1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پيامدهاى قتل عزالدين سليم، رئيس شوراى موقت حكومتى در عراق

۱۳۸۳ اردیبهشت ۲۹, سه‌شنبه

قتل عزالدين سليم، رئيس شوراى موقت حكومتى در عراق، براى مردم اين كشور ضايعه بزرگى به حساب مى آيد. عزالدين سليم، نويسنده، فيلسوف، تاريخ دان، ناشر روزنامه هاى متعدد، انسانى فرهيخته وميانه رو بود. عراق با كشته شدن سليم، يك سياستمدار شيعه را از دست داد كه با حزب الدعوه عراق همكارى مى كرد.

https://p.dw.com/p/A4sF
عکس: AP

اين حزب در دهه ۶۰ ميلادى فعاليت هايش را آغاز كرد و در دهه ۸۰ آنقدر قوى شد كه صدام حسين آن را منحل اعلام كرد و مجازات اعدام انتظار كسانى را مى كشيد كه به گونه اى با اين حزب همكارى مى كردند.
براى نيروهاى اشغالگر و به خصوص ارتش آمريكا بسيار مهم بود كه افرادى چون سليم را در كنار خود داشته باشد و از وجهه ى مثبت او به نفع مقاصد سياسى خود استفاده كند. بايد يادآورى كرد كه بيشتر اعضاى حزب الدعوه و همچنين شوراى عالى انقلاب اسلامى عراق، از شيعيانى تشكيل شده اند كه ميانه رو هستند. شيعيانى كه ۶۰ درصد جمعيت عراق را تشكيل مى دهند. گفتنى ست كه آمريكا يك سال پيش سرانجام موفق شد تا عزالدين سليم را به سياست هاى خود جلب كند و درست به همين جهت از دست دادن او براى نيروهاى اين كشور ضايعه بزرگى محسوب مى شود.

سوء قصد انفجارى به سليم يك بار ديگر نشان داد كه نيروهاى اشغالگر و همراهان آنها دائما در خطرند و آنها را مى توان در هر مكان و زمانى به قتل رساند، حتى اگر اقدامات امنيتى فراوانى براى حفظ جان آنها در نظر گرفته شود. با مرگ عزالدين سليم مشخص مى شود كه اشغالگران امكان برقرارى امنيت و صلح را در اين كشور جنگ زده ندارند و اوضاع كنونى مى تواند در هر لحظه اى به خطر افتد.

نمايندگان دولت هاى اشغالگر و خود عراقى ها پس از سوء قصد به جان سليم، رسما گفته اند كه زمان انتقال قدرت تغيير نخواهد كرد. سوالى كه مطرح مى شود اين است كه سرنوشت عراق پس از مرگ سليم چه خواهد شد؟ سازمان ملل متحد اعلام كرده است كه در انتخابات پايان ژانويه سال آينده ميلادي، در صورتى شركت خواهد كرد، كه امنيت كافى در اين كشور برقرار شود. اما اين سازمان جهانى خوب مى داند كه از تامين امنيت در عراق هيچ صحبتى نمى توان كرد و در شرايط كنونى عراق جناياتى شبيه قتل سليم باز هم اتفاق مى افتد.

آمريكائيان و نيروهاى ديگر اشغالگر عراق بايد بدانند كه آنها خود بودند كه عامل اصلى اين نابسامانى ها در عراق گشتند. آنها حاضر نشدند به مردم عراق آينده اى روشن ارائه دهند. به جاى ايجاد موقعيت هاى جديد شغلى در كشور، آنها مردم را از سر كارهاى خود بيرون راندند. ارتش اين كشور منحل شد و همه ارتشى ها بيكار شدند. برق كشور قطع و وصل مى شود و آب آشاميدنى نادر گشته است. و همه اين ها در كنار وعده هاى بيهوده ايست كه نيروهاى اشغالگر به عراقى ها مى دادند. آنها به عراقى ها گفتند كه دمكراسى را براى شان به ارمغان خواهند برد. به جاى دمكراسى اما در زندان ها به اذيت و آزار زندانيان پرداختند و آنها را شكنجه دادند و از اين طريق باعث تقويت افراط گرايى مخالفان گشتند.