1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

چشم‌انداز تيره‌ی فعاليت نشريات محلی / گفتگو با محمد صديق كبودوند

۱۳۸۵ آبان ۱۷, چهارشنبه

در كنار توقيف و تعطيلی نشريات معتبری چون «شرق» و «نامه»، ده‌ها نشريه و روزنامه‌ی بی‌‌نام و نشان، يا گمنام ديگری نيز در شهرستان‌ها توقيف شده، نويسندگان آنها به دادگاه احضار می‌شوند و حتی به زندان می‌افتند، اما وضعيت آنها بسيار كم با اعتنا و توجه افكار عمومی مواجه می‌گردد. بخصوص، فعالين مطبوعاتی و مدنی در شهرهای كردنشين ايران شكوه می‌كنند كه نقض حقوق بشر و سرکوب در شهرهای كردنشين با بی‌تفاوتی و سکوت سایر ف

https://p.dw.com/p/A5xH
امكان فعالیت برای نشريات محلی در شهرهای كردستان كاملاً محدود شده است.
امكان فعالیت برای نشريات محلی در شهرهای كردستان كاملاً محدود شده است.عکس: AP

عالان ایرانی رو بروست.

گفتگو با محمد صديق كبودوند مدير مسئول هفتهنامه توقيف شده «پيام مردم» و از مسئولان «سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان».

گفتگو: مریم انصاری

آقاى كبود وند نشريات مختلفى از دانشجويى گرفته مانند "هه ناران" و "مانيشت" تا اصلاح طلب مانند "آسو" و يا پيام مردم كه خود شما مديرمسئول آن بوديد، طى مدت كوتاهى تعطيل شده‌اند، آيا چشم‌انداز ادامه مجدد فعاليت براى حداقل بخشى از اين نشريات وجود دارد و چه سرنوشتى در انتظار همكاران آنهاست؟

کبودوند: ببینید، این نشریاتی که شما فرمودید، مثل "هه ناران" و "مانيشت" ‌ اینها نشریات دانشجویی هستند که به طرح مسایل و مطالبات صنفی دانشجویی می‌پرداختند. حالا برخی از مسایل ملی و قومى را هم مطرح می‌کردند. همین مسایل را و اخبار و گزارشهایی از واقعیات موجود مسئولان، مردم و روشنفکران مثل تبعيض ملی و حق‌کشی‌ها‌ در نشریات بزرگتری که گستره وسیعی داشتند مثل «پیام مردم» و «آشتی و صلح» و "آسو"‌ مطرح می‌شوند. خب، این چیزی بود که خوشایند بخشی از دستگاه قدرتمند حاکم نیست. بنابراین برخورد با آنها را دیدیم و این برخورد نه از نوع برخورد جناحی که شما فرمودید و اینها، به جز "روژه هلات"‌ بقیه نشریات اصلا جناحی و اصلاح‌طلب نبودند و همه نشریات مستقل کردی بودند و فرق دارد با آن برخوردهایی که در تهران و سایر نقاط ایران با برخی از نشریات می‌شود. برخوردی که در کردستان با نشریات می‌شود، از نوع برخورد ملى و قومى است، در واقع برخورد با مردم است.

در حال حاضر وضعیتی هم که هست متاسفانه برای ادامه فعالیت نشریه وضعیت کاملا بسته‌ای هست. برخی نشریات هستند که تقریبا می‌شود گفت با خودسانسوری فقط برای ادامه بقای‌ خود فعالیت می‌کنند و برخی مسایل نظری و تئوریک و اینها را مطرح می‌کنند و از واقعیت محیط در واقع فاصله گرفته‌اند و چاره‌ای ندارند، برای اینکه بتوانند ادامه داشته باشند. چندتا نشریه‌ی دیگر هم هستند که در حد خبرنامه دولتی عمل می‌کنند. خب، در این فضا امکان فعالیت برای نشریات مستقل دیگر وجود ندارد، متاسفانه.

یعنی به نظر شما هیچ چشم‌اندازی برای فعالیت نشریاتی که مستقل باشند دیگر در کردستان نیست؟

کبودوند: بله! متاسفانه در شرایط موجود، بله! همینطور است.

از سرنوشت ۳ عضو هیات تحریریه «روژه هلات» یعنی رضا علی‌پور دبیر بخش فارسی، فرهاد امین‌پور دبیر بخش کردی و سامان سلیمانی که مدیر داخلی آن بود و گویا حدود یکماه است که دستگیر شده‌اند، چه اطلاعی دارید؟

کبودوند: این سه روزنامه‌نگار از یکماه پیش، بازداشت شده‌اند. اینها تاکنون هیچ ملاقاتی با خانواده‌شان نداشته‌اند. دو وکیل دارند، آقایان صالح نیکبخت و مهدی قاسمی که وکالت اینها را به‌عهده گرفته‌اند. ولی متاسفانه همین وکیل‌ها هم نتوانستند هیچ دیداری با این سه‌ روزنامه‌نگار داشته باشند. و اگر در خبرها هم شنیده باشید، رییس دادگستری کردستان گفته بود که اتهام اینها ارتباط با عوامل خارجی هست که همان مسایلی‌ست که قبلا هم وقتی می‌خواستند با کسی برخورد کنند مطرح می‌شده، که به نظر می‌رسد واقعی نباشد. بهرحال وضعیت اینها نامشخص است و هنوز اتهامشان به روشنی مشخص نشده و در یک وضعیت کاملا ناروشن فعلا در بازداشت هستند.

آقای کبودوند اگر بخواهید شرایط کردستان را با سایر مناطق ایران مقایسه بکنید، به چه نتیجه‌ای می‌رسید؟ چون طبق گزارشاتی که رسیده است این تنها فعالان مطبوعاتی نیستند که تحت فشار قرار دارند، بلکه محدودیت و بازداشت و احضار شامل حال فعالان جنبش زنان، فعالان مدنی و غیره هم می‌شود!

کبودوند: این فشار و سرکوب حرکتهای آزادیخواهانه که در کردستان وجود دارد، شکی نیست که در سرتاسر ایران وجود دارد. منتها در کردستان ابعادی وسیع‌تر و گسترده‌ دارد با رنگ و بویی دیگر که آن را هم تا حدودی متفاوت و شاید هم مضاعف کرده است. ولی در کردستان علاوه بر همراهی و همگامی با مردم ایران، مردم کرد در تلاش‌اند برای رفع ستم ملی و فرهنگی و تبعيض‌هايى که خدمت‌تان گفتم، مبارزه کنند. این از جمله آن شاخص‌هایی‌ست که تفاوتهایی با سایر حرکتهایی که در ایران هست بوجود آورده‌اند. و متاسفانه این موارد نقض گسترده حقوق بشر و سرکوب در کردستان با بی‌تفاوتی و سکوت سایر فعالان ایرانی رو به رو هم هست.