز به بهره‌برداری نرسیده است. افتتاح این نیروگاه به بهانه‌های گوناگون به تعویق می‌افتد. اما این امر نه خللی در روابط خوب تهران مسکو به وجود می‌آورد، نه در توافق بر سر ادامه‌ی ساخت موشک برای ایران.

توضیح احتمالی روسیه برای تأخیر: مسکو می‌خواهد فعالیت‌های راکتورها را در کنترل خود داشته باشد. خواسته‌ای به جا، چرا که مسکو هم قدرت اتمی دیگری در منطقه نمی‌خواهد. به این هدف نمی‌توان با تهدید و تحریم رسید بلکه تنها از راه مذاکره‌ی جدی و منصفانه و به نظر می‌رسد که در این راه پوتین درصدد است به غرب چیزی بیاموزد.