1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پيشنهاد پاول ولفوويتس براى تصدى رياست بانك جهانى

۱۳۸۳ اسفند ۲۸, جمعه

پيشنهاد رئيس جمهور آمريكا جورج دبليو بوش براى سپردن رياست بانك جهانى به معاون وزير دفاع آن كشور پاول ولفوويتس موضوع تفسيرى است نوشته مفسر صداى آلمان در واشنگتن آرتور لاندور كه معتقد است كه جورج بوش تصميمى صحيح اتخاذ كرده است.

https://p.dw.com/p/A5O8
عکس: AP

آيا ميتوان گفت كه پاول ولفوويتس (Paul Wolfowitz) نامزد محبوب حكام بانك جهانى براى تصدى مقام رياست اين بانك است؟ جواب اين سوَال يقيناً منفى است، زيرا ولفوويتس در خيل كارمندان عاليرتبه دولت آمريكا جزو تندروها و باصطلاح »بازها«محسوب ميشود. وى يكى از مهم طرين طرفداران يا طراحان جنگ عراق بود و نيز مبتكر نظريه معروف به دكترين بوش است، كه به آمريكا اجازه ميدهد هر وقت خود را از نظر نظامى مورد تهديد ديد دست به حمله پيشگيرانه بزند.
باز ولفوويتس اعتقاد راسخ دارد كه آمريكا نه تنها نقش رهبرى جهان را بعهده دارد، بلكه تعيين كننده امور دنيا است. قرار گرفتن چنين كسى در رآس سازمانى مانند بانك جهانى كه وظيفه اش تلاش در راه خير و صلاح مالى كشورها،و مخصوصاً كشورهاى فقيرو ضعيف است، شايسته بنظر نميرسد. رئيس بانك جهانى در واشنگتن بايد انسانى مهربان و علاقمند به سرنوشت كشورهاى جهان سوم و داراى احساس رآفت باشد، كه همواره سعى به ايجاد همبستگى و رفع هرگونه درگيرى آنهم از طريق مسالمت آميز كند.
ولى ولفوويتس مردى است سختگير كه متقاضيان پول و كمكهاى مالى بايد به سختى با او كلنجار بروند، و شايد مخالفتهائى كه تا كنون نسبت به او ابراز شده از همينجا سرچشمه ميگيرد. ضمناً رئيس جمهور آمريكا با انتخاب ولفوويتس خواسته نشان دهد كه براى كشور خود چه نقشى را در بانك جهانى مطالبه ميكند، و در واقع ميخواسته بگويد: ما بيشترين سهميه از بودجه اين بانك را تآمين ميكنيم و قوى ترين عضو آن هستيم، پس جريان امور آنرا هم ما تعيين ميكنيم.
اين پيام گفته نشده بوش را همه فهميده اند و عكس العمل هاى آنها هم طبق همين پيام بوده، چون فكرى كه در پشت آن نهفته است، ديگران را دعوت به مبارزه ميكند.
ولى تصميم يا پيشنهاد رئيس جمهور آمريكا حامل پيام ديگرى هم هست كه بايد آنرا مثبت دانست. توضيح اينكه دولت آمريكا تحت رهبرى جورج بوش نسبت به سازمانهاى بين المللى اصولا ً نظر مساعدى ندارد، و حتى ميتوان گفت به آنها با نظرى بسيار انتقادى مينگرد.
اينست كه انتصاب مردى مهم مانند ولفوويتس به رياست سازمانى مانند بانك جهانى ميتواند مبين اهميتى باشد كه اين دولت براى آن سازمان قائل است.
باين ترتيب انصاف آنست كه نسبت به اين شخص عادلانه تر و بدون پيش داورى قضاوت شود.
ولفوويتس هميشه موضعى آشتى ناپذير نسبت به رژيمهاى خودكامه و استبدادى داشته و حاضر نبوده بخاطر مصالح سياسى يا اقتصادى با كسانى كه منشآ شر و فساد بوده اند كنار بيايد.
اين روش و رفتار كار او را در بانك جهانى آسان تر نخواهد كرد، ولى سختگيرى بيشتر اين بانك در قبال زورگويان حتماً به اعتبار و حيثيت آن خواهد افزود. ولفوويتس از مدتها قبل خواستار تشكيل دولت مستقل فلسطين بوده، كه براى شخصى كه در اسرائيل قوم و خويش دارد و هميشه ارتباط نزديك با جامعه يهوديان داشته امرى بديهى نيست.