چشماندازهاى ديدار وزير خارجه آلمان از سوريه
۱۳۸۵ آذر ۱۴, سهشنبههنگامى كه فرانك والتر اشتاينماير وزير خارجه آلمان وارد دمشق شد در واقع يك هدف اساسى داشت: پيامى از دولت لبنان مبنى بر اينكه سوريه در امور داخلى لبنان و نيز در تظاهرات حزباله در آن كشور دخالت نكند. تا اينجا مشكلى نيست. ترس از هرج و مرج، خشونت و عدم ثبات در لبنان موجه است. اما سواى پيامهايى براى لبنان و چند خواست در رابطه با وضعيت مناطق فلسطينى، اشتاينماير نه چيزى با خود به سوريه برد و نه با خود بههمراه آورد.
در هر صورت او خودش به آنجا رفت؛ كارى كه تنها معدودى از سياستمداران اروپايى ممكن بود انجام دهند. همين امر انتظارات زيادى را برانگيخت. هيجان ديدار مزبور همچنين از اين نظر زياد بود، زيرا اشتاينماير سفر ماه اوت خود را به دليل حملات لفظى بشار اسد به تعويق انداخته بود.
شناخت دليل واقعى و عميقتر اين ماموريت بسيار دشوار بود. از همان آغاز انتظار نمىرفت كه سوريه خود را آنچنان مشتاق ديدار كوتاه وزير خارجه آلمان نشان دهد يا حتا تحت تاثير آن قرار گيرد. در مقابل اين مسئله، اضطراب دولتهاى لبنان و اسراييل قرار داشت كه نگران بهرهبردارى تبليغاتى سوريه از سفر اشتاينماير به آن كشور بودند.
براى ناظران بيرونى نخهايى كه از دمشق، بيروت و تهران به حماس و حزباله وصل مىشود، تقريبا ناروشن است. نگرش آنها به مناقشه در منطقه، با نگرش دولت آلمان كاملا متفاوت است. اين دليلى نمىشود كه ملاقاتى انجام نگيرد، اما دليلى براى اين هست كه دو طرف يكديگر را چندان خوب نفهمند.
شايد تاثير ديدار وزير خارجه آلمان از سوريه فقط در اين باشد كه اشتاينماير مواضعى كه در سوريه بسيار غيرمتداول و نامرسوم هستند را با قدرت و قاطعيت مطرح كرد. در هر حال سخنورى وزير خارجه سوريه پس از گفتگو با اشتاينماير، نشانگر پرداختن وى به هيچيك از انديشههاى همتاى آلمانىاش نبود، بلكه نشاندهندهى نگاه سرشار از يكسونگرى او بود كه تنها مىتواند از افق ذهنى خويش به پديدهها بنگرد.
چنانچه سوريه بر سر اين موضع بماند، ديدار دومى در دمشق در ميان نخواهد بود.
نينا وركهويزر، مفسر صداى آلمان