1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

کاوه، روح تفکر ایرانی در قلب اروپا

پ۱۳۸۶ بهمن ۴, پنجشنبه

بیست‌وچهارم ژانویه، روز تولد مجله‌ی کاوه است. مجله‌ا‌ی که به‌عنوان اولین نشریه‌ی فارسی‌زبان در آلمان با مضامین سیاسی-ادبی و در اوایل قرن بیستم منتشرمی‌ ‌شد.

https://p.dw.com/p/CxEV
شماره‌ای از نشریه‌ی کاوه
شماره‌ای از نشریه‌ی کاوه

این مجله در دو دوره‌ و در فاصله‌‌ی سال‌های ۱۹۱۶ تا ۱۹۲۲ منتشر می‌شده است. هیئت تحریریه‌ی این مجله را گروهی از نویسندگان در تبعید‌ ایرانی، عضو کمیته‌ای موسوم به ”کمیته‌ی ایران“ (Iranisches Komitee) تشکیل می‌دادند که ابتکار تشکیل آن مربوط به سید محمد حسن تقی‌زاده است.

از جمله افراد این کمیته می‌توان به شخص تقی‌زاده، محمد علی جمالزاده، محمدعلی و رضا تربیت، حسين کاظم‌زاده ايرانشهر، محمد قزوينی، ابراهيم پورداود، مرتضی راوندی، نصرالله جهانگير، سعدالله خان درويش، اسمعیل نوبری و... اشاره کرد.

دولت آلمان در آن زمان در پی تبلیغ بر ضد انگلیس و روسیه و تقویت پایه‌های خود در میان مردم خاورزمین بود. از سویی دیگر ایرانی‌ها نیزپس از دوره سرکوب مشروطه‌خواهان در دوران حکومت محمدعلی شاه و احساس استیصال در برابر اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی روسیه و انگلیس، به دنبال نیروی سومی می‌گشتند تا به آن پناه ببرند. این نیروی سوم می‌توانست آلمان باشد که به عنوان دشمن دشمن‌شان، دوست آنها به شمار می‌آمد.

تشکیل کمیته‌ی ایران

بنابرابن سید حسن تقی‌زاده به‌عنوان یکی از مشروطه‌خواهان و مخالفان استبداد انگلیس و روسیه بر ایران که در آن زمان در آمریکا به سر می‌برد، به دعوت وزارت امور خارجه‌ی آلمان به برلین فرا خوانده شد و مسئولیت دعوت از دیگر افراد تحریریه را بر عهده گرفت. با دعوت تقی‌زاده، گروهی از نویسندگان از کشورهای مختلف به برلین آمدند و همان ”کمیته‌ی ایران“ را تشکیل ‌دادند. بدین ترتیب دشمنی آلمان و ایرانیان میهن‌پرست با روسیه و انگلیس، فصل مشترک نزدیکی دو طرف شد.

سرانجام در تاریخ هجدهم ربیع‌الاول سال ۱۳۳۴ هـ.ق برابر با بیست‌وچهارم ژانویه‌ی ۱۹۱۶ نخستین شماره‌ی مجله‌ی کاوه با حمایت مالی وزارت امور خارجه‌ی آلمان به چاپ رسید.

انتخاب نام کاوه به عنوان سمبل رزم در برابر متجاوزان که از شاهنامه‌ی فردوسی انتخاب شده، خود به‌نوعی تقویت کننده‌ی عرق ملی بود. مضمون آن نیز در این دوره، یعنی بین سال‌های ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۹عموماً تبلیغ سیاسی به نفع دولت آلمان در ایران و هم‌چنین ترجمه‌هایی از نوشته‌های خاورشناسان آلمانی بود.

با نزدیک شدن به پایان جنگ جهانی اول و نامناسب شدن شرایط اقتصادی و بالا رفتن تورم در آلمان، کمک‌های وزرات امور خارجه‌ی این کشور به کمیته ایران قطع شد. از این زمان به بعد انتشار کاوه به کمک مالی ثروتمندان یا مشروطه‌خواهان سابق وابسته شد.

گرایش به تشکیل دولت- ملت

در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۲ محتوای مجله‌ اندک اندک به سوی مضامین ادبی و اجتماعی و سیاسی گرایش پیدا کرد و دیگر به ندرت مطلبی درباره‌ی آلمان در آن دیده می‌شد؛ مگر مطالبی از آثار تحقیقی خاورشناسان درباره‌ی ایران.

بسیاری از نویسندگان کاوه چون تقی‌زاده، متأثر از افکار متجددان ترک بودند. آنان دلیل عقب‌ماندگی ایران نسبت به اروپا را تنها فشار و نفوذ قدرت‌های خارجی نمی‌دانستند، بلکه معتقد بودند که علت اصلی را باید در درون ایران جست. این برداشت با رویکرد گسترش آگاهی در میان عامه‌ی مردم، آموزش همگانی در ایران را در کانون توجه گرفت و به انتشار مضامینی چون انتقاد از روحانیت و پرداختن به مسائل مربوط به زنان انجامید چراکه آموزش در آن عصر عمدتاً در مکتبخانه‌ها و زیر نظر روحانیت انجام می‌شد.

یکی دیگر از نکات آزاردهنده‌ی آن زمان، اختلافات اقوام و نبود یکپارچگی ملی در ایران بود. این جریان تا جایی پیش رفته بود که اگر از کسی پرسیده می‌شد چه ملیتی دارد، به زادگاه خود اشاره می‌کرد. این عامل از نگاه نویسندگان کاوه و در صدر آن‌ها تقی‌زاده، موجب بروز ناآرامی‌ها و نبود اتحاد و قدرت مقاومت در برابر دشمن خارجی می‌شد. انجمن ایران دلیل عمده‌ی این شکاف را عبارت ساده‌ی ”مردم زبان هم را نمی‌فهمند“ می‌دانست.

از سوی دیگر يكی از گرايش‌های مهم در كشورهای همسايه شمالی و غربی ايران در آن دوره، گرايش ”پان‌تركيسم“ بود كه از سوی نويسندگان كاوه، به‌عنوان ‌تهدیدی برای يكپارچگی ايران احساس می‌‌شد.

پان تركيست‌ها خواستار اتحاد ترک‌های عثمانی با ترک‌های منطقه قفقاز و شمال ايران بودند تا ”ملت ترک“ قدرتمندی را بوجود آورند.

با این تفاصیل، انجمن ایران لازم می‌دانست که خود مردم ایران نیز با هم احساس وحدت کنند و بر وجوه مشترکی تکیه داشته باشند تا زیر تأثیر تبلیغات پان‌ترکیستی قرار نگیرند.

تقی‌زاده ملهم از روح ناسیونالیستی زمان و روند ایجاد ”دولت­ملت“ ها در سراسر اروپا و آسیا، در پی یافتن نقطه‌ای مشترک در میان مردم در قلمرو خاک ایران برآمد و آن چیزی نبود جز زبان فارسی و تاریخ مشترک. زبان و تاریخ به‌عنوان دو عنصری مطرح شدند که می‌توانستند مردم را به هم نزدیک کنند که البته برای گسترش هر دو نیاز به مدارس جدید و تعلیم مردم است.

یکی از نکات جالبی که به‌عنوان تحلیل شکست مشروطه در این مجله مطرح می‌شد، این بود که ایران در جریان مشروطه، هنوز در مرحله‌ای از بلوغ نبوده که بتواند پابه‌پای ایده‌های ”حکومت مردم بر مردم“ به مسیر خود ادامه دهد. بنابراین ایده‌ی ”مستبد منور“ به تعبیر تقی‌زاده مطرح گردید که تبلور آن بعدها در ”رضاشاه“ دیده ‌شد.

پایان کار کاوه

سرانجام به تدریج به‌دلیل افزایش مشکلات مالی، ادامه‌ی نشر با مشکل مواجه شد و با اعلامی که در یکی از شماره‌های کاوه با همین مضمون به چاپ رسید، انتشار این مجله متوقف ‌گردید.

جلسات روزانه‌ی کمیته‌ی ایران هم به شب‌نشینی‌های دو هفته یک‌بار کاهش پیدا کرد و همکاران تحریریه رفته‌رفته پراکنده ‌شدند. تقی‌زاده نیز با قبول پستی در رأس یک هیئت از سوی دولت ایران به روسیه رفت و بدین ترتیب پایان دوره تبعید وی با پایان عمر کاوه همراه شد.