1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

گزارش از پانزدهمين كنفرانس «بنياد پژوهشهاى زنان ايران» در برلين، خانه فرهنگ هاى جهان

مهيندخت مصباح، گزارشگر صداى آلمان از برلين۱۳۸۳ تیر ۱۴, یکشنبه

پانزدهمين كنفرانس سه روزه بين المللى و ساليانه «بنياد پژوهش هاى زنان ايران» در شهر برلين پايتخت آلمان در «خانه فرهنگ هاى جهان» به پايان رسيد. در اين كنفرانس كه بيش از ۵۰۰ نفر از فعالان و كوشندگان فرهنگى / سياسى و اجتماعى شركت داشتند، مسائل و ديدگاه هاى گوناگونى مطرح شدند. همكار صداى آلمان، مهيندخت مصباح از محل اين كنفرانس گزارش مى دهد.

https://p.dw.com/p/A6Pa
عکس: AP

گزارش روز اول كنفرانس

پانزدهمين كنفرانس «بنياد پژوهشهاى زنان ايران» با خيرمقدم خانم ميهن روستا و نواى غافلگيرانه و نوازشگرانه ى خانم دريا دادور، ساعت ۱۵ روز جمعه ۱۲ تيرماه در شهر برلين افتتاح شد. نخستين سخنرانان خانم دكتر «كريستينا تورمر» از آلمان بود كه به بررسى جنبش زنان آلمان تحت عنوان ركود يا پيشرفت پرداخت و پس از آن «تاسك احمد» از جمله مبارزان عراقى و از بنيانگزاران انقلابى و از بنيانگزاران «سازمان مستقل زنان كردستان عراق» وضعيت زنان در منطقه را تشريح كرد. برنامه با معرفى هنرمندان ميهمان از جمله خانم پرستو فروهر كه نمايشگاهى از آثار تجسمى در جوار كنفرانس برگزار كرده بودند، ادامه يافت. پرستو فروهر در توضيح علت شركت خود در اين نمايش گفت:

“من همراه با چندين هنرمند ديگر كه در حاشيه ى اين كنفرانس دعوت شده اند تا كارهاى هنرى شان را عرضه كنند، افتخار حضور در اين كنفرانس را پيدا كردم. براى اينكه نه تنها براى من كار اين بنياد كه سالهاست بر سر پژوهش مسايل زنان در ايران كار عميق و بسيار اصولى انجام مى دهند، مهم است، بلكه براى من بارى عاطفى بسيار پرارزشى دارد و آن اين است كه مادر من در سال ۱۳۷۵ به عنوان سخنران در اين كنفرانس در شهر سياتل در آمريكا شركت كرد و يكى از زيباترين صحبت هاى خود را در آنجا كرد و همواره از كار «بنياد پژوهشهاى زنان» به عنوان يكى از ارزشمندترين بنيادهايى كه در اين زمينه كارى فراى وابستگى هاى سياسى انجام مى دهد، بلكه صرفا براى پيشبرد مسايل زنان در ايران ياد و از اين بنياد حمايت مى كرد.”

قدردانى از خانم دكتر هما ناطق، پژوهشگر و تاريخدان برجسته، محور اصلى برنامه ى افتتاحيه بود. ابتدا ۴ نفر از اطرافيان، همكاران و دوستان خانم ناطق هريك به ذكر گوشه هايى از خاطرات و فعاليتهاى مشترك خود با ايشان پرداختند. از جمله اين افراد آقاى كريستف بلئيى، استاد رشته ايرانشناسى دانشگاه شرق شناسى دانشگاه پاريس بود كه با فصاحت تمام به زبان فارسى نطقى به مدت يك ربع در مورد خانم ناطق ايراد كرد. پس از آن خانم دكتر هما ناطق در ميان غريو حضار به پشت تريبون آمده و از جمله چنين گفت:

“سپاسگزارم. قرار بود كه دوستان به نقد من برآيند. درست عكس آن شد. به ستايش برآمدند. زنان ايران امروز، هنوز در پى كار فرهنگى در ايران هستند. اين زنى كه هميشه مش بر موهايش دارد، ناخنش را رنگ مى كند، موهايش را بيرون مى برد، نه طبقه بندى دارد، نه شما مى توانيد بگوييد از لايه هاى اجتماعى ست، نه از چپ است نه از راست است. پس چون ايدئولوژى ندارد، مبارزه اش فرهنگى ست. همگانى ست و پيروزمند است. به خاطر اينكه در جهت تقسيم مردم نيست. در جهت همايش زنان است. گردهمايى زنان.”

با پايان صحبت هاى خانم ناطق كه توام با قرائت اشعارى چند از شعراى ايرانى و اشاره به آزادگى و استقلال آنان بود، تنفس اعلام شد. پس از آن دو فيلم به نمايش درآمد كه يكى از آنها ساخته ى آقاى آرمان مجد از آلمان و در مورد دستگيرى و مرگ خانم زيبا كاظمى بود و ديگرى فيلم بلندى بود به نام «زهره و منوچهر» به كارگردانى ميترا فراهانى از فرانسه. اين فيلم با انتخاب موضوع بكارت و عصمت و سنت و آزادى عمل و انتخاب جوانان زنان در مسايل جنسى و مدرن، تضادهاى جامعه ظاهرا مذهبى و سنتى با واقعيت هاى موجود را با شفافيت و صراحت مورد تاكيد و چالش قرار مى داد. روز نخست كنفرانس با حضور حدود ۴۵۰ نفر بدين گونه بود. بايد گفت قلت مردان شركت كننده در همايش كاملا بارز بود و ميانگين سنى زنان و مردان حاضر نيز ۳۵ تا ۵۵ سال به نظر مى رسيد. انتظار مى رفت روز دوم كنفرانس كه روز تعطيل در كشورهاى غربى ست، با دو برابر شركت كننده به نسبت روز اول برگزار شود، كه روز كارى بود.

گزارش روز دوم كنفرانس

روز دوم كنفرانس همانطورى كه انتظار مى رفت با تعداد بيشترى شركت كننده توام بود. پيش از ظهر دو سخنرانى تحت عنوانهاى «نقش جنسيت در روند مدرنيته در ايران» به زبان فارسى توسط خانم نيره تميمى از كشور هلند و «فمينيست لهجه دارشده» به زبان انگليسى توسط خانم ژانت باوئر از آمريكا ايراد شد. تاكيدهاى خانم تعميمى در رشد آگاهى زنان ايرانى در طول ۲۵ سال پس از انقلاب، موجب رنجش و بحثهاى فراوانى در جلسه شد. خانم تعميمى براين نظر بود، كه آپارتايد جنسى در سالهاى پس از جمهورى اسلامى موجب پيشرفت زنان شده است. وى گفت، در دوران انقلاب هويت زن ايرانى سياسى بود، اما آنها اينك علاوه بر آن هويت فرهنگى و فمينيستى نيز دارند. خانم باور از آمريكا سخنرانى خود را با عنوان «فمينيست لهجه دارشده» براى تشريح اين موضوع كه تئوريهاى فمينستى غربى مناسبات جنسيتى و تجددخواهى ايرانيان سوء برداشت و بدفهمى داشته اند، آغاز كرد. به گفته ى ايشان ايران محل مهمى در زمينه ى تجدد و نقش زن مى باشد. از سوى ديگر باز ايران دربسيارى محافل كانون بنيادگرايى محسوب مى شود و از همين رو تغييرات مربوط به زنان اهميت به سزايى دارد.

پس از ناهار، يكى از جنجالى ترين سخنرانى ها آغاز شد و خانم دكتر رويا طلوعى از شهر سنندج كردستان به پشت تريبون رفت و گفت كه مسئله ى زن در ايران و بويژه در كردستان پيامدهاى مثبت و منفى فراوان داشته است. با اين همه ايشان در سخنان خود عمدتا به نتيجه گيرى مثبت از موقعيت زن كرد پرداخت. خانم طلوعى درتوضيح بيشتر اين نگاه خوشبينانه به ما چنين گفت:

“معمولا كل جامعه دوست دارد، و حتا جامعه جهانى، از ملتهاى كوچكتر هميشه اوج دردها و بدبختى هايشان را بشنوند. و هميشه نقاط مثبت آن ناديده گرفته مى شود. براى من اتفاقا فرصتى بود كه بگويم در ميان ملت كرد يك جنبش روشنفكرى وجود دارد، به اين شيوه، زنان كرد هم مى توانند وجود داشته باشند، اين گونه امكانات را هم دارند، اين تحولات هم وجود دارد و در كنار همان خودسوزى هايى كه بعضى ها شايد لذت هم مى برند كه بزرگترش كنند. اما خودسوزى حقيقتى ست كه وجود دارد..”

سخنران بعدى خانم سوسن رخش با تاكيد بر اينكه جنبش زنان و به طور كلى همه ى جنبشها در ايران شاخص و الگوى منطقه ى خاورميانه هستند، به رشد غيرقابل انكار و آگاهى صنفى _ فرهنگى زنان ايران اشاره كرد. اين برداشت نيز با اعتراض گروهى مواجه شد كه با هر نتيجه گيرى مثبت از تحولات موجود در جامعه ايران برآشفته مى شدند. به طور كلى سخنرانى هاى روز دوم كه پايه هاى مطالعاتى و تحقيقاتى داشته اند، دربرگيرنده نتيجه گيرى مثبت و غيرقابل چشم پوشى رشد زنان در طول سالهاى قبل عليرغم فشارهاى موجود دولت اسلامى بوده اند. دختر ۲۳ ساله اى كه از معدود جوانان شركت كننده در همايش بود، به بحثهاى صرفا نظرى و معطوف به گذشته ى زنان اعتراض داشت و از جمله گفت:

“پانصد نفر در اينجا حضور دارند، ولى فقط ۱۰ نفر از آنها را جوانان تشكيل مى دهند. در حالى كه ما جوانها آينده ى اينها هستيم، ولى اينها هنوز با هم دعوا دارند و فكر مى كنند كه بچه هايشان هنوز همان مشكلاتى را دارند كه اينها داشته اند. آنها با اينكه در جامعه اى آزاد هستند، به جاى اينكه دنبال راه حلى باشند و با بچه هايشان ديالوگ داشته باشند، هنوز مشغول دعواهاى ۲۵ سال پيش خود هستند. هنوز كه هنوز است در آلمان بچه هايى هستند كه مادر و پدرهايشان براى آنها شوهر انتخاب مى كنند، هنوز كه هنوزه دخترهاى ايرانى اينجا هستند كه حق خوابيدن در خانه ى دوستشان را ندارند، چون او برادر دارد. اين چيزى ست كه هنوز در آلمان هست و من با چشم خودم آن را ديده ام. ولى اين مسايل اينجا اصلا مهم نيست. مهم اين است كه ۲۵ سال پيش جنبش چپ بوده يا نبوده است.”

بايد گفت، گفتگوهاى پس از سخنرانى ها و پرسشهايى كه از سخنرانان مى شد غيرمداراگرايانه و مقاومت در قبال حقايق تحقيقى و آمارى بود. به نحوى كه هر سخنرانى كه نتيجه ى تحقيقى مثبتى از شرايط زنان ايران مى گرفت، متهم به جانبدارى از حاكميت اسلامى مى شد. خانم رخش در پاسخ يكى از همين اتهامات گفت، كار من تنها تحقيق و ارائه نتيجه ى مطالعات است، نه جانبدارى سياسى يا اعلام نظر سياسى.

عصر و شب دومين روز به برنامه هاى هنرى اختصاص داشت. حضور و تحسين آقايان در مراسم هنرى شب دوم كه دستمايه هاى زنانه توأم با ظرافت، طنزآميز و گاه اروتيك داشت، بسيار محسوس تر از زمان برگزارى مراسم بحبث و سخنرانى بود.

گزارش روز سوم كنفرانس

سخنان خانم شهلا شفيق از فرانسه با عنوان «زنان، فرديت و تحول مدرن»، «فروغ فرخزاد، شادى و رنج جستجوى خود» را مى توان از پراستقبال ترين سخنرانى اين سه روز ارزيابى كرد. ايشان البته در بررسى تحقيقى خود بر مسئله ى آزادگى، استقلال، فرديت و حق انتخاب زن در يافتن راه احاطه بر روح و جسم خود تاكيد داشت، اما از آنجا كه به طور كاملا مستقيم به مسايل جنسى، زندگى امروزى و شكستن سنتها مى پرداخت، بر خلاف سخنرانى هاى ديگر، تفرقه و تشنجى در ميان جمع ايجاد نكرد و برعكس موجب وحدت جمع نيز شد. بحث درباره ى فروغ، زنان و مدرنيسم در طول تنفس ناهار نيز ميان جمع شنيده مى شد. آقاى جلال سرفراز، روزنامه نگار و شاعر مقيم برلين، از جمله در مورد فروغ، به عنوان سمبل زن معاصر ايران و سماجت سنت هاى پيشين حتا در ميان روشنفكران نسل خويش گفت:

“شما به خاطر بياوريد، زمانى كه فروغ فرخزاد در جامعه ايران، به عنوان يك زن، به عنوان يك شاعر مطرح بود تا چه اندازه از همين شاعران معروف دوران در برابر او قرار مى گرفتند. وقتى اين شاعرها كه نمايندگان جامعه روشنفكرى در آن دوران محسوب مى شدند، به اين صورت با او برخورد مى كردند، پس واى به حال ديگران.”

پس از ناهار، ميزگرد نسل دوم با حضور ۶ زن جوان زير ۳۰ سال كه هيچ نقش و دركى از انقلاب اسلامى و زمان شاه ندارند، آغاز شد. دو نفر از شركت كنندگان از ايران آمده بودند و اجازه ى ضبط و عكس بردارى از ميزگرد نيز نبود. ۳ دختر بزرگ شده در آلمان گفتند، كه بالاخره در سنين بعد از ۲۰ سالگى به ايران سفر كرده و زادگاه خود را ديده اند. اما به دليل محدوديتهاى اجتماعى و بويژه تفاوتهاى فرهنگى، كه بسيار در ميان آن قسمت از فاميل و خانواده كه در ايران مانده، بارز است، حاضر به زندگى در ايران نيستند، اما همواره خود را ايرانى خواهند دانست. آنها به محدوديتهاى موجود، عدم وجود احساس فرديت در دختران همسن و سال خود درايران به دليل تربيت هاى وابسته و زندگى به خاطر ديگرى اشاره مى كردند. در همين رابطه سهراب مختارى فرزند زنده ياد محمد مختارى، نويسنده و شاعر قربانى قتلهاى زنجيره اى، با اشاره به فيلمى كه شب اول پخش شده بود، گفت:

“خانمى در آن فيلم جمله اى بسيار جالب گفت، كه زن ايرانى در سنين نوجوانى براى خانواده اش زندگى مى كند، وقتى ازدواج مى كند براى همسرش زندگى مى كند و وقتى بچه دار مى شود براى فرزندانش زندگى مى كند.”

«رها» دختر جوانى كه از ايران آمده بود گفت، تربيت خانوادگى در زندگى خصوصى و سپس تربيت آموزشى در زندگى اجتماعى دختران ايران در جهت ناپيدا بودن آنها كار مى كند. حاكميت نيز اين روش را با پيگيرى تعقيب مى كند. رها از جمله نتيجه گرفت، كه لباسهاى بيش از حد رنگى و آرايشهاى تند زنان و دختران ايرانى براى ديده شدن و اعتراض به ناپيدا بودن است. نارين ۲۶ ساله كه از ايران آمده بود گفت، در ايران براى مسايل جنسى آموزشى وجود ندارد و آشنايى غالب جوانها با مسايل جنسى از طريق فيلم هاى پورنو است. نارين گفت، لذتهاى ساده ى ديگر مانند سفر به تنهايى، سيگار، مشروب و مهمانى هم براى بسيارى از دختران جوان ايرانى احساس گناه يا ترس از لو رفتن نزد خانواده يا ماموران دولتى را به همراه دارد. افرا كه از آمريكا آمده بود گفت:

“زبانهاى ما با هم بسيار فرق دارد. گويا واقعا نمى توانيم تا حدى كه دوست داريم با همديگر حرف بزنيم و همديگر را درك كنيم. به خاطر اينكه مشكلاتمان فرق مى كند. در هر كشورى يك مشكل ديگرى وجود دارد. بچه هايى كه در آمريكا هستند درباره ى identity (هويت) يشان حرف مى زنند. اين مشكل براى ما حقيقى ست. اين براى ما مشكلى ست كه من هرروز با دوستان آمريكايى ام درباره ى آن بحث مى كنم. ولى ممكن است براى كسانى كه در آلمان زندگى مى كنند، اين مشكل فرق كند. خيلى سخت است كه ما با همديگر حرف بزنيم. چون يك زبان نداريم. مانند شما كه مى توانيد با هم مشورت كنيد، ما اين شانس را نداريم. در اين مدت فارسى من خيلى بهتر شده است. به خاطر اينكه كلاس مى روم.”

پانزدهمين دور كنفرانس «بنياد پژوهشهاى زنان ايران» روز يكشنبه ساعت ۱۹ با اجتماع كليه ى دست اندركاران اجرايى آن و مسئولان بنياد بر روى صحنه «خانه ى فرهنگهاى جهان» شهر برلين رسما خاتمه يافت، اما برنامه هاى هنرى هنرمندان مهمان تا پاسى از شب ادامه داشت.