«گوهران»، ويژهى سيمين بهبهانى / گفتگو با سعيده آبشناسان، مدير مسئول و سردبير گوهران
۱۳۸۵ آذر ۱۵, چهارشنبه�ز کشور منتشر شده است.
مصاحبهگر: بهزاد کشميریپور
دويچهوله: خانم آبشناسان، شما اشتراك فصلنامه گوهران را مشاركت در اشاعهى شاعرپرورى عنوان كردهايد. آيا خريد يك نشريه و بهطريق اولى، انتشار يك مجله مىتواند در شاعرپرورى نقشى داشته باشد؟
سعيده آبشناسان: حتما همينطور است. چون يك مجلهاى مثل گوهران كه فصلنامهى تخصصى شعر هست، يك كارهاى جانبى را هم انجام مىدهد، مثل بحث جايزهى ملى شعر ايران كه قرار است در پايان آذر ماه سال ۸۵ صورت بگيرد. اگر كه اين اشتراكها نباشد، اگر كه اين كمكهاى مردمى نباشد، عملا اهداى چنين جايزهاى ميسر نخواهد بود و در واقع مىتوانم بگويم كه اين اشتراكها خيلى از هزينهها را پوشش مىدهد.
دويچهوله: شما يك هيأتى را در نظر گرفتهايد كه شاعر ملى را انتخاب بكنند. آيا انتخاب شاعر ملى امر ملى نيست، يعنى در نهايت اين مردم نيستند كه شاعر ملى را انتخاب مىكنند؟
آبشناسان: بله، دقيقا همين طور است. مردم هستند كه شاعر ملى را انتخاب مىكنند. آن هيآت داورانى كه ما در نظر گرفتيم، چون «آيتم» جايزهى ملى شعر ايران به مناسبت هشتاد و پنجمين سال انتشار ”افسانه“ى نيما بهنام ”افسانه گوهران“ به ثبت رسيده. و يكى از آيتمها انتخاب شاعر ملى ايران هست كه قرار است كه در يك همهپرسى صورت بگيرد، يعنى داورها در واقع در اين بخش نقشى ندارند. ما داورها را براى بخشهاى ديگرى، مثلا انتخاب بهترين كتاب شعر سال ۸۴ ، يا بهترين كتاب شاعران نوخيز، در نظر گرفتهايم. اين داورها مال اين آيتمها هستند، ولى انتخاب شاعر ملى ايران چون يك بحث مردمى هست با همهپرسى از مردم صورت خواهد گرفت.
دويچهوله: در حالى كه مدتهاست، عمر نشريات فرهنگى ما خيلى كوتاه است و تداوم انتشارشان اغلب با دردسر و دشوارى توأم بوده، چشمانداز شما از آيندهى گوهران چيست؟
آبشناسان: من چشمانداز خيلى خوبى دارم. ببينيد، وقتى كه به پيشينهى مطبوعات نگاه مىكنيم، هر نشريهاى هر روزنامهاى كه بتواند مخاطب خودش را پيدا كند، هيچوقت با مشكل مالى مواجه نخواهد شد. اكثر نشريات با اين مشكل مواجه هستند و همين مسئله باعث توقف روند انتشار نشريه مىشود. من به مخاطب حق مىدهم، مخاطب با مجلهاى روبرو مىشود كه تكليف خود را با آن نمىداند، در آن هم شعر چاپ مىشود، هم داستان چاپ مىشود، و هم ترجمه هست. ممكن است كه او به همهى اين حوزهها علاقمند نباشد. ولى اگر مجلهاى بيايد، موضع خود را مشخص و تعريف بكند و طبق آن پيش برود، مخاطبهاى خاص خود را هم خواهد داشت.
دويچهوله: اما علت توقف انتشار خيلى از نشريات فقط مسئله و دشوارىهاى مالى نبود.
آبشناسان: اما خيلى نقش مهمى داشته، يعنى من فكر مىكنم، اگر بخواهيم بهطور تقريبى بگوييم، در ۸۵ تا ۹۰ درصد نشريات علت توقف كارشان مشكلات مالى بوده است. من اينجا فقط در حوزهى نشريات ادبى صحبت مىكنم، كارى مثلا به نشريات حوزههاى اقتصادى و سياسى و حوزههاى ديگر ندارم. من دارم اين نشريات را در اين حوزه در نظر مىگيرم. منتهى چرا، نشريهاى هم داشتيم، مثل كارنامه كه بهدليل اخطارهايى كه گرفته، و نه بدليل مشكلات مالى، متوقف شده.
دويچهوله: خانم آبشناسان، شما يكى از مديران مسئول زن مجلات فرهنگى ما هستيد، غير از شما، صرفنظر از كيفيت نشريات، چند زن ديگر هم جزو مدير مسئولهاى نشريات فرهنگى ما هستند. در حقيقت اين اتفاقى است كه در اين سالها افتاده و قبلا سابقه نداشته. فكر مىكنيد، علتش چه باشد؟
آبشناسان: من فكر مىكنم كه خانمها با توجه به توانايىهايى كه دارند، در خيلى از زمينهها مىتوانند موفق باشند، به شرط اينكه خودشان به اين توانايىشان پى ببرند. حالا اينكه در حوزهى ادبيات الان اكثرا خانمها هستند كه مديران مسئول نشريات هستند، يكى به اين برمىگردد كه روحيهى خيلى لطيف و حساسى دارند، پس به ادبيات خيلى بيشتر علاقمندند و ديگر اينكه شايد جسارتشان در انجام چنين كار اجتماعى بيشتر باشد.
دويچهوله: جديدترين شمارهى فصلنامهى گوهران كه در دو جلد هم منتشر شده به خانم سيمين بهبهانى اختصاص دارد. اگر ممكن است، در بارهى اين شماره كمى توضيح بدهيد.
آبشناسان: شمارهى ويژهى سيمين بهبهانى قرار بود، اوايل خرداد ماه در بيايد، منتهى بهدليل سفرى كه ايشان به آمريكا داشتند و خودشان خيلى اصرار داشتند كه حتما برگردند و ويژهنامه را مجددا ببينند و بعد زير چاپ برود، با تأخير روبرو شد. خانم بهبهانى به نظر من هميشه انسان بسيار جالبى بودند. من هميشه بهخصوص به خاطر جسارتهاى اجتماعى و نيز شعرش، علاقمند بودم كه ويژه نامهاى را برايشان در نظر بگيرم و منتشر كنم. فكر مىكنم كه اين شماره هم ويژهى خيلى خوبى باشد كه برخلاف آنچه كه فكر مىكردم و مد نظرم بود كه ۷۰ تا ۱۰۰ صفحه ويژهنامه در نظر گرفته بشود و بقيهى قسمتهاى گوهران مثل شعر طنز، شعر كودك، فلكلور،... و همه چيز در جاى خود باشد، اما فكر مىكنم كه حداقل ۱۵۰ تا ۲۰۰ صفحه فقط بخش ويژهى خانم بهبهانى هست. دوستان به دليل علاقهاى كه به خانم بهبهانى دارند، بهدليل لطفى كه به من و نشريهى گوهران دارند، واقعا همه همكارى كردند. حتى دوستانى كه در خارج از كشور هستند، و مثلا در آمريكا بسر مىبرند، مطلبشان را بهصورت سى دى آماده كردند و براى من فرستادند. اين ويژهنامه، از جمله شامل مطالبى از آقاى حقوقى، صفدر تقىزاده، پرويز مشكاتيان، خانم فرخزاد، ميهن بهرامى، خانم خديوى، آقاى کريمیحكاك يار شاطر و دوستان ديگرى است كه با ما همکارى کردند.