1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

گل سرخى به روى راين

۱۳۸۴ شهریور ۱۱, جمعه

سال‌ها از ” تابستان مرگ” مي‌گذرد. تابستانى كه پس از پذيرش قطعنامه ۵۹۸ و پايان جنگ هشت ساله ايران و عراق ، زندان هاى ايران صحنه به دار كشيده شدن هزاران زندانيان سياسى شد.

https://p.dw.com/p/A47l
عکس: AP

دراين سالها خانواده ها،زندانيان جان بدربرده و آزاديخواهان مدافع حقوق بشر در داخل و خارج كوشيده اند ضمن گراميداشت خاطره از دست رفتگان، پرونده اعدام ها را به مجامع حقوقى بين المللى ارجاع دهند. امروزنيز درشهر كلن به روال همه ساله، از سوى جمعيت دفاع از زندانيان سياسى مراسمى كناررود راين برگزار شد و باز هم هر كس شاخه گل سرخى را كه در دست داشت بياد كشتگان به آب سپرد.

دكتر بهرام بيگدلى از جمعيت دفاع از زندانيان سياسى كلن در گفتگو با دويچه وله از مراسم روز جمعه در كلن گفت.

دويچه وله: آقاى بيگدلى از حال و هواى مراسم بگوييد. چقدر جمعيت وجود دارد و نحوه بزرگداشت قربانيان سياسى قتل عام سال ۶۷ به چه قرار است؟

بهرام بيگدلى: ده‌ها تن از هموطنان ما از كلن و شهرهاى اطراف اينجا هستند كه با در دست داشتن عكس‌هاى قربانيان و شاخه‌هاى گل اينجا هستند. تعدادى از دوستان و خانواده‌هاى قربانيان نيز حضور پيدا كرده‌اند. قرار است گل هاى سرخى كه دست حاضران است در پايان مراسم به رود راين انداخته شوند. ما ۱۷ سال است اين مراسم را برگزار ميكنيم. در حقيقت اين مراسم تا حدى همزمان است با مراسمى كه خانواده ها در ايران دارند. هم اكنون كه من براى شما صحبت ميكنم يكى از خانمها متنى را قرائت ميكند و بعد از آن خانم ديگرى كه از جان بدر بردگان قتل عام سال ۶۷ است بخشى از خاطرات خود را قرائت خواهد كرد. تعدادى از رهگذران آلمانى كنار ما ايستاده اند و به مطالب ما كه به آلمانى هم ترجمه ميشود، گوش ميكنند. مراسم ما تا ساعت ۶ و نيم ادامه دارد پس از آن به سمت رود راين ميرويم و اين گل ها را به ياد عزيزانى كه از دست رفته اند به دست امواج راين مى سپاريم.

دويچه وله: از مردمى كه شاهد اين قضيه هستند، صحبت كرديد. برخورد عابران و كسانى كه جمع شده اند به چه ترتيب است. كنجكاوى ميكنند كه بدانند داستان چيست؟

بهرام بيگدلى: بله. آلمان كشورى است كه ۶۰ سال قبل تجربه امروز ايران را از سر گذرانده. ميليون‌ها نفر در اين كشور در قتل عام هاى جمعى در اين كشور كشته شده‌اند كه همين تازگى بناى يادبوى در برلين به ياد آنها افتتاح شد. مسئله ديكتاتورى و سركوب جمعى در اذهان مردم آلمان بسيار زنده است. از اين نظر با كوچكترين اشاره‌اى توجه آنها به موضوع جلب ميشود. گراميداشت ياد اين قربانيان بخشى از حافظه تاريخي اين ملت است به ويژه از نظر حفاظت از آزادى و دمكراسى و از جهت اين كه در آينده اين حوادث تكرار نشوند و حكومت هايى پيدا نشوند كه انگونه كه در آلمان و جمهورى اسلامى اتفاق افتاد، به خود اجازه دهند اين چنين با شهروندان خود برخورد كنند.

بطور مثال در همين آلمان و در كل اروپا چند سال پيش بيماريى آمد كه دهها هزار رمه از بين رفت. بخاطر دهها هزار گاو و گوسفند و غيره چند وزير استعفا كردند كه چرا به موقع اين بيمارى را شناسايى نكردند و رمه ها تلف شدند. اين وجوه آزادي و دمكراسى است كه حكومتى را مجبور ميكند حتى بخاطر دهها هزار حيوان استعفا كند اما در كشور ما ششصد هزار انسان در جنگ ميتوانند بيهوده كشته شوند و بعد از آن هشت هزار اعدامى داشته باشيم و اين موضوع كماكان جزو خط قرمز باشد و هيچ روزنامه اى جرئت نميكند اين را در ايران بنويسد. آقاى خاتمى كه هنگام ترك دفتر رياست جمهورى، اجازه نداد يك گوسفند كشته شود و گفت نبايد خونى ريخته شود، ايشان هم نامى از اين هشت هزار نفر نبرد. البته آقاى منتظرى در كتابشان اين جنايت را محكوم كرده اند و اسامى پنج هزار نفر از اين قربانيان ثبت شده و يكي از شاهدان اين قتل عام الان در مراسم ما در حال صحبت است. شاهدين هنوز زنده اند و خاطرات خود را مينويسند. خاوران را هم اگر از بين ببرند، با حافظه ها و خاطرات چه خواهند كرد؟

دويچه وله: آخرين اقدام جمعيت دفاع از زندانيان سياسى براى پيگيرى پرونده قتل عام چيست چون اخيرا هم فعاليت ها و اعتراض ها در رابطه با طرح تغيير گورستان خاوران بيش از پيش شده؟

بهرام بيگدلى: مسئله اعدام‌هاى جمعى سال ۶۷ از دهه اول مسئله مردم ايران است. به اين مفهوم كه مردم ايران و قربانيان اين حادثه و ما به عنوان بخشى از همين مردم موضوع را همواره پيگيرى كرده ايم. ارائه آن به سازمان ملل و اين كه سرانجام بعنوان جنايتى عليه بشريت شناخته شود،دستور كارماست. همانگونه كه جنايت حلبچه شناخته شد، همانطور كه جنايت سربنيستكا مطرح شد و عاملان اش در دادگاه لاهه محاكمه شدند، همانطور كه پينوشه در هشتاد سالگى از اين دادگاه به آن دادگاه ميرود، همانطور كه پيرمردهاى هشتاد ساله آلمانى را كه در جنايتهاى آلمان هيتلرى شركت داشتند، هنوز رها نمى كنند، ما هم اين هدف را براى خود گذاشته ايم كه سرانجام در تحولي كه در كشور ما صورت خواهد گرفت، موضوع به برگ اول پرونده كسانى كه همين امروز در حاكميت جمهورى اسلامي هستندو شركت كنندگان و آمران قتل عام بوده اند، اضافه شود.به پرونده از قبيل اقاى پورمحمدى، وزير كشور كنونى يا آقاى اشراقى كه سمت بالا در قوه قضاييه دارند در آن دادگاه برخورد شود.

فعالیت‌های ما كه هفده سال است ادامه دارد در وهله اول حفظ خاطره اين فاجعه در خارج از كشور است. كسى نميتواند امروز ما را بمانند آقاى گنجي، يا تظاهركنندگان مسالمت جوى كردستان به زندان بيندازد. ما ميتوانيم حرف بزنيم ولى مثلا در تهران كسى نميتواند در ميدان آزادي كه مردم ايران به حسرت آزادى اين اسم را رويش گذاشتند، با صداى بلند بپرسند بر سر اين هشت هزار نفر چه آمد و آنها چه شدند؟ چرا اينها كه در دادگاه هاى خود جمهوري اسلامى محكوم شده بودند، در عرض چند هفته اعدام شدند؟