چرخش در سیاست خاورمیانهای آلمان؟
۱۳۸۷ خرداد ۱۴, سهشنبهپتر فیلیپ (Peter Philipp)، مفسر دویچهوله، تفسیر خود از تلاشهای دیپلماتیک آلمان در خاور میانه را اینچنین ارائه میدهد.
به نظر میرسد که تعادل بار دیگر به سیاست خاور میانهای آلمان باز گشته است. سفر پر شتاب وزیر امور خارجهی آلمان، فرانکوالتر اشتاینمایر، دستکم توانست این برداشت را در ذهن تداعی کند. سیاست صدر اعظم آلمان و شرکت در مراسم بزرگداشت شصتمین سالروز تأسیس اسراییل، سئوالی را در ذهنهای کنجاو به وجود میآورد. ذهن کاوشگر میپرسید، آیا آلمان اکنون تصمیم گرفته راه یکسویهی جرج دبلیو بوش را پی بگیرد؟
اما آلمان این راه را پی نگرفت. وزیر امور خارجه، فرانکوالتر اشتاینمایر، با سفرش به خاور میانه نشان داد که میتوان پس از نطق سالروز تأسیس اسراییل، از مسایل حساس دیگر نیز سخن گفت. او نشان داد که میتوان صریح و بیپرده از شهرکسازیهای اسراییل در کرانهی باختری به عنوان مانعی در راه صلح انتقاد کرد. به ندرت میتوان بیش از این از یک سیاستمدار آلمانی انتظار داشت، چرا که تاکنون نقش برلین در خاور میانه صرفنظر از پارهای نیات مثبت، بیشتر فرعی و ناچیز بوده است.
اما یک نقش فرعی سودمند هم در صورت استفادهی درست میتواند مثمر ثمر واقع شود. اشتاینمایر نیز تلاشش در همین جهت است. او تلاش میکند که اعتماد زخمدیدهی فلسطینیان به روند صلح را بار دیگر تقویت کرده و به آن نیرو بخشد. اشتاینمایر در سفر خود به خاور میانه متعهد شده که آلمان در جهت توسعهی زیرساختهای مناطق فلسطینینشین به آنها کمک خواهد کرد. اگر اقتصاد و اوضاع امنیتی فلسطینیان بهبود یابد، مردم آنجا این احساس را خواهند داشت که راه صلح، میوهای بهتر از خشونت سازمان تندروی حماس به بار خواهد آورد.
آلمان در «معامله»ی دشوار میان اسراییل و حزبالله لبنان نیز مفید فایده هست و خواهد بود. چندی است که گفتگوهای تبادل اسرا بار دیگر به جریان افتاده و برلین در این میان نقش مرکزی را بر عهده گرفته است. همین امر و سمت و سوی جدید سیاست لبنان پس از توافق دوحه، دلیلی کافی بود تا وزیر امور خارجهی آلمان را راهی بیروت سازد. دیدار او دیداری خصوصی و پنهان نبود، دیداری بود کاملا آشکار تا آلمان بتواند ارزیابی کند که بعدها با چه دولتی سر و کار خواهد داشت، با آن چه مناسباتی میتوان برقرار کرد و بهترین موضع در برابر چنین دولتی چیست؟ آلمان تاکنون آشکارا از فواد سینیوره، نخستوزیر لبنان، حمایت کرده است. اکنون اگر سینیوره تصمیم بگیرد، حزبالله را وارد ائتلاف دولتی کند، آلمان باید چه سیاستی اتخاذ کند؟ در هر صورت سیاستی که آلمان در آینده در قبال لبنان پیشه خواهد کرد، دشوار بوده و باید به درستی سنجیده شود.
در مورد سوریه نیز همین موضوع صدق میکند. اشتاینمایر برخلاف صدراعظم، خواستار جذب هر چه بیشتر سوریه است. به نظر میرسد که گفتوگوهای غیرمستقیم صلح میان سوریه و اسراییل و آمادگی سوریه برای ورود بازرسان اتمی سازمان ملل به این کشور این سیاست را تأیید کرده باشد.
وزیر امور خارجهی آلمان طبیعتا میداند که پیشرفت و موفقیت در سیاست اتخاذ شده در برابر سوریه به فرجام بحران اهود اولمرت، نخستوزیر اسراییل، بستگی خواهد داشت. ولی این مسئلهای است که آلمان به هیچ روی نمیتواند در آن تأثیری داشته باشد.
رادیو دویچه وله