1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

کشف "زبان قاراشمیش" مهاجران در آلمان

۱۳۹۰ اسفند ۲۷, شنبه

امتیاز دو یا چند‌زبانی بودن فرزندان مهاجران در جامعه‌ی آلمان تا به‌حال به عنوان یک "نقص" تلقی می‌شد. زبانشناسان اکنون این پدیده را به مثابه بهترین انگیزه‌ی فراگیری زبان آلمانی ارزیابی می‌کنند.

https://p.dw.com/p/14MBw
عکس: picture-alliance/dpa

شیوه‌ی زندگی ‌مهاجران تأثیر تعیین‌کننده‌ای بر روابط فرهنگی و اجتماعی در جامعه‌ی آلمان دارد. نقش زبان، به‌ویژه در این میان، چشمگیر است. از این رو یکی از معتبرترین نهادهای زبانشناسی این کشور به نام موسسه‌ی زبان آلمانی (IDS) کنفرانسی با عنوان "زبان آلمانی مهاجران"  ترتیب داد تا راه‌های فراگیری زبان آلمانی و اشکال کاربردی آن را از سوی مهاجران بررسی کند.

شرکت‌کنندگان در این کنفرانس که از ۱۳ تا ۱۵ مارس (۲۳ تا ۲۵ اسفند) برگزار شد، تنها به شیوه‌های استفاده‌ی زبان آلمانی مهاجران نپرداختند، بلکه تأثیر آن را بر روابط اجتماعی و تکامل زبان آلمانی نیز بررسی کردند. در این همایش بیش از ۴۰۰ کارشناس و پژوهشگر زبان از ۲۸ کشور جهان شرکت داشتند.

خلاقیت در "دخل و تصرف" زبانی

یکی از موضوع‌های مورد بحث این کنفرانس "زبان جوانان مهاجر" بود. هایکه ویزه، یکی از زبان‌شناسان آلمانی و استاد زبان دانشگاه پتسدام، ویژگی این زبان را در کوتاه‌کردن جملات و عدم بکارگیری حرف تعریف زبان آلمانی می‌داند. او که سال‌ها به بررسی ویژگی‌های "زبان جوانان مهاجر" در برزن‌های مهاجرنشین شهرهای بزرگ آلمان، از جمله در محله‌ی کرویتسبرگ برلین، پرداخته است، در این رابطه  می‌گوید: «با این زبان نباید به مثابه شکلی از زبان آلمانی دست و پا شکسته برخورد کرد. در این حذف و تغییرات دستوری خلاقیت هم دیده می‌شود.» ‌هایکه ویزه در بررسی‌های خود به این نتیجه رسیده است که این گونه "دخل و تصرف در اصول دستوری زبان آلمانی" فراملیتی است و تنها محدود به جوانان ترک‌تبار نمی‌شود. این پدیده در شهرهای بزرگ دیگر کشورهای اروپایی نیز دیده شده است.


آزادی انتخاب زبان

ایمکن کایم، یکی از زبانشناسان زن آلمانی که سال‌ها درباره کاربردهای زبانی جوانان ترک‌تبار پژوهش کرده است، به  نتایج دیگری هم رسیده است. او می‌گوید این جوانان هنگام شرح یک ماجرا به طور عادی و عادتی به نوبت زبان‌های ترکی و آلمانی را بکار می‌گیرند. بنا بر پژوهش‌های این زبانشناس، جوانان ترک‌تبار بر حسب موضوع و شنونده، زبان و نوع بیان خود را تغییر می‌دهند و در روایت‌های متفاوت خود اغلب به نکات طنزآلود هم می‌پردازند.

این گونه اختلاط، آمیختگی و امتزاج زبانی، به‌نظر برخی از منقدان چیزی جز ساختن "زبانی من‌درآوردی و قاراشمیش" نیست. به زعم ایمکن کایم ولی استفاده از این روش، توانایی و حساسیت زبانی این جوانان را نشان می‌دهد. او می‌گوید: «این نسل برای بیان مقصود می‌تواند آزادانه، زبان مورد نظر خود را انتخاب کند.»

ایمکن کایم هم‌چنین معتقد است کودکانی که به‌طور هم‌زمان چند زبان را می‌آموزند مضمون و آهنگ زبان را هم تغییر می‌‌دهند. این زبانشناس برلینی برای دستیابی به این نتیجه، ویژگی‌های زبانی اهالی دو محله‌ی بزرگ شهر ماین‌هایم را که یکی ۱۲ هزار و دیگری ۱۵ هزار تن جمعیت دارد بررسی کرده است. حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد مهدکودک‌ها و مدرسه‌های این دو محله را کودکان و دانش‌آموزان مهاجرتبار تشکیل می‌دهند.

در این کنفرانس هم‌چنین گفته شد که علم زبانشناسی در زمان‌های دور این پدیده‌ها را با عبارت "نیمه‌‌زبانی مضاعف" تعریف می‌کرد. ایمکن کایم بر آن است که این مفاهیم در زبانشناسی مدرن جایی ندارد. او با این حال توانایی‌های نوشتاری این جوانان را که خالی از نقص نیست، انکار نمی‌کند، ولی معتقد است که این کمبود، پیش از آن که به تبار آنان برگردد، به نحوه‌ی آموزش مدارس مربوط می‌شود.

اهمال در آموزش زبان

از دیگر مسائلی که در این کنفرانس در باره آن بحث شد، زمان فراگیری زبان این جوانان است. آرنولف دپرمن، از پژوهش‌گران موسسه‌ی زبان آلمانی (IDS)، معتقد است که فراگیری زبان باید از مهد‌کودک و کودکستان آغاز شود. به نظر او در برخی از برزن‌های شهرهای بزرگ که شمار مهاجران و مهاجرتباران آن‌ها چشمگیر است، این مراکز آموزشی و پرورشی، تنها مکان‌های فراگیری زبان آلمانی برای کودکان مهاجرتبار است. او می‌گوید: «اهمال در این مرحله دشواری‌های زیادی را در مراحل آموزشی بعدی به همراه خواهد داشت.»

ارج بر زبان مادری

ایمکن کایم در این کنفرانس هم‌چنین این موضوع را مطرح کرد که آموزش زبان آلمانی به کودکان مهاجرتبار هنگامی موفقیت‌آمیز خواهد بود که ابتدا ارزش زبان مادری آن‌ها به رسمیت شناخته شود و جامعه آن را به عنوان یک سرمایه‌ی فرهنگی و اقتصادی ارزیابی کند. او می‌گوید: «به بچه‌ها باید نشان داد که با دانستن یک زبان‌ بیشتر، توانایی‌های بیشتری دارند.»

تا به‌حال در جامعه‌ی آلمان دانستن زبان آلمانی و قدرت بیان منظور خود به این زبان، به عنوان تنها معیار سنجش توانایی‌های زبانی یک فرد به حساب می‌آمد. ایمکن کایم در این رابطه به تجربه‌ی منفی خود اشاره می‌کند و می‌گوید: «در نتیجه بسیاری از کودکان که زبان آلمانی نمی‌دانستند، احساس می‌کردند که ضعف زبانی دارند. از این‌رو، برخورد مثبت با دو یا چند‌زبانی بودن، که بهترین انگیزه برای فراگیری است، ‌ضرورت دارد.»

FF/KG

Logo Sprachen ohne Grenzen deutsch
دانستن زبان آلمانی، تنها معیار سنجش توانایی‌های زبانی یک فرد؟