1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پيرامون سفر گرهارد شرودر به آمريكا

۱۳۸۲ اسفند ۷, پنجشنبه

سفر شرودر به آمريكا به وى اين امكان را ميدهد كه سياست خارجى آلمان كه اكنون زير تاثير فرانسه قرار گرفته است را از نو تعريف كند. و گناه نزديكى سياست آلمان و فرانسه نيز بر عهده دولت جورج بوش است، چرا كه آمريكا بر سر جنگ عراق اين دو كشور را مورد حملاتى شديد قرار داد. اما شرودر ميتواند به سياستى بيانديشد كه صدراعظم پيشين آلمان، هلموت كهل ۱۶ سال تمام دنبال كرد.

https://p.dw.com/p/A5uZ
عکس: AP

روزنامه انگليسى فاينانشال تايمز كه در لندن منتشر ميشود به سفر صدراعظم آلمان، گرهارد شرودر به آمريكا پرداخته و معتقد است كه جورج بوش ميبايست نقش آلمان را بپذيرد. اين روزنامه مينويسد:

“جورج بوش بايد اين نكته را دريابد كه اكثر آلمانيها همه حملات نظامى گسترده را با ديده بدبينى مينگرند و از پذيرش آنها تن ميزنند. اما، همان هنگام آلمان تا كنون ثابت كرده است كه اين كشور كاملا آمادگى دارد تا سهم خود را در تامين مسائل امنيت بين المللى برعهده گيرد. در اذهان عمومى مردم در آمريكا نظرى مثبت و يا حداقل خنثى نسبت به آلمان وجود دارد. و اين چنين نيز بايد باشد.

سفر شرودر به آمريكا به وى اين امكان را ميدهد كه سياست خارجى آلمان كه اكنون زير تاثير فرانسه قرار گرفته است را از نو تعريف كند. و گناه نزديكى سياست آلمان و فرانسه نيز بر عهده دولت جورج بوش است، چرا كه آمريكا بر سر جنگ عراق اين دو كشور را مورد حملاتى شديد قرار داد. اما شرودر ميتواند به سياستى بيانديشد كه صدراعظم پيشين آلمان، هلموت كهل ۱۶ سال تمام دنبال كرد. كهل موفق شد همزمان نزديكترين مناسبات را با فرانسه و آمريكا داشته باشد. بازگشت به همان مناسبات پيشين بين آلمان و آمريكا ديگر ممكن نيست. اما كماكان زمينه هاى يك مناسبات منسجم بين دو كشور وجود دارد.”

روزنامه Lausitzer Rundschau كه در كوتبوس منتشر ميشود در همين رابطه مينويسد:

“گسستى كه حدود يك سال پيش در مناسبات آمريكا و آلمان به وجود آمد، بازتاب نوعى بيگانگى بود. و حتى هرگاه هر دو سياستمدار، يعنى شرودر و بوش از قدرت سياسى كنار زده شوند، نيز تغييرى در بنيادهاى اين بيگانگى رخ نخواهد داد. و اين بيگانگى تدريجى خود را در ارتباط با مسائل مهمى همچون مقابله با فقر در جامعه بازتاب ميدهد حال آنكه تحولات اقتصادى در خود اين كشورها نيز كمكى به حل اين مسائل نميكند. آمريكا بسيار درگير افزايش شكاف اجتماعى در كشور خود است و درگير بازى در نقش يك نيروهاى فائقه در جهان غرب. و سياستهاى آلمان نيز از شفافيت و انسجام به دور است. مشكلاتى كه هر دو دولت آمريكا و آلمان در كشورهاى خود ايجاد كرده اند مجال چندانى براى از ميان بردن اختلافات نميگذارد و همآيش رهبران دو كشور نيز تغييرى بنيادين در اين اوضاع نخواهد داد.”