1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

چند روز ديگر تا انتخابات بوندس تاگ (مجلس نمايندگان آلمان)

۱۳۸۴ شهریور ۲۳, چهارشنبه

انتخابات پيش هنگام مجلس نمايندگان آلمان ( بوندس تاگ) قرار است يكشنبه ى آينده در روز هجدهم سپتامبر (بيست و هفتم شهريور) برگزار شود. مردم شرق و غرب آلمان امكان خواهند يافت، نمايندگان بالاترين مرجع تصميم گيرى در كشور را برگزينند.

https://p.dw.com/p/A7W6
تب انتخابات همه را فرا گرفته است.
تب انتخابات همه را فرا گرفته است.عکس: dpa

آگاهان مسائل سياسى آلمان بر اين نظرند كه فقط پنج حزب سياسى اين كشور امكان شركت در بوندس تاگ را دارند. اين احزاب عبارتند از: حزب سوسيال دمكرات (SPD)، اتحاد احزاب دمكرات مسيحى و سوسيال مسيحى (CDU / CSU) ، حزب سبزها (Grüne)، حزب دمكرات آزاد (FDP)و حزب چپ آلمان يا (Linkspartei / PDS) .

در سياست داخلى آلمان، از همان منظر نخست مشخص مى شود كه همه ى احزاب كشور مسئله ى اشتغال را سرلوحه ى مبارزات انتخاباتى خود قرار داده‌اند. در حالى كه سوسيال دمكرات ها با افزايش بودجه ى اختصاصى و افزون كردن منبع مالي، خواستار ايجاد اشتغال بيشتر در كشوراند، احزاب مخالف ِ سوسيال مسيحى و دمكرات مسيحى مى خواهند با افزايش ماليات بر ارزش افزوده، به كاهش سطح بيكارى در كشور دست يابند، اين اقدام اما مورد مخالفت حزب دمكرات–آزاد، يعنى حزب ائتلافى سوسيال و دمكرات مسيحى هاست و آنها به شدت با اين طرح به مخالفت برخاسته اند.

مسئله سيستم مالياتى كشور از ديگر نكات مورد اختلاف احزاب آلمان در امور داخلى كشور است و هر حزبى پيشنهادى را ارائه مى دهد و در اين زمينه هم پيشنهادات احزاب با هم متفاوت است. اگر سوسيال دمكرات ها و سبزها و حتى حزب چپ موافق ماليات بيشتر براى شهروندانى هستند كه درآمدى بسيار دارند، احزاب مخالف سوسيال و دمكرات مسيحى خواستار يكدست شدن سيستم مالياتى و برداشتن استثناهاى مالياتى گشته اند، استثناهايى كه اكنون در سيستم مالياتى آلمان به وفور يافت مى شوند.

روابط خارجى آلمان در انتخابات، اين بار نقش تعيين كننده اى مثل انتخابات دور پيش بازى نمى كند. مسئله ى عضويت تركيه در اتحاديه اروپا و عضويت دائمى آلمان در شوراى امنيت سازمان ملل متحد ، دو نكته ى مهم در سطح روابط خارجى آلمان است كه مورد توجه احزاب اين كشور قرار دارد.

در حالى كه احزاب سوسيال و دمكرات مسيحي، چون ديگر احزاب محافظه كار در اتحاديه اروپا، فقط خواستار ايجاد روابط حسنه با تركيه اند، احزاب حاكم سوسيال دمكرات و سبزها عضويت كامل تركيه در اتحاديه اروپا را مى طلبند.

ائتلاف احزاب حاكم همچنين خواستار عضويت دائمى آلمان در شوراى امنيت، اين بالاترين مرجع تصميم گيرى جهانى هستند. اين در حالى ست كه حزب دمكرات مسيحى آلمان اين مسئله را پر اهميت نمى داند و حزب چپ آلمان نيز اين اقدام را از پايه رد مى كند.

اما روابط آلمان با ايالات متحده ى آمريكا و سياست آلمان در مقابل حمله آمريكا و متحد اصلى اش بريتانياى كبير به عراق، كه در انتخابات پيشين، به اعتقاد بسيارى از كارشناسان، به پيروزى احزاب سوسيال دمكرات و سبزها منجر شد، اين بار حربه ى انتخاباتى نبود.

بعد از جنگ جهانى دوم، روابط دو كشور هم پيمان و دوست، يعنى آلمان و آمريكا، تا اين حد بحرانى نشده بود. در دوران حكومت ائتلاف احزاب حاكم سوسيال دمكرات و سبزها در آلمان، روابط دو كشور به سخت ترين دوران خود رسيد. دليل اصلى اين تيره شدن را همه مى دانند. گرهارد شرودر، صدراعظم آلمان فدرال، با لشكركشى به عراق مخالف بود و اين مخالفت حتى روابط خصوصى او را با پرزيدنت بوش بحرانى ساخت.

توضيحاتى در مورد روند تيره شدن روابط دو هم پيمان ِ پر و پا قرص غرب، يعنى ايالات متحده ى آمريكا و آلمان، كه يكى از دلايل پيروزى گرهارد شرودر، صدراعظم آلمان فدرال، در مبارزات انتخاباتى گذشته گشت، و در اين دور هم به كمك او خواهد آمد، مى تواند به روشن تر شدن مسائل يارى رساند.

اولين ابرهاى تيره بر روابط دو كشور در ماه مه سال ۲۰۰۲ ميلادى ديده شدند، هنگامى كه بوش در مجلس نمايندگان آلمان (بوندس تاگ) از كمك هاى معنوى آلمان در رابطه با عمليات تروريستى يازدهم سپتامبر در آمريكا تشكر كرد و بعد مسائل عراق را مطرح ساخت. سخنان او چندين بار به خاطر هو كشيدن چندين نماينده ى حاضر در جلسه قطع شدند.

مخالفت با تصميمات بوش را تظاهراتى كه هم زمان در شهر برلين عليه رئيس جمهور آمريكا برگزار شد، تشديد كرد و موجب كدورت او از دولت قانونى آلمان گشت. در آن زمان مسئله اصلي، امكان جنگ آمريكا با عراق بود. بوش دائما به خطراتى مى پرداخت كه مى توانند از سوى عراق جهان غرب را تهديد كنند. بوش در سخنرانى خود در برلين از جمله گفت:

”من ميدانم كه بسيارى سعى مى كنند وانمود سازند كه گويى عراق خطرى واهى ست. اما من به شما اعلام مى كنم كه خطر عراق جدى ست و همه را تهديد مى كند، همه ى كسانى كه به آزادى پاى بندند. اما ما از پس اين مشكل نيز بر خواهيم آمد.”

گرهارد شرودر، صدراعظم آلمان فدرال، به هنگامى كه احتمال حمله به عراق هر روز شديدتر مى شد، در مبارزات انتخاباتى اش صريحا اعلام كرد كه دولت آلمان تحت رهبرى او به هيچ وجه در لشكركشى به عراق شركت نخواهد كرد.

ديگر مواضع روشن شده بودند. سوء تفاهم ها اوج تازه اى گرفتند و توهين ها آغاز گشتند. وزير دادگسترى آلمان بوش را با هيتلر مقايسه كرد و دونالد رامسفلد، وزير دفاع آمريكا، آلمان را در كناركشورهايى چون ليبى و كوبا قرار داد.اما ائتلاف احزاب حاكم سوسيال دمكرات و سبزها همچنان بر مخالفت خود با جنگ در عراق پاى مى فشردند.

لشكركشى انجام شد، صدام سرنگون گشت و جنگ و گريزهاى خونين در اين كشور آغاز شدند. آمريكا براى بازسازى عراق طلب كمك كرد و يوشكا فيشر، وزير امور خارجه ى آلمان، در ژوئيه ۲۰۰۳ با تاكيد بر مخالفت آلمان با جنگ، در اين مورد گفت:

”من با هيچ شخصيتى در مورد شركت سربازان آلمانى در عراق صحبتى نخواهم كرد. موضع ما مدت هاست كه در رابطه با اين سوال روشن است.”

بحران همچنان ادامه يافت تا اين كه با انتخاب مجدد بوش به عنوان رئيس جمهور آمريكا در نوامبر سال ۲۰۰۴ ميلادي، به تدريج روابط دو كشور رو به بهبودى رفت. بوش سعى در نزديك شدن به دوستان گذشته خود كرد و در اين مورد گفت:

ما اختلافاتى با دوستان قديمى و مورد علاقه مان داشتيم. اين اختلافات به گذشته تعلق دارند و به پايان رسيده اند.”

اگرچه روابط دو كشور به تدريج رو به بهبودى مى روند و ملاقات هايى ميان سران دو كشور انجام گرفته اند، باز روابط آلمان با ايالات متحده آمريكا به خاطر علائق مختلف دو طرف در مسائل بين المللي، دستخوش اوج و حضيض هاى گوناگونى ست.

به هر حال آخرين نظرخواهى قبل از انتخابات مجلس نمايندگان آلمان ( بوندس تاگ) در آلمان نشانگر بهبود موقعيت گرهارد شرودر، صدراعظم آلمان فدرال، و مشكل تر شدن شرايط اتحاد احزاب دمكرات مسيحى و سوسيال مسيحى اين كشور است. ريچارد هيلمر، رئيس انستيتوى اينفراتست در مورد اين نظرخواهى و نتايج به دست آمده مى گويد:

آخرين نظرخواهى قبل از انتخابات، نشانگر آن است كه ائتلاف اتحاد احزاب دمكرات مسيحى و سوسيال مسيحى با حزب دمكرات آزاد آلمان ديگر اكثريتى كافى براى تشكيل دولت را ندارد. اين احزاب بر روى هم ۴۷،۵ درصد آرا را به خود اختصاص داده اند. از اين ۴۷،۵ درصد، اتحاد احزاب دمكرات مسيحى و سوسيال مسيحى ۴۱ درصد ، يعنى دو درصد كمتر از نظرخواهى قبلي، و حزب دمكرات آزاد آلمان نيز ۶،۵ درصد آرا را به خود اختصاص داده اند.