گپى با گروه آريان درباره گذشته، حال و آينده

اين اولين بار بود كه يك گروه پاپ ايرانى داخل كشور در آلمان كنسرت برگزار ميكرد. البته رويداد ناگوارى كه با تور كنسرتهاى آريان تو آلمان همزمان شد، زلزله فجيع بم بود كه يك روز پيش از برگزارى كنسرت اين گروه تو شهر برلين اتفاق افتاد و اعضاى گروه اولش تو فكر كنسل كردن كنسرت بودند، اما بعد تصميم گرفتن كه به جاى دست روى دست گذاشتن، به نفع زلزله زدگان بم كنسرت برگزار كنن.

فكر تشكيل گروه در دوران سربازى على پهلوان و پيام صالحى دو خواننده گروه آريان متولد شد. على پهلوان از شروع كار گروه ميگه: ”تو كرمانشاه در دوران آموزشى متوجه شديم كه هردو گيتار ميزنيم، هر دو آهنگ ميسازيم. بعد با هم صحبت كرديم. اون موقع تازه موزيك پاپ حركتش شروع شده بود و اينكه آلبوم مسافر شادمهر عقيلى به باز اومده بود. دوران خدمت آموزشى ما تموم شده بود و برگشته بوديم تهران. و اونجا بود كه من آلبوم مسافر رو شنيدم به پيام زنگ زدم و گفتم، حرفهائى كه تو آموزشى ميزديم، درباره اينكه يك روزى باهم بريم روى سن، اين قابل انجام و بچه هائى رو كه ميشناختيم دور هم جمع كرديم و تشكيل گروه داديم.”

شكى نيست كه گروه آريان عليرغم عمر نسبتا كوتاهش موفقيت زيادى در داخل و فراسوى مرزهاى كشور پيدا كرده. على پهلوان درباره علل موفقيت گروه ميگه: “گروه آريان كارهاى نوئى ارائه داد. نو بودن كارهاى آريان اصولا نگهدارنده گروه آريانه. تو زمانى كه هيچ گروهى نبود، آريان كار گروهى انجام داد، اولين گروه مختلط پاپ رو تشكيل داد و موزيكش هم موزيك خاصيه. سبكى كه ايجاد كرد، سبك خاصى بود و از شعرهاى خاصى استفاده كرد. همينطور سعى كرديم كه وقتى روى صحنه هم هستيم، ارتباط خاصى با مردم داشته باشيم. من اين رو از مردم خيلى شنيدم كه ميگن، ارتباط شما يه حالت خاصيه و يه مقدار كنسرتهاى شما با كنسرتهاى ديگه فرق ميكنه. حالا شايد اين تفاوت باعث شده كه گروه آريان موفق باشه و از طرفى هم خب مدير موفقى پشت سرش بوده.“

و شراره فرنژاد هم معتقده: “شعرها و آهنگهامون رو خيلى خودمونى ميگيم، خيلى ساده و روانه و از اون بچه شش هفت ساله گرفته تا سن بالا هم ، اين شعرها روشون تاثير ميذاره.”

البته در پس اين موفقيت تلاشى زياد نهفته و اعضاى گروه به خصوص در آغاز كارشون سعى داشتن با صبر و همبستگى كارهاشون رو پيش ببرن. شايد اين موفقيت امروزى در آغاز كار براى خود اعضاى گروه هم غيرقابل تصور بوده، شراره فرنژاد آغاز فعاليت گروه رو به ياد مياره: ”در واقع آهنگ گل آفتاب گردون على پهلوان من رو خيلى تحت تاثير قرار داد كه تصميم گرفتم، باشم تو اين گروه و ديدم كه كارها قشنگه. پيام صالحى كه دوست برادر منه، از من و دخترخاله هام، چون سحر و ساناز دخترخاله هاى من هستن، خواست كه به جمع اضافه شيم . من كارها رو كه ديم، خب اولش به شكل تفريح نگاه ميكردم و ميگفتم عيبى نداره، حالا هفته اى يك روزه. آهنگها رو اونقدر دوست داشتم كه قضيه ادامه پيدا كرد و واقعا هم پيام اوايل، يعنى تو يك سال اول خيلى دنبال مجوز و كارها دويد، چون ما رو خيلى اذيت ميكردن و به ما مجوز نميدادن. تا اينكه با آقاى رجب پور آشنا شديم و ايشون شدند مدير ما. ايشون گفتن كه براى شما كنسرت ميذاريم. البته ما به سعى خودمون يكى دوبار تو قشم كنسرت گذشته بوديم، اصلا باورمون نميشد كه تو تهران كنسرت بديم. بعد ايشون براى ما كنسرت گذاشتن و يكدفعه اومدن گفتن كه ما براش شما كاست ميزنيم. ما اصلا شاخ درآورديم. من يادم نميره، اون روزى كه آقاى رجب پور به ما گفتن كه الان كاستهاى شما تو بازار داره پخش ميشه، ما گريه ميكرديم.”

بد نيست به اين نكته هم اشاره كنيم كه خيلى از نوجوونها و جوونهاى ايرونى تو آلمان كه براى ديدن كنسرت آريان اومده بودن، شعر ترانه ها رو حفظ بودن، البته اينبار اين قضيه براى اعضاى گروه اونقدر غافلگيركننده نبود، چون اولين بار تو كنسرت لندن سر اين موضوع شگفت زده شده بودن.

آريان چه هدفى رو دنبال ميكه. على پهلوان خواننده و گيتاريست گروه درباره آروزهاش ميگه: “”گروه آريان روزى كه كارش رو شروع كرد، اول آرزو داشت كه تو تهران كنسرت بده. بعد با اومدن شركت ترانه و آقاى رجب پور، به ما پيشنهاد دادن كه كارهاتون رو كاست ميكنيم، چون اولش اصلا به فكر تهيه كاست نبوديم. بعد اين شد يك آروز. خب آرزوها هم هى بزرگتر و بزرگتر ميشه. آرزوى بعدى كنسرت خارج كشور بود كه اين هم خدا رو شكر بخ خوبى داره برگزار ميشه. من چيزى كه آرزو دارم اينه: ببينين، ما موزيسين ايرانى نداريم كه تو موسيقى پاپ اونطور شهرت جهانى داشته باشه. قدم بعدى اينكه ما كارى بكنيم كه شهرت جهانى داشته باشيم”:

و اما روياهائى شراره فرنژاد تا چه اندازه تحقق پيدا كرده؟ خودش دراينباره ميگه: “نصفش تحقق پيدا كرده، چون من خيلى دوست داشتم كه روى صحنه موزيك اجرا كنم. قبل از اينكه با گروه آريان آشنا بشم، يك موردش رو تو يك تئاتر موزيكال اجرا كرديم. من فقط به خاطر موزيكال بودنش رفتم تو اين تئاتر و اصلا خوندن روى صحنه به من احساس خيلى خوبى ميده.”

يكى از چيزهائى كه تو اولين كنسرتتون تو آلمان در شهر هيلدن جلب توجه كرد، لحظه اى بود كه شراره فرنژاد قسمت كوچكى رو بطور سلو خوند و در اون لحظه هم ذوق و شوق مردم بالا گرفت. آيا زمانى آواز سلوى زن تو ايران آزاد ميشه؟ شراره فرنژاد با خنده ميگه: ”نميدونم، ولى خيلى خوب ميشه. هيچ پيشبينى براى اين جور چيزها نيست، ولى خب دوست داريم كه اينجورى باشه. حالا من خودم رو نميگم، ولى خيلىها هستن كه صداى زيبائى دارن و حيف است كه از اينها استفاده نشه.”

ناگفته نمونه كه از برنامه هاى آتى گروه آريان، اجراى كنسرت تو شمارى از شهرهاى اروپا و همچنين برگزارى تور كنسرت در كاناداست.