چرخش در سياست خارجى چين؟

"آرى اين درست است كه ژاپن در كتابهاى درسى خود گستره اقدامات خشن ارتش خود در چين را كم رنگ كرده و يا حتى تكذيب كرده است. اما اين تلاش دولت ژاپن براى شانه خالى كردن از مسووليت تاريخى اين اقدامات منجر به نتيجه عكس خود شده است. اكنون درخواست روشن شدن ماجرا به موضوع روز بدل شده است. ترديدى هم نيست كه حملات شهروندان چينى به تاسيسات ژاپنى در چين چيزى نيست كه بتوان نسبت به آن سكوت پيشه كرد. دولت چين اما از اين حادثه بهره گرفته و بر آن است تا مردم را نسبت به حقانيت رژيم كمونيستى آن كشور متقاعد سازد. اما مستقل از اين موضوع، ژاپن ميبايست خود را در فرجامين نگاه از شر اين بختك تاريخى برهاند. در غير اين صورت هر بار كه دولت ژاپن ياد قربانيان جنگ ياسوكونى–شراين را گرامى دارد، عملا به تحريك اذهان در آسيا دامن زده است."

روزنامه آلمانى Volksstimme كه در ماگدبورگ منتشر ميشود نيز ستون تفسير شماره امروز خود را به همين موضوع اختصاص داده است. مفسر اين روزنامه از جمله چنين مينويسد:

"ميتوان از چرخش شرايط در چين سخن گفت. به نظر ميرسد كه چين بر آن است تا ميوه‌هاى پرحلاوت سياسى رشد مداوم اقتصادى خود را بچيند. هدف از همين جار و جنجال تنها رساندن اين پيام است كه ما در فضاى بزرگ آسيا و در برابر همسايگان خود، قدرت برتر هستيم. اين سياست با طرح مسئله تايوان شروع شد. در آن هنگام چين تايوان را متهم به تلاشهاى استقلال طلبانه نمود. و حال رقابت با ژاپن بر سر تحصيل تفوق در آسيا در دستور كار قرار گرفته است. اين درست است كه ژاپن در ارتباط با روشن كردن مسووليت تاريخى خود هنوز كار بسيارى در پيش دارد. اما آيا اين همه ارزش اين را دارد كه ما با شديدترين بحران دهه‌هاى گذشته روبرو شويم. لحن خشن و تهاجمى كه چين ظرف روزهاى گذشته به كار گرفته است، براستى كه باعث نگرانى ميگردد. بودجه نظامى چين ۱۲ درصد افزايش يافته و حال به خشم مردم نيز دامن زده ميشود. اما هرگاه چين در اين راه پا را از گليم خود فراتر نهد، آنگاه مىبايست با قدرت برتر در آسيا پنجه در پنجه افكند. و اين قدرت برتر همانا آمريكاست. هرگاه چنين شود، واقعا كه اوضاع خطرناكى روى خواهد داد."