1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

گفتگويى با نيلوفر بيضايى به مناسبت هفتادمين سالروز تولد غلامحسين ساعدى

۱۳۸۴ دی ۲۳, جمعه

بيست و دوم دى ماه ۱۳۸۴ مصادف است با هفتادمین سالگشت تولد دکتر غلامحسین ساعدی. هنرمندی که ضمن طبابت در محرومترین و فقیرترین محله‌ی جنوب تهران مقاله، داستان و نمایشنامه می‌نوشت. اگرچه بدرستی نمی‌توان از شمار دقیق آثار برجای مانده از غلامحسین ساعدی و یا «گوهر مراد» سخن گفت، ولی در یک جمعبندی کلی می‌توان گفت که ساعدی ۱۰ کتاب در گستره‌ی ادبیات داستانی، ۲۳ کتاب در عرصه‌ی ادبیات نمایشی، ۳ تک‌نگاری، ۳ ترجمه و حدود

https://p.dw.com/p/A6G7
عکس: DW

۱۳ کتاب چاپ‌نشده و بسیاری مقالات برای ادبیات فارسی به یادگار گذارده است. ساعدی در عرصه‌ی ادبیات داستانی بسیار طبع‌آزمایی کرده، اما بسياريها این هنرمند را بعنوان نمایشنامه‌نویس می‌شناسند. نيلوفر بيضايى كارگردان تئاتر كه در آلمان فعال است در گفتگويى با صداى آلمان از ساعدى و آثارش سخن ميگويد.

مصاحبه‌گر: شهرام ميريان

صداى آلمان: شما ساعدى را در چه حوزه ادبى قدرتمندتر ميبينيد، ادبيات داستانى يا ادبيات نمايشى؟

نیلوفر بیضایی: من خودم چون کار تئاتر می‌کنم و نمایشنامه و نمایشنامه‌نویسی را خیلی در ایران دنبال کرده‌ام، مسلم است که در وهله‌ی اول نام غلامحسین ساعدی برای من با نمایشنامه‌نویسی عجین است. زیرا او یکی از رکن‌های مهم نمایشنامه‌نویسی ایرانی‌ست در دوران معاصر و به همین دلیل هست که من در وهله‌ی، مسلم است بعنوان نمایشنامه‌نویس او را می‌شناسم، هرچند که داستانها و رمانهایی که نوشته است از میان آنها چند داستان بیادماندنی وجود دارد و بسیار کسانی که کارشان داستان‌نویسی هست در مورد آثار او بسیار صحبت کرده‌اند و آثار او را هم جزو برجسته‌ترین آثار این دوران نامگذاری کرده‌اند.

صداى آلمان: خانم بیضایی در هفتادمین سالگشت تولد غلامحسین ساعدی هستیم. آیا شما تا بحال در آلمان اثر و یا آثاری از این هنرمند را به صحنه آوردید؟

نیلوفر بیضایی: متاسفانه تا بحال وقت این را اصلا نداشتم که اثری از او را روی صحنه بیاورم، ولی این به آن معنا نیست که آثار ایشان را دوست ندارم یا دنبال نکرده‌ام. تابحال چنین موقعیتی پیش نیامده است. ولی من فکر می‌کنم، غلامحسین ساعدی یکی از نمایشنامه‌نویس‌هایی‌ست که بخصوص در محیط جوانها، در مدارس و بعضا در جاهای دیگر آثار ایشان بدفعات توسط افراد مختلفی کار شده و به آن رجوع شده است و همچنان این اتفاق خواهد افتاد. امیدوارم زمانی یکی از کارهای ایشان را کار بکنم. نگاه ایشان نگاهی بسیار ایرانی ست که در عین‌حال ناهنجاریها و پیچیدگی‌های درون آن جامعه را می‌بینید و با زبان بسیار ساده شرح می‌دهد وقایعی که اتفاق می‌افتد و در پس این وقایع در حقیقت نشان‌دادن و دنبال کردن درون شخصیت‌ها، اینها کارهایی‌ست که ساعدی بسیار برآن تسلط دارد.

صداى آلمان: خانم بیضایی، شما اگر بخواهید سبک و شیوه‌ی غلامحسین ساعدی را با یک نویسنده و یا نمایشنامه‌نویس خارجی مقایسه بکنید، نام کدام شخصیت ادبی را می‌برید؟

نیلوفر بیضایی: آنچه در بیوگرافی دکتر ساعدی با آن روبرو می‌شویم، اینکه ایشان یک پزشک بودند و تخصص‌شان هم در روانپزشکی. در عین حال در کنار این، دکتر ساعدی یکی از بزرگترین نمایشنامه‌نویسان معاصر ما است و این دو شغل یا چند شغلی بودن ایشان، بخصوص این دو شغل مشخص پزشکی و نمایشنامه‌نویسی، من را بسیار یاد چخوف می‌اندازد و بسیار نزدیکی‌هایی در این نوع پرداخت پیچیدگی‌ها، پیچیدگی‌های شخصیت‌ها و روابط من میان این دو می‌بینیم. در عین‌حال در عرصه‌ی ادبیات حتما شنیده‌اید که گفته می‌شود، ساعدی بسیار پیش از اینکه صدسال تنهایی مارکز به زبان فارسی ترجمه بشود و یا حتا آثاری مشابه آن نوشته بشود، جزو پیشگامان این نوع ادبیات، در عرصه‌ی ادبیات، «عزاداران بیل»، ترس و لرز و یا واهمه‌ی بی‌نام و نشان ساعدی آن سطحی که امروز رئالیسم جادویی آن را می‌نامند و ما در آثار مارکز با آن آشنا شدیم، پیش از این‌ها ساعدی این شیوه‌ها را، شیوه‌های روان‌شناسانه را در رمانهای خود بکار برده است.