1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

کنفرانس «فراسوی عراق» در برلين، تلاشى براى بررسى راههاى برونرفت از بحران كنونى در منطقه

۱۳۸۳ خرداد ۷, پنجشنبه

به ابتکار بنياد «هاينريش بل» در برلين، کنفرانس دو روزه ای تحت عنوان «فراسوی عراق»، برای بررسی اوضاع اين کشور و مسائل خاورميانه و با شرکت کارشناسان و صاحب نظران سياسی، اجتماعی و فرهنگی از اروپا، آمريکا، شمال آفريقا و خاورميانه برگزار گرديد.

https://p.dw.com/p/A4ry
يوشكا فيشر وزير خارجه برلين يكى از شركت كنندگان و سخنرانان در كنفرانس فراسوى عراق در برلين بود
يوشكا فيشر وزير خارجه برلين يكى از شركت كنندگان و سخنرانان در كنفرانس فراسوى عراق در برلين بودعکس: AP

در اين کنفرانس، موضوعاتی چون بحران عراق، چالش مردمسالاری و مدرن سازی برای کشورهای اسلامی، منازعه ميان فلسطين و اسرائيل، نقش جامعه مدنی برای فرآيند دمکراتيزه کردن خاورميانه و نزديک و همچنين گفتگوهای سه جانبه ميان اروپا و آمريکا و خاورميانه برای يافتن راهکارهای مناسب و مؤثر جهت غلبه بر بحران، در کانون بحث و بررسی ها قرار داشت.

از ويژگی های اين کنفرانس از جمله شرکت يوشکا فيشر وزير امور خارجه آلمان، در يکی از ميزگردهای بحث و گفتگو بود. از ايران، دکتر بهمن نيرومند، نويسنده و روزنامه نگار و دکتر نويد کرمانی، پژوهشگر و اسلام شناس در اين کنفرانس سخنرانی داشتند.

اهم مسائل مطروحه در اين کنفرانس را می توان بطور فشرده در يک سری پرسشهای بنيادين خلاصه کرد: آيا گفتمان و الگوی زبانی (پارادايم) برای اين منطقه نسبت به گذشته تغيير کرده است؟ آيا می توان دمکراسی غربی را بدون درنظر گرفتن ويژگی های فرهنگی، در کشورهای اين منطقه پياده کرد؟ آيا اسلام سياسی می تواند طرف گفتگو با غرب باشد؟ بازيگران اصلی سياسی اين منطقه چه کسانی هستند و به چه نيروهايی تعلق دارند؟ جامعه مدنی در کشورهای منطقه از چه درجه رشد و قوام يافتگی برخوردار است و نقش آن در تکامل آتی اين کشورها چيست؟

سخنرانان، از زوايای مختلف به اين پرسشها پرداختند و پاسخهای گوناگونی به آنها دادند. در جمع بست فصول مشترک ديدگاه های مطرح شده می توان گفت که اوضاع نگران کننده عراق، اين باور را تقويت کرده است که دمکراسی را نمی توان از طريق اقدام نظامی و از بالا در کشورهای منطقه ايجاد کرد، بلکه غرب بايد از اصلاحات جدی در اين کشورها پشتيبانی کند و به آنها کمک کند تا خود را تغيير دهند. لذا مهندسی سياسی برای کشورهای اين منطقه بايد از اساس تغيير کند. ديگر نمی توان با معيارهای گذشته کار کرد، چرا که تجربه گذشته عملا" شکست خورده است. بايد روانشناسی سياسی منطقه و ويژگيهای روحی و فرهنگی آن را به دقت در نظر داشت.

خلاصه کردن طرح ها و برنامه ها در مسائل سياسی و اقتصادی، راهگشا نخواهد بود. می توان بهترين طرح ها و برنامه ها را داشت، اما بدون توجه به روانشناسی اين منطقه، هرگز نمی توان آنها را از قوه به فعل درآورد. تجربيات اخير می آموزد که در مواردی جذاب کردن يک سياست معين برای رژيمهای اين منطقه، مؤثرتر است و نتايج بيشتری دربر دارد. نمونه موفق در اين زمينه، سياست اروپا در قبال ترکيه است که اين کشور را به اصلاحات جدی ترغيب کرده است. بايد چنين سياستی را به کل منطقه تعميم داد.

غرب بايد از سياست های دوران جنگ سرد مبنی بر حمايت از ديکتاتوريهای وابسته دست شويد و به عبارتی، نرم افزار سياسی را برای اين منطقه تغيير دهد. دمکراسی بايد از ژرفای جوامع اين منطقه برخيزد و تدريجا" خود را تحکيم سازد. ترکيب جمعيتی اين منطقه حاکی از جوان بودن آن است و اگر جوانان بی آينده اين کشورها، چشم انداز روشنی در مقابل خود نبينند، گرايش به بنيادگرايی اجتناب ناپذير خواهد بود. در نتيجه سياست گذاريهای نادرست برای اين منطقه طی دهه های گذشته، امروزه شاهد آنيم که بنيادگرايان و افرادی چون بن لادن، مقتدا و رهبران حزب الله و حماس، محبوب ترين چهره های سياسی اين منطقه اند.

از طرف ديگر سياست های نادرست و افراطی دولت شارون در اسرائيل، به بی ثباتی منطقه دامن می زند. غرب در قبال سياست های زيانبار اسرائيل موضعی انفعالی و بی تفاوت اتخاذ کرده است. زيرا در ميان برخی محافل غرب هنوز اين باور وجود دارد که دمکراسی برای کشورهای اين منطقه الگوی مناسبی نيست و بايد از سياست «مشت آهنين» تبعيت کرد.

ايالات متحده آمريکا با گزينش سياست تهاجم نظامی به عراق، پشتيبانی بسياری از متحدين اروپايی خود را از دست داد. هيچ کشوری در جهان از اين حق طبيعی برخوردار نيست که جهان را رهبری کند، اما رهبران کنونی کاخ سفيد، چنين رسالتی برای خود قائل اند. اروپا نبايد در هر زمينه ای به واشينگتن نگاه کند. جهان کنونی بايد با انديشه رهبری وداع کند. اين جهان نيازمند همکاری و همبستگی است.

با فاش شدن شکنجه زندانيان عراقی توسط نظاميان آمريکايی و انگليسی، حقوق بشر به مثابه يکی از دستاوردهای ارجمند بشريت مترقی آسيب جدی ديده است. غرب بايد به شدت مراقب باشد که ارزشهايی را که خود تبليغ می کند، به دست خود نقض نکند.

بهرام محيی گزارشگر صداى آلمان در برلين