1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پيرامون مباحث سكولاريسم، دمكراسى و حقوق بشر در كشورهاى اسلامى (۲)

۱۳۸۳ اسفند ۱۷, دوشنبه

سه مبحث سكولاريسم، دمكراسى و حقوق بشر نه تنها در جهان اسلام، بلكه در ديگر كشورهاى جهان نيز در گرانيگاه افكار و منافع عمومى جاى دارد. در حالى‌كه افكار عمومى كشورهاى غيراسلامى به استقبال انديشه‌هاى سازنده‌ى بستر دمكراسى و حقوق بشر مى‌روند، افكار عمومى كشورهاى اسلامى با شك‌ و ترديد و با احساس ترس و واهمه با سكولاريسم روبه‌رو مى‌شود، با اين برداشت كه راندن دين به گوشه‌هاى درونى انسان، تلاشى است در جهت حذف عنا

https://p.dw.com/p/A7U8

صر دينى از فرآيند تمدن و انتظام جهان؛ و اين در مورد اسلام به معناى دست شستن از تمامى سنت‌ها خواهد بود.

۲. نخستين تلاش‌هاى تجددطلبانه و اصلاح‌جو

جهان اسلام نخستين تكانه‌هاى يك نوگرايى درونى و تلاش براى تطبيق با جهان تجدد را در شبه‌قاره‌ى هند و در مصر تجربه كرد، آنجا كه اسلام با اسلوب انديشه و زندگى انگليسى و فرانسوى رودررو شد.(۷) فقيه هندى «سر سيد احمد خان» (وفات به سال ۱۸۹۸) با ارائه‌ى تفسير جديدى در امر جهاد، بعنوان يك وظيفه‌ى دفاع و تعرض در موقعيت‌هاى مناقشه‌آميز، راه براى يك همكارى سازنده با ساختارهاى قدرت و فرهنگى غيراسلامى را گشود. از نظر او همكارى هر آنجايى مجاز است كه اسلام از آزادى دينى برخوردار است. عقايد از نظر كلامى مستدل احمد خان را مى‌توان نخستين مبانى فكرى در دستگاه دينى/علمى اسلامى بشمار آورد كه در نهايت به جدايى دين از سياست مى‌انجامد. با فشارى كه از سوى فعاليت شديد ارشادى كليساى انگليس وارد مى‌آمد، اسلام هندى با كمك محافل نخبه‌ى اين كشور، سمت و سويى مدرنيستى و ليبرال پذيرفت و به خود بيشتر شكلى برهانى بخشيد، به‌گونه‌اى كه چندان سازگار با منابع اسلامى نبود.

پاسخ اساتيد مصرى‌/اسلامى به چالش‌هاى زمان خيلى شديدتر متكى بر منابع، در وهله‌ى نخست قرآن و سنت‌هاى باورمند بودند. نقش كانونى در مدرنيسم اسلامى را كلام‌‌شناس اصلاح‌طلب «محمد عبده» (وفات به سال ۱۹۰۵ م.) ايفا كرد. شعار وى مبنى بر ”بازگشت به سرچشمه‌ها!” پس از مرگش به شعار مبارزه‌ى يك اسلام واپسگرا بدل گشت و اين در واقع قلب نظر وى بود. پاكدينى عبده برعكس رهايى اسلام از بار سنگين و كم‌ارزش تاريخى و عوام‌گرايانه و گشايش فضاى آزاد براى طرح انديشه‌هاى الهيات مدرن را پى مى‌جست. همانگونه كه ابوحامد محمد غزالى ‌(وفات به سال ۱۱۱۱ م.) اسلام و عرفان را آشتى داد، آشتى‌جويى عبده با جهان‌نگرى سكولار جنبه‌ى كلامى به‌خود گرفت. انديشه‌ى وى بر يك اصل ارزشمند مبتنى بود: ”بدون ارائه‌ى تصويرى كارآمد از انسان و جهان، نمى‌توان تفسيرى وزين و معتبر از قرآن ارائه داد.”(۹)

تكوين يك شاخه‌ى پژوهشى ويژه درون تفسير قرآن كه عوامل بيرونى هر يك از مضمون‌هاى وحى را برمى‌رسد (”علم اسباب النزول”) خود گواه بر اين است كه دستكم بخش‌هايى از قرآن، همانند هر كتاب مقدس ديگر، محدود به زمان و مكان است. با وقوف به همين واقعيت است كه سكولارگرايان تلاش‌هاى خود براى تطبيق ميراث دينى و فرهنگى با زمان حاضر و فضاى حاكم بر حيات خود را توجيه شده مى‌بينند.

آنچه كه امروز در بخشى از جهان سوم بصورت بازگشت به سرچشمه‌هاى ايمان شاهد آن هستيم، نزد مسلمانان به يك ”عربيزه” كردن روح و حيات مى‌انجامد. دست‌يازى به كليشه‌هاى عمل و رفتار حاكم بر عصر آغازين اسلام، كه در بسيارى موارد بازتابى بود از روحيه‌ى يك جامعه‌ى باديه‌نشين، معنايى جز تنزل روح مذهبى ندارد. حتا فقهاى جنبش پاكدين سلفيه، از قبيل «محمد الغزالى» (متولد ۱۹۱۷ م.) از دانشگاه الازهر، اين امر را ناشى از يك نادانى تأسف‌بار مى‌دانند. از نظر وى درك غلط از احاديث مبتنى است بر جداكردن احاديث از آن بافت اجتماعى كه در آن رخ داده‌اند، و اين ناشى از عدم فهم مضمون آنها، نارسايى در شناخت منابع حديث و نيز ناشى از سطح نازل آموزش كاربران آن است.

۳. تقدم موضوعات در گفتمان

موضوع اصلى مباحث درون‌اسلامى بحث پيرامون رابطه‌ى اسلام و سياست است. مجموعه مسائل ”دمكراسى” نيز در ارتباط تنگاتنگ با اين مبحث مطرح مى‌شود. سكولارها دمكراسى را به منزله‌ى يك دستاورد جهانى و مثبت انسان‌هاى مترقى مى‌نگرند؛ در حاليكه بنيادگرايان ميان يك دمكراسى ”اسلامى” و يك دمكراسى ”غربى” تمايز قائلند. براى ايشان دمكراسى نوع غربى برابر است با انحطاط اخلاقى، مانند كاربست معيار دوگانه در سياست جهانى، اعتياد به مواد مخدر، پورنوگرافى، رابطه‌ى جنسى گروهى، خريد و فروش زنان، استثمار انسان توسط سرمايه‌هاى بزرگ و اعمال قدرت لجام‌گسيخته.

تلاش‌هايى كه در مسير مشروعيت مذهبى بخشيدن به پذيرش گسترده‌ى حقوق بشر صورت مى‌گيرند، بدليل دريافت محافظه‌كارانه از شريعت اسلام به دشوارى‌هايى برخورد مى‌كنند. با اين حال علماى اسلامى روشنگر بدين امر آگاهند كه مثلا تقسيم جهان به «دارالاسلام» و «دارالحرب» (خانه‌ى اسلام و خانه‌ى جنگ) كه منطبق با حقوق اسلامى‌ (فقه) است و يا حكم اعدام براى خروج از دين اسلام، نه تنها در جهان امروز قابل توجيه نيستند، بلكه مستدل به نص صريح قرآن نيز نمى‌باشند. كتاب آسمانى قرآن بيشتر چندگرايى و پلوراليسم مذهبى و فرهنگى را توصيه مى‌كند. در غيراينصورت، از نظر سكولارها، سه اصل مهم و بنيادين قرآن قابل درك نخواهند بود: در سوره‌ى ۲، آيه‌هاى ۲۵۶ و ۱۴۸ آمده كه در دين اجبارى وجود ندارد و هر كس مسير خود را پيموده و براى دستيابى به خير و نيكى بايد به رقابت برخيزد و خداوند در اين مسير راهنماى انسان است. و در سوره‌ى ۵، آيه‌ى ۴۸ آمده كه اگر خداوند اراده مى‌كرد، مى‌توانست شما را در يك جامعه‌ى واحد قرار دهد، ولى خداوند مى‌خواسته شما را در همان جايگاهى كه به شما اعطا كرده، بيازمايد. بنابراين در راه خير و نيكى به رقابت بكوشيد. (نقل به مضمون، مترجم)

در اين مباحث موضوع موقعيت حقوقى غيرمسلمانان در يك حكومت اسلامى حوزه‌ى وسيعى را دربرمى‌گيرد. در اين زمينه، رساله‌ى «مواطنون لا ذمييون!» (شهروندان، نه ذمى‌ها)، نوشته‌ى فهيم هويدى (قاهره ۱۹۹۱)، شاخص حضور يك انديشه‌ى جديد سياسى دولت است.

از ديگر موضوعات مباحث درون‌اسلامى نقش دوگانه‌ى قوانين شريعت اسلامى و نيز هر قانون جزايى ديگر در فرهنگ مشرق‌زمين در عرصه‌هاى مسئله‌ى زنان (در جوانب گوناگون آن مانند برابرحقوقى، چندهمسرى، حق طلاق، حق تربيت و حضانت، حجاب و غيره)، مسئله‌ى هم‌آموزشى و مسئله‌ى جهاد است.

از سوى ديگر، مدافعان سكولاريسم در گفتگوهاى ميان‌اديانى مشاركتى پرشور دارند. در اين رابطه اينان مى‌بايستى گاه با پديده‌ى عصر حاضر «اسلام روشنفكرى» در چالش قرار گيرند، يعنى با به اصطلاح ”اسلامى‌كردن علم” كه فاقد مرزهاى روشن است و ناقض سرشت پژوهش علمى است. امرى كه تنها قادر است مسلمانان را بسوى جهان‌بيگانگى سوق ‌دهد.

اسماعيل باليچ / برگردان: داود خدابخش