1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

گاردین "سه بچه خوک" را به دادگاه کشاند

۱۳۹۰ اسفند ۱۵, دوشنبه

در "داستان گرگ بد گنده و سه بچه خوک"، خوک‌ها قربانیان بی‌گناه‌اند و گرگ، شخصیت بد داستان است. اما روزنامه‌ی گاردین نشان داده که حقیقت چیزی جز این است. دغدغه‌اصلی گاردین خبرنگاری در عصر شبکه‌های اجتماعی است.

https://p.dw.com/p/14FB1
عکس: youtube

آینده‌ی خبر و خبرنگاری در عصر شبکه‌های اجتماعی چگونه خواهد بود؟ کاربران شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر یا کاربران اینترنت با آپ‌لود یک ویدیو در یوتیوب چه تاثیری بر مسیر یک گزارش خبری می‌گذارند؟

گاردین، روزنامه مشهور انگلیسی که از جمله رسانه‌های پیش‌گام در پذیرش و پیاده‌سازی دگرگونی‌های شگرف در دنیای خبر و اطلاعات است، با یک کمپین تبلیغاتی، پروژه‌ی "اوپن ژورنالیسم" خود را کلید زده است.

داستان "گرگ بد گنده و سه بچه خوک" یادتان هست؟ موضوع این داستان، اقتباسی است از اثر معروف والت دیسنی که در ایران به صورت نوار قصه با صدای گویندگان معروف صدا و سیما راهی بازار شد.

در این داستان سه بچه خوکی بودند که یکی خانه‌اش را از پوشال، دیگری ازعلف، و سومی از آجر ساخته بود. خلاصه‌ی داستان این‌که خانه‌ی "خوک فلوت‌زن" و "خوک ویلون زن" که از روی تنبلی تن به کار نمی‌داند و به نصیحت‌های برادر زرنگ و کاری خود گوش نمی‌داند و شعارشان "کار چیه، بار کیه، کی به کیه" بود، در مقابل "فوت" گرگ بد گنده مقاومت نمی‌کند و دو خوک بی‌خانمان شده به خانه‌ی برادر خود "خوک کاری" پناه می‌برند. گرگ بد گنده که نمی‌توانسته با فوت خانه‌ی مستحکم "خوک کاری" را ویران کند، تصمیم می‌گیرد از لوله‌ی بخاری وارد خانه شود. بچه‌خوک‌ها کتری آب جوش زیر بخاری می‌گذارند و به این ترتیب گرگ می‌سوزد و برای همیشه متواری می‌شود.

حالا گاردین قصد دارد با تعریف دیگرگونه‌ی خود از این داستان که در کشورهای انگلیسی‌زبان بسیار معروف است، برای فرم جدیدی از خبرنگاری در عصر شبکه‌های اجتماعی تبلیغ کند، برای "ریل تایم ژورنالیسم".

گرگ قربانی خبررسانی در عصر شبکه‌های اجتماعی

در بازتعریف گاردین از این داستان، سه خوک که "مالک" هم محسوب می‌شوند، پس از سوزاندن گرگ در دیگ آب جوش، او را متهم می‌کنند که خانه‌های آنها را با فوت خود ویران کرده است. در این فیلم شهروندان ابتدا گزارش گاردین را می‌خوانند که خبر از سوخته شدن "گرگ بد گنده" می‌دهد. کمپینی به راه می‌افتد که منجر به دستگیری سه بچه خوک به اتهام سوزاندن گرگ می‌شود.

از این مرحله به بعد کاربران شبکه‌های مجازی که گزارش گاردین را خوانده‌اند، دست به کار می‌شوند. سیل توییت‌هایی که با هشتگ #opennews منتشر می‌شوند فضای مجازی را تسخیر می‌کنند: "سه خوک کوچک قربانی‌اند"، "شما حق دارید از اموال خود دفاع کنید"، "اگر کسی تلاش کند خانه‌ی من را ویران کند من هم همین کار را می‌کنم" و...

به این ترتیب اطمینان از گنهکار بودن "گرگ" در ابتدای داستان، جای خود را به شک و تردید می‌دهد. کاربر دیگری با آپ‌لود فیلمی که نشان می‌دهد گرگ از بیماری آسم رنج می‌برد تلاش می‌کنند ثابت کنند که گرگ نمی‌توانسته با فوت خانه‌ی خوک‌ها را خراب کند.

کار تا آنجا پیش می‌رود که گاردین هم با شبیه‌سازی قدرت فوت گرگ (Huff and Puff Simulation) به میدان می‌آید تا کمکی کرده باشد در کشف حقیقت. نتیجه‌ی این شبیه‌سازی این می‌شود که "قدرت فوت گرگ نمی‌توانسته خانه‌های خوک‌ها را خراب کرده باشد".

در ادامه‌ی فیلم گاردین، این خبر سرآغاز جنبشی می‌شود در میان شهروندان که به خیابان‌ها می‌ریزند و نوک حملاتشان خوک‌ها هستند و بانک‌ها. در نهایت این "سه بچه خوک" هستند که به عنوان کلاهبرداران مالیاتی در مقابل دادگاه ظاهر می‌شوند، نه "گرگ بد گنده‌"ی داستان. اما ماجرا به این جا ختم نمی‌شود چون کاربران شبکه‌های اجتماعی ول کن ماجرا نیستند.

فیلم تبلیغاتی گاردین تلاش می‌کند تا نقش توییتر، وبلاگ‌ها، ویدیوها، نظرسنجی‌های آنلاین و دیگر امکانات ارتباطی موجود در وب را در تاثیرگذاری بر مسیر خبر و یافتن حقیقت نشان دهد.

پیام گاردین این است، نیاز زمانه‌ی ما "ریل تایم" ژورنالیسم است در دیالوگ مستمر با خواننده. زمانه‌ای که در آن یک رسانه با بهره‌گیری به‌جا و هوشمندانه از تولیدات کاربران اینترنت می‌تواند مخاطب بیشتری جذب کند.

برای دیدن فیلم گاردین به لینک زیر مراجعه کنید

YK/ DK